پیشنهادهای محمد یعقوبی (٢٠٨)
نصیحت مالی
از نردبان بالا رفتن. البته به صورت دستوری هستش. از پله ها بالا برو.
Penalty box میشه محوطه جریمه.
کارت زرد.
منطقه دفاع.
جام جهانی.
مثلا گزرشگر میگه یه پاس خطرناک. . . معادل همونه
فوتبال زنان
طفلکی. بیچاره.
میشه بخدا اگه بدونم. یا روحم م خبر نداره. اگه دوست داشتید لایک کنید
با هر بدبختی که شده. هم معنی By hook or by crook.
دوستان یکی از معانیش میشه پیش بینی کردن To predict.
تو موقعیت کاملا متفاوت بودن. That's a whole new ball game.
Support someone. کسی حمایت کردن
تحت تعقیب بودن. He's been at large for five years.
مثال a breed of cat/ a breed of dog گونه ای از سگ یا گربه. با کلمه bread نان اشتباه نگیرید
خرت و پرت
توجه کسی را جلب کردن
Scented. دقت کنید smelly میشه بدبو
فرقش با logging اینه که logging می تونه برای سلامت جنگل مفید باشه مثل بریدن درخت های پیر ولی deforestration نه نمی تونه
ازدواج اجباری
اجرای قسمتی از تعهد
اتباع بیگانه
ابرام کردن حکم
خودرو سازی کلمه بهتری هستش. Automative industry صنعت خودروسازی.
یک نوع بازی هم هستش let's play boatman
به جمع ما خوش امدید
وعده سرخرمن دادن. مترادف Dangle a carrot in front of someone
هرچی بکاری همون درو می کنی.
بهترین معنی ، پیش میاد
کلا میشه طفلکی چه بچه باشه چه بزرگ سال
معنای اسمیش میشه گوشه معنای فعلیش میشه گوشه انداختن مثلا Corner him بندازش گوشه رینگ.
بازار در دست گرفتن.
فرقش با throw at اینکه throw to به آرامی پرتاب می کنیم تا شخص اون وسیله را بگیرد. ولی در throw at چیزی پرتاب می کنیم تا به شخص برخورد کند.
به معنای پرتاب کردن هستش فرقش باthrow to این است که این کلمه یعنی چیزی محکم پرتاب نی کنیم تا به شخص برخورد کنه. اما throw to چیزی پرتاب می کنیم تا ش ...
Grant. God has granted this life to us
هم معنای فعلی داره و هم اسمی. خرابکاری کردن ، خرابکاری
هزینه های اساسی. یا اصلی. با expensive اشتباه نگیرید
سنگین باریدن
سخت تلاش کردن
دیوار یا جایی را گچ گرفتن
بازی را ادامه دادن.
معنایی که دوستان گفتند غلط هستش. انتقاد کردن. Criticize
بز گ جلوه دادن
ظاهر شدن ( زمانی که انتظار ندارید )
راجب موضوعی برای مدتی فکر کردم. تو ترجمه مب گیم فکر کردم ولی تو مفهموش کمی فرق داره
از کسی بخاطر رفتارش شکایت کردن. شکایت کردن، غر زدن
وقتی دیگه کسی کمک یا حمایت نمیکنی
راجب موضوع کسل کننده صحبت کردن
راه حل مشکلی را با فکر پیدا کردن. مترادف work sth out
مخالف بودن مترادف disagree
دوستان معنای درستش میشه مشتاق.
به معنای آب water کلمه کوچه بازاری هستش
پرنده. یه کلمه عامیانه است
توالت Toilet
غیر قابل پیش بینی.
خیلی سریع. Quickly
یکی از معنیش میشه انتقاد کردن. Pull someone down
معنای اصلیش میشه عجیب. مترادف bizarre یا weird. It is off the wall
مترادف weird. عجیب
سخت نگرفتن. مثلا Please go easy on me. لطفا بهم سخت نگیر
آدم فضول
آدمی که مشکوکه. He is fishy
به طور کامل پر شدن، مثل هتل کامل رزرو شده یا سالن کنسرت که کامل پر شده باشه.
کوچترین واحد یک کلمه است که دیگر تجزیه نمی شود. مثلا کتابخانه. اگر کلمه خانه را برداریم کتاب می شود تکواژ. تکواژ مستقل ( آزاد ) که به تنهایی معنادا ...
مترادف top banana ادم گردن کلفت
به انگلیسی ravish.
