پیشنهاد‌های تقی قیصری (٦٦٠)

بازدید
١,٩٧٧
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

- [پزشکی] نهان زاد، ایدیوپاتیک، ( بیماری ) با علت یا محرک خارجیِ ناشناخته - الزامی، پیش نیاز، عامل یا شرایطی که برای تحقق امری لازم است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

recumbent bike دوچرخه ی خوابیده، دوچرخه ای که آن را در حالت درازکش یا خوابیده می رانند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

دیرآشنا، جاافتاده، مألوف، رایج شده در طول زمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیشاپیش، پیشینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کشش شدید به چیزی، مشغله ی مستمر به چیزی؛ معادل پس وند �باز� در ترکیب هایی مانند کفترباز، تمبرباز، ماشین باز، کتاب باز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

آمرانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناشناخته، تجربه نشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بی انعطاف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

promising

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

[زیست شناسی، پزشکی] وابسته به رشد، معطوف به رشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ارزان، نه چندان گران، به قیمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ناپالوده، غیردقیق، کلی . Visualizing the Ideal helps engineers and scientists to undertake a ‘quick and dirty’ high - level needs capture

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ترساننده، ترس آور، وحشت زا، ترس ناک، بیم آور، خائف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به تنگ آمده؛ ناخرسند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مجذوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش کش کردن، دادن، پیش نهادن، تقدیم کردن، در طَبَق اخلاص گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اعلا، تمام عیار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیرون چارگوش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

[تفکر] مرزشکن؛ راه حلی که لازمه ی آن فکر کردن به گزینه های موجود در خارج محدوده ای است که �ظاهراً� دیده می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

CLM: Career Limiting Move Saying or doing something at work to a superior that will likely result in the termination of your employment. تهدید شغلی؛ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

معاینه ی فنی سالانه ی خودرو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاربردِ نابهینه، بهره گیریِ نابهینه؛ استفاده نکردن از همه ی ظرفیت چیزی، بلااستفاده ماندن ظرفیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

عارضه ی جانبی، جنبه ی منفی، جزء بد از یک کل که جزء خوب هم دارد. مثال: شهرت در کنار مزایا جنبه ی منفی هم دارد که آرامش فرد را به هم می زند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حریف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خویشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به صورت super fit, super - fit نیز نوشته می شود خوش اندام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

باریک اندام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سرسخت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

راسخ، استوار، جدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱ - اعطا، دادن، مثال: �اعطای گواهی نامه به اعضای جدید�، �دادن گواهی نامه به اعضای جدید� "the presentation of certificates to new members" ۲ - آرایش، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

[فعل] ندیده گرفتن، چشم بستن بر ( چیزی ) ، بی اعتنایی، دور زدن چیزی با تظاهر به ندیدن آن، Harms we don’t see as resources as we are usually trying t ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ورنداز کردن؛ نگاه کردن به سرتاپای کسی یا چیزی ناآشنا، نگاه کردن به سرتاپای کسی که یا نمی شناسی یا تظاهر می کنی که نمی شناسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

[اسم] شکارگاه، مَرغ زارِ پر از نعمت و فراوانی، مخزن، خانِ نعمت در جمله ی زیر به معنی �مخزن� یا �شکارگاه ( مکانی پر از نعمت های فراوان ) به کار رفته ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

خوشا، انشاءالله، امیدوارم که، امید دارم که، امید که، ای کاش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تبانی، اقدامی غیرقانونی در مناقصات که متقاضیان مناقصه در پشت پرده با هم سازش کرده و برنده ی مناقصه را از پیش تعیین می کنند bid rigging

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پس ارزیابی، ارزیابی صلاحیت پیمان کار پس از برگزاری مناقصه یا حین آن ( در مقابل pre - qualification به معنی پیش ارزیابی یعنی ارزیابی صلاحیت پیمان کار ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تجزیه، جزءبه جزء کردن، تجزیه به اجزا، ریز فهرست Work Breakdown Structure ( WBS ) : ساختار تجزیه ی کار Cost Breakdown: ریز هزینه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوردانده شده، به تن ( کسی ) دوخته شده، برازانده شده، برازش شده، برازیده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

[حقوق تجارت] صورت وضعیت، فهرست کارهای انجام شده در دوره ی زمانی معین ( یا حجم معین کار ) که پیمان کار برای دریافت حق الزحمه ی موقت یا قطعی به ناظر یا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

[علوم سیاسی، مدیریت کسب وکار] ماجراجویی طلبی، حرکت و اقدام تاکتیکی با ریسک بالا، بر مبنای احساسات و خارج از خطوط استراتژیک به ویژه در سیاست خارجی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سر رسیدن با He's come up with a new way to use up cold chicken. او با روش جدیدی برای استفاده از گوشت مرغ سرد سررسید.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ - مهیّا شدن، آماد ۲ - تدارک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

توضیح تان از نظر علمی نیاز به اصلاح دارد. ۱ - measles به معنی سرخک است و نه سرخ جه ( roseola ) عامل هر دو ویروس است اما از نظر تابلو بالینی، سرایت، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

اجابت Ask me, it will be given to you. بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

headlight یا head - lamp ( headlight یا head - lamp ) چراغ جلو ( خودرو )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

محصول غیرسفارشی، تولید شده برای بازار، محصولی که مشتری معینی آن را سفارش نداده است و برای خرید باید به فروش گاه مراجعه و از قفسه انتخاب و برداشته شود ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

خبر نداشتن، اطلاعِ جزئی داشتن، Some of them offer answers to unfulfilled needs we had no inkling we wanted. بعضی از آنها پاسخ هایی به نیازهای برآور ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۱ - درک سطحی، برداشت سطحی، ۲ - کورسو، سرنخ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

۱ - �روغن دان� نادرست است. اصطلاح درست �سرخ کن� است. یعنی تابه ی گودی که در آن روغن می ریزند و چیزی مثل سیب زمینی یا پیاز را در آن سرخ می کنند. ۲ - ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بحث روز، بحث سراسری، تیتر اول، سرخطِ خبر، خبرساز، خبرِ داغ، مطرح Clever resource use is being sought everywhere now to make best use of our available ...