starve sb of sth

پیشنهاد کاربران

کسی رو عقده ای کردن
عقده چیزی را رو دل کسی گذاشتن
کسی را تشنه ی چیزی کردن ( آرزومند. . کردن )
Be starved of/for تشنه ی چیزی بودن
The poor kid's starved for attention این بچه ی فقیر تشنه ی توجه است

بپرس