پیشنهادهای طاهر شریعتپناهی (١٨٠)
همسان دوستی، شبیه دوستی، مشابهت دوستی، همسان گزینی، شبیه گزینی
سرشناس
از جان و دل مایه گذاشتن [با تأکید کمتر] به آب و آتش زدن
ترقّی ارزش سرمایه/سرمایه گذاری
بالغ بر
خرابی به بار آوردن، آسیب به بار آوردن
اولین حضور
[در داستان های ابرقهرمانی] قدرت فوق بشری
ای وای
ناقض غرض، نقض کنندۀ غرض، نقض غرض
( چیز یا شخص ) حلقة اتصال ( مکان ) قُطب
به سزا
بی جاروجنجال
رو به انحطاط گذاشتن، به انحطاط کشیده شدن ( معمولاً با into ) به ورطۀ چیزی افتادن/درغلتیدن
بیرق جالی راجر؛ پرچم سیاه رنگ دزدان دریایی ( که هنگام حمله برافراشته می شد )
( شخص ) کهنه کار
اقلام/اجناس کلکسیونی
داو، مبلغ داو، رقم شرط بندی ( مجازاً ) میزان ریسک، رقم ریسک، ریسک کار
[معنی فعلی دوم] نقش مهمی در چیزی/انجام کاری داشتن، نقش پررنگی در چیزی/انجام کاری ایفا کردن/داشتن، به انجام بهتر کاری کمک کردن، بر انجام بهتر کاری تأث ...
زیردست مستقیم
دورۀ مأموریت ( نظامی ) ، مأموریت کاری
به تازگی باب شده، تازه باب شده، جدیداًباب شده
رشک انگیز، حسرت انگیز، رشک آور
[کسب وکار] شرط بندی تجاری
[کسب وکار] ارائۀ ایده ( محصول ) [پیشنهاد واژۀ نو:] پیش داشت، فراپیش داشت، پیش داشت کردن
تنظیم دقیق ( کردن )
( محصول ) رقیب کُش
موضوعیت مندی، موضوعیت داری
موضوعیت
رصدکننده ( امور/اوضاع و شرایط )
زبردستانه
مرکز پردازش سفارشات، مرکز پردازش کالا
فراهم آوردن، جمع وجور کردن
از اهرم . . . استفاده کردن، ( اهرم ) . . . را به کار گرفتن
( معنی دوم ) تصرف کردن
[فیلم/ایدة فیلم] آسان فهم
خلاف اندیش ( ـی ) ، خلاف گرا ( یی )
ردۀ جهانی، در ردۀ اول دنیا
قدرنادیده، ( که ) قدروقیمتش شناخته نشده
ناچیزانگاشته ( شده ) ، ناچیزشمرده شده
ناچیز انگاشتن، ناچیز داشتن
نوآفریدگان، نوآفرینان
نوآفرینی
نوآفریده، نوآورده
بنابه نیاز، بنابرتقاضا، به درخواست، به شرط نیاز، به شرط تقاضا، تقاضابنیان، نیازبنیان، درخواست بنیان
کلیک مؤثر
منطق گریزی
خلل ناپذیر
مقالۀ وارده
جزو/جزء جدانشدنی