پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٨٦٥)

بازدید
٣٦٦
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Stillبه عنوانdiscource marker. : با این وجود ( برای بیان وجه دیگر قضیه ای که قبلا درباره اش صحبت کرده اید ) Though :با این وجود ( برای بیان تناقض با ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بوده است ( اینگونه از قدیم الایام ) served as عمل می کرده ( از قدیم الایام ) ( مجازی ) خدمت میکرده North Beach served as the centre of culture

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نِشَست، میزگرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١١

آدم چلمن ساده لوح

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به تدریج به دست آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

در رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

داستان اصلی فیلم ، ( در مقایسه با داستانک های دیگری که در آن فیلم قرار دلرد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلاهم را به نشانه ی احترام به شما از سر بر می دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

توی خودمان حل کردن ، در درون خود حل کردن/پذیرفتن ، خود را توجیه کردن ( موضوع، مساله را ) در درون خودمان کاملا جای دادن/نهادینه کردن accommodateخود ر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

عملی ( در مقابل تئوری ) . . . A how - to guide about یک راهنمای عملی درباره ی. . . A how to class in cake decorating یک کلاس عملی در تزیین کیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱_تلخ، تاریک، مبهم، شوم، غم انگیز the grim reality of rebuilding the shattered town� واقعیت تلخ بازسازی این شهر درب داغون When he lost his job, his f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اقتصاد ) پویا buoyant economy/market/industry Carpet sales remained strong as a result of the buoyant housing market فروش فرش پابرجا ماند به عنوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

انطباق پذیری ، انطباق ( با ) ، تبعیت ( از ) As conformity in religious life has declined, choice has become a more important factor. چون ( تبعیت از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

درخواست بیرون رفتن با هم قرار عاشقانه گذاشتن با کسی Alf took his time to ask me out. الف لفتش داد ( خیلی طول کشید ) که از من خواست که باهم بیرون بر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گفتگوی خبری، یادداشت خبری، تفسیر خبری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

( مجازی ) فرسنگها دور تر از. . . . Conditions are still far from ideal شرایط هنوز فرسنگها دور تر از ایده آل است Far from helping the situation, you' ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Come to be = start to be

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معلوم نشه کجا رفت گم و گور شدن بطرز مشکوکی گم شدن

پیشنهاد
٤

کفاف ( حداقل های ) زندگی را دادن Colin's salary isn't great but it's enough to keep the wolf from the door حقوق کالین عالی نیست اما کفاف زندگی را می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

یکنواخت ، بدون تغییر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک خروار کار سر کسی ریخته بودن John is competently snowed with the work جان یک خروار کار سرش ریخته است جان از شدت کار وقت سر خاراندن ندارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بالاخره دیدن کسی/چیزی بعد از سعی فراوان دیدن توانستن دیدن I caught sight of her in the crowd. توانستم ببینمش توی جمعیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نجات معجزه آسا خطر از بیخ گوش کسی رد شدن a Close shave= a close thing = a close call

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ریسک کردن و کاری کردن خطر کردن و چیزی گفتن The newcomer didn't dare to venture his opinion on the matter تازه وارد جرات نکرد ریسک کند عقیده اش را بگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

گروه هم نوع مقیم جامعه ی. . . مقیم the Armenian colony of Chicago ارمنیهای مقیم شیکاگو ( جامعه ی ارمنی های مقیم شیکاگو ) the artist colony in Paris ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در انتهای میدان دید در انتهای مرز شنوایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نظر کسی را پرسین نظر سنجی کردن ( درباره چیزی ) I wanted to sound her out about a job that I'm thinking of applying for. من می خواستم نظر او را بپرس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

look like something به نظر می رسد انگار. . . ( چیری ) . . . . ( درآینده نزدیک ) اتفاق خواهد افتاد — phrasal verb with look US​/lʊk/ verb ( POSSIBLE ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

از منظرِ. . . . ، از نگاهِ. . . . ، از نظر. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

رقبا را از صحنه رقابت خارج کردن کنار زدن رقبا squeeze somebody/something → out ( of something ) phrasal verb [transitive] to make it difficult for so ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شماطت کردن کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Come to halt = stop متوقف شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آدم کثیف ( به لحاظ اخلاقی ) آدم حال به هم زن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست و پا گیر بودن توی دست وپا بودن مزاحم انجام کار بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

درست و دقیقش را بخواهیم بگیم. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

گیر کردن . . . . . در گلو

پیشنهاد
٤

به دلایلی که خودش می داند خودش بهتر می داند ( من نمی دانم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نقشه کش ، حقه باز، اهل دوز و کلک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پوز کسی را زدن روی کسی را کم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

قضیه دارد جدی میشه فراتر از یک شوخیه شوخی نیست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی را تشنه ی چیزی کردن ( آرزومند. . کردن ) Be starved of/for تشنه ی چیزی بودن The poor kid's starved for attention این بچه ی فقیر تشنه ی توجه است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

انصاف دادن We would hope she would see the fairness and suggest it herself ما امیدوار بودیم او انصاف بده و خودش پیشنهاد کند ( حقوق پایین تر را ) ( بخ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

زمان خریدن، وقت خریدن

پیشنهاد
٤

( از فرط نگرانی ) از خواب و خوراک افتادن برای. . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم مخالف Vietnam war Resistors مخالفین جنگ ویتنام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مست خراب شدن get drunk=

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم مرد ( که پای حرفش می ایستد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

طیف سوم معناییapply به معنایuse : کاربرد داشتن به کار رفتن New technology is being applied to almost every industrial process تکنولوژی جدید تقریبا دا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم مس مسو ، آدم کند کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

راه حل ثانویه، plan B