کند. مثالی که دوستمون زدن درست هستش. اسلحه کند
زیبا و شکننده
گواهی دهنده
تدرست، سالم
کوه خضر در قم واقع شده. در منطقه بنیاد هستش. مثل بام تهران میمونه.
شارژ کردن
سرزمین تحت اشغال
مبادله کردن.
پیشگو. He is a predictor
ناامید کنندن
کافیه دیگه
آدم یبس
هدفی تعیین کردن
مختلف. مترادف different
پیچیده کردن. Don't complex the situation. شرایط پیچیده نکن
کمک کردن. با حرف اصافه with
به معنی بد تر شدن هستش. Every thing goes dog.
عقب نشینی کردن. مثل Fall back تو بازی کانتر همیشه می گفت
تعادل. Try to keep balance in your life
متنفر بودن. نمی تونم تحملش کنم
چیز های کم ارزش.
پوزخند زدن
عینی، ملموس، Tangible evidences
سری، مخفی. A clandestine activity
نصیحت کردن. ارشاد کردن
با استعداد. Talented
بحث برانگیز. مثلا This topic is controversial.
مظهر He is paragon of bravery
یکی از معانیش میشه بی اساس. مثلا An extrinsic evidence. مترادف idle
یکی از معانی میشه پیش فرض. مثال Default mechanism سازو کار پیش فرض
فضیلت. Reading Quran has many virtues♥️
یک پارچگی بهترین معادل هستش. You need integrity in your group
فرقش با last اینکه Last به هرچیزی که در قبل بود اشاره داره اما final هم به گذشته و هم به آینده اشاره داره
مترادف complexity
در آن صورت.
عمرا
سر کار متر ادف at work.
سرپا به کسی سر زدن.
همه چیز برملا شدن. مثال. The game is up , don't try so hard.
احتیاط کردن. I like to play safe.
ناعادلانه رفتار کردن. مترادف. Behave unfairly
تو روز روشن. They killed him in broad daylight. 😊😊
سازه مخالف زدن مترادف. Argue the toss هستش😊😊
سازه مخالف زدن مترادف Play devil
آدم خود ساخته. کسی که خودش تلاش کرده ثروتمند شده. 😊😊
موضوع رو پیش کشیدن. 😊😊
مستقل شدن. مثال. I want to stand on my on two feet. می خوام مستقل بشم
شرایط برای خود بد تر کردن. یا مثل کلمه compound Don't compound the situation شرایط بدرت نکن
گوی سبقت گرفتن. از کسی جلو افتادن. He tries to steal a march on his rivals
به معنای موفقیت زود گذره. Winning the cup last year was a flash in the pan.
گرد کردن. مترادف این کلمه round on
معنی اصلیش میشه به توافق رسیدن بعد از بحث طولانی.
کسی را متقاعد کردن. Persuade Win someone over.
مترادف کلمه persuade هستش. متقاعد کردن کسی.
مترادف accept هستش. پذرفتن حرف کسی که مقمش از شما بالاتره
حرف از زیر زبان کسی بیرون کشیدن. I could drag it out of him.
بیشتر توضیح دادن. مثال. You can expand on it. Explain more.
غر زدن سر کسی. Don't go on at me. I will do it today.
منفجر شدن. My car exploded
کوه آتشفشان.
آدم نق نقو. Don't be such fussy. You are so fussy
یکی از معنی خاش میشه دختر. مثلا Look at this chick. یا What a chick
ایستادگی کردن. You should resist against your challenges
وعده سرخرمن دادن.
کسی را توی شرایط سخت رها کردن. مثلا He always leaves me in the lurch. همیشه تو سختی ها من رها می کنه.
یعنی من هم هم عقیده ام با تو.
تعدیل نیرو کردن. مثلا they discharged their employees
ورشکست شدن که با کلمه go می آید مثلا I go bankrupt
کارد به استخوانم رسیده
با عصبانیت وارد اتاق شدن.
معنی که دوستان بالا گفتن غلط هستش. به وعنی گول زدن کسی هست. مثل کلمه deceive He threw me a curve
دفاع شخصی. یا مثلا ورزش دفاع شخصی. Try to learn self defence سعی کن ورزش دفاع شخصی یادبگیری
زهره ترکش شدن. مثلا You scared me to death
یکی از دیگر معانی این کلمه به قتل رساندن مثلا I will eighty six him one day. یه روزی می کشمش.
