kleenex

/ˈkliːnəks//ˈkliːneks/

معنی: دستمال کاغذی
معانی دیگر: (نام تجارتی) کلینکس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: trademark for a soft fluffy tissue paper dispensed in individually folded, layered units and used in place of a handkerchief.

(2) تعریف: (l.c.) used to refer to any similar tissue paper.

جمله های نمونه

1. Here, have a Kleenex to dry your eyes.
[ترجمه گوگل]در اینجا، یک کلینکس برای خشک کردن چشمان خود داشته باشید
[ترجمه ترگمان]بیا، دستمال کاغذی داشته باش تا چشمات رو خشک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She waves the fist and the Kleenex helplessly.
[ترجمه گوگل]او بی اختیار مشت و کلینکس را تکان می دهد
[ترجمه ترگمان]با درماندگی مشت را تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Here's a Kleenex - blow your nose.
[ترجمه M-A] اینم از دستمال کاغذی، دماغتو فین کن
|
[ترجمه گوگل]اینجا یک کلینکس است - بینی خود را باد کنید
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even the road to hypoallergenic Kleenex is paved with thoughtless growth, but not quite the way you'd think.
[ترجمه Ali noroozy shadmand] حتی راه رسیدن به کلینکس ضد حساسیت هم با رشدی بدون فکر هموار شده است، اما نه آنطور که شما فکر می کنید.
|
[ترجمه گوگل]حتی راه رسیدن به کلینکس ضد حساسیت نیز با رشدی بدون فکر هموار شده است، اما نه آنطور که شما فکر می کنید
[ترجمه ترگمان]حتی جاده hypoallergenic Kleenex با رشد thoughtless فرش شده است، اما نه به شیوه ای که شما فکر می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She made do with Kleenex and blotted the black mascara off her face.
[ترجمه گوگل]او به کلینکس بسنده کرد و ریمل سیاه را از صورتش پاک کرد
[ترجمه ترگمان]دستمال توالت را از روی صورتش پاک کرد و صورتش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She folded and refolded her Kleenex into smaller and smaller squares.
[ترجمه گوگل]او کلینکس خود را تا کرد و به مربع های کوچکتر و کوچکتر تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]او را تا کرد و دوباره دستمالش را به مربع های کوچک و کوچک تر تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She had taken a piece of Kleenex from a box on the windowsill and was twirling it around her fingers.
[ترجمه گوگل]او یک تکه کلینکس را از جعبه ای روی طاقچه برداشته بود و آن را دور انگشتانش می چرخاند
[ترجمه ترگمان]یک تکه دستمال کاغذی از روی لبه پنجره برداشته بود و آن را دور انگشت هایش می چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Claire's right fist holds a crumpled Kleenex.
[ترجمه گوگل]مشت راست کلر یک کلینکس مچاله شده را نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]مشت راست کلر دستمال کاغذی مچاله شده رو در دست داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Martha tears at a Kleenex in her hands.
[ترجمه گوگل]مارتا به کلینکس در دستانش اشک می ریزد
[ترجمه ترگمان]مارتا، دستمالش را از جیبش درآورد و به گریه انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is a box of kleenex in the bathroom.
[ترجمه گوگل]یک جعبه kleenex در حمام وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک جعبه دستمال کاغذی در حمام وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She reached for a Kleenex and blew her nose.
[ترجمه گوگل]دستش را به کلینکس برد و دماغش را باد کرد
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و بینی اش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kleenex and hand washing remain two of the most reliable Methods: To contain flu.
[ترجمه گوگل]کلینکس و شستن دست دو مورد از قابل اطمینان ترین روش ها هستند: جلوگیری از آنفولانزا
[ترجمه ترگمان]Kleenex و شستن دست دو مورد از the روش های هستند: ابتلا به آنفولانزا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Have Kleenex ready when you listen to it.
[ترجمه گوگل]وقتی به آن گوش می دهید، کلینکس را آماده کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی بهش گوش میدی دستمال کاغذی آماده کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Only Kleenex can be called Kleenex.
[ترجمه Ali noroozy shadmand] فقط دستمال کاغذی را می توان دستمال کاغذی نامید
|
[ترجمه گوگل]فقط کلینکس را می توان کلینکس نامید
[ترجمه ترگمان]! فقط دستمال کاغذی می تونه بهش وصل بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دستمال کاغذی (اسم)
kleenex, towel

انگلیسی به انگلیسی

• brand of disposable tissue
disposable tissue
kleenex is a soft tissue paper that is used as a handkerchief; kleenex is a trademark.

پیشنهاد کاربران

Kleenex معنای دستمال کاغذی نمیدهد بلکه یک برند دستمال کاغذی در آمریکاست که به دلیل تکرار و قدرت برند از این کلمه برای دستمال کاغذی استفاده میشود
مثل ما ایرانی ها که به پودر لباسشویی تاید و به مایع ظرفشویی ریکا میگیم
an absorbent disposable paper tissue
دستمال کاغذی
She dried her eyes with a Kleenex
طبق کتاب جورج یول این نام باید با حرف کوچک نوشته شود در حالی که در جملات با حرف بزرگ نوشته بود.
دستمال کاغذی

بپرس