bang up


صدمه زدن به، ضربه زدن یا خوردن، (عامیانه) خیلی خوب، عالی

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to damage or injure, as in a collision.

- He banged up the car.
[ترجمه گوگل] ماشین رو زد بالا
[ترجمه ترگمان] با ماشین تصادف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He banged up his arm when he fell.
[ترجمه سجاد] هنگامی که او سقوط کرددستش داغون شد
|
[ترجمه گوگل] وقتی افتاد دستش را بالا زد
[ترجمه ترگمان] وقتی افتاد دستش را بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) done very well; excellent.

- You guys did a bang-up job of restoring this old house!
[ترجمه گوگل] شما بچه ها برای بازسازی این خانه قدیمی کار بسیار خوبی انجام دادید!
[ترجمه ترگمان] شما بچه ها یه کار عالی انجام دادین که این خونه قدیمی رو دوباره احیا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. This technology is bang up to date .
[ترجمه گوگل]این فناوری به روز شده است
[ترجمه ترگمان]این تکنولوژی تا به امروز در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We came bang up against more trouble.
[ترجمه گوگل]ما با مشکلات بیشتری روبرو شدیم
[ترجمه ترگمان]ما با مشکلات بیشتری روبرو شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This film is bang up to date.
[ترجمه گوگل]این فیلم به روز است
[ترجمه ترگمان]این فیلم تا به امروز در حال انفجار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our computers are bang up to date.
[ترجمه گوگل]کامپیوترهای ما به روز هستند
[ترجمه ترگمان]کامپیوترهای ما تا به امروز در حال انفجار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The technology is elaborate, expensive, and bang up to date .
[ترجمه گوگل]این فناوری پیچیده، گران قیمت و به روز است
[ترجمه ترگمان]این تکنولوژی مفصل و پر هزینه است و تا به امروز در حال انفجار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dai Taiyang lens can Where is bang up eye? What glasses had better that choose?
[ترجمه گوگل]لنز دای تایانگ می تواند چشم Bang up کجاست؟ چه عینکی بهتر است که انتخاب کنید؟
[ترجمه ترگمان]لنز دای Taiyang می تواند در کجا چشم منفجر شود؟ کدام لیوان های بهتر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He used to bang up on heroin.
[ترجمه گوگل]او عادت داشت هروئین بخورد
[ترجمه ترگمان]اون عادت داشت هروئین مصرف کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fill continuously also bang up.
[ترجمه گوگل]به طور مداوم پر کنید همچنین بنگ بالا
[ترجمه ترگمان]پر کردن را نیز به طور پیوسته پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sell the home however anyway does not admit, insisting stubbornly is my bang up.
[ترجمه گوگل]فروش خانه با این حال به هر حال نمی پذیرد، اصرار سرسختانه من صدای بلند است
[ترجمه ترگمان]اما به هر حال، این خانه را بفروشید، و اصرار دارد که من با کله شقی از جایم بلند می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• damage, beat someone badly; damage badly (e.g., "he banged up his car")

پیشنهاد کاربران

1 -
bang someone up
to lock someone up, especially in prison
عامیانه/ کسی را حبس کردن، بخصوص در زندان
She's terrified of him and won't make a statement until he's banged up in the cells
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
bang up someone/something
to damage or injure someone or something by hitting them
انگلیسی امریکایی/ صدمه زدن یا مجروح کردن ( کسی یا چیزی ) با ضربه زدن
He banged up the car backing out of the garage
3 -
bang - up
adjective/ US i/informal
very good or excellent
صفت، انگلیسی امریکایی، غیر رسمی/ خیلی خوب یا عالی
She did a bang - up job

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bang-up
To damage
● اگر وصل باشه: bang - up یعنی خیلی عالی
● صدمه زدن
● به زندان انداختن
● bang up to date : مدرن و به روز نگه داشتن
very good or excellent
عالی
صدمه زدن، نابود کردن
خیلی خوب
He did a bang - up job fixing the plumbing.
BrE به زندان انداختن

بپرس