پل های پشت سر خراب کردن
مثلا میگم، این دست خداست بشه یا نشه.
معنایی که دوست مون گفتن غلط هستش. به معنای خیلی راحته.
مثلا می گیم فلان کار را تا به حال انجام ندادی؟یا مثلا فلان چیز ندیدی؟ پس عمرت بر فناست!
یعنی هردو به یه اندازه تقصیر کار هستید
غر غرو
خیلی سره
سر کسی داد زدن
کینه به دل داشتن
زدی تو خال. مانند you hit the nail on the head
بدرقه کردن Show out See off هم به معنی بدرقه کردن هستش
دندون رو جیگر بزار
بی وجود
شارلاتان. حقه باز
دست و پا چلفتی. بی دست و پا. مثل clumsy
هوشیار بودن مثال. be on your toes . هوشیار باشید. مرافب باشید
یعنی جلو چشمت هستش. ما میگیم جلو چشم آنها می گن جلو بینیت هستش. It is right under your nose
رقص و شادی کردن بزن برقص کردن Frolic
کسی اذیت کردن Annoy Bother Bug
انتقاد کردن از کسی.
کمر شکن. مثال It is a bone breaking job. این یک شغل کمر شکن هستش. یا می توان گفت ( سخت )
زهره ترک کردن.
مجبور کردن. مانند: force, compel. ablige
تمام دار و ندار دادن.
برای پنجره کشتی یا هواپیما از این کلمه استفاده می کنیم. دیگه نمی گیم window
به بن بست خوردن. به نتیجه نرسیدن.
به معنای فهمیدن هستش مانند understand
تو مخمصه بودن. مثل in a fix In a bind
تو شرایط سخت بودن!
سه تا معنای متفاوت داره کلاغ بانگ خروس خودستایی کردن/ تعریف کردن از خود
به معنای ( آدم ترسو و بزدل ) هستش معادل دیگه= chicken
خیلی بهتره . مثال= our company is light years ahead of the competition
به معنی ( بهترین بودن ) هستش معادل این عبارت best هستش
به معنای ( درجه یک ) هست کلمه دیگه ای هم برای این عبارت داریم مثل ( first rate )
درجه یک. وقتی بخواهیم بگیم کسی در چیزی درجه یک و خوب هستش. مثال she is a first rate football player
ورزشکار مثل athlete
به معنای قطار هستش مثال look at the big choo choo به اون قطار بزرگ نگاه کن
احمق مثل fool. /stupid
معنایی که دوستان بالا گفتن غلط هستش به علاوه معنای ( هشتاده و شش ) به معنای ( کشتن کسی ) هم هستش یک عبارت عامیانه هستش مثالI eighty sixed ( 86 ) him ...
به معنی ( غذ ) ا هستش و کلمه ( grub ) هم خانواده هستش Chow down هم به معنی خوردن هستش
آروم باش. خونسرد باش. یک اصطلاح عامیانه هستش. برای افراد عصبانی استفاده می کنند تا آنها را آرام کنند مثال. Chill out/calm down/ cool down
پیچاندن کلاس مثال let's cut class بیایید کلاس بپیچونیم Ditch هم به معنی پیچوندن هستش مثال don't ditch me من نپیچون
یک اصطلاح کوچه بازاری هستش یعنی ( حالم بهم میزنه ) مثل disgust You gag me/ you disgust me حالم بهم میزنی
یک معنای کوچه بازاری داره که میشه ( من رفتم ) مثال=I am history یا I am off یاI am gone
در اصل به معنای اینکه ( فهمیدم موضوع از چه قرار هست ) i got a clue, he is lying to you فهمیدم موضوع از چه قراره. داره بهت دروغ میگه
استفراق کردن. مانندpuke. Vomit یا heave
لخت. یک اصطلاح مشابه هستش In the raw
لخت مثال he walks around the house in the raw اون لخت اطراف خونه می گرده
یک عبارت داریم با این کلمه holy toledo که به معنای حاجی پشماممم😨😨😨
موافق هستم. عبارت دیگه هم داریم i ses eye to eye with you
معنایی که سایت زده غلط هستش معنای اصلی میشه ( دختر کش )
امکان نداره. به هیچ وجه
چیزی کامل دانستن i have it down pat
به معنای استفراق کردن هستش. این یک اصطلاح کوچه بازاری هستش. مثلvomitیاpuke
به معنای استفراق کردن هست مثلvomit یک اصطلاح کوچه با زاری هست