طاهر شریعت‌پناهی

به قیافه/به ظاهر کسی نیامدن که چیزی باشد ( که ادعایش را می کند ) ، معرف خوبی/درستی/دقیقی برای چیزی نبودن

من که سر درنمی آرم، واللا اگه سر دربیارم

روی کسی انگشت گذاشتن

( درمورد نوشیدنی گازدار ) گازش پریدن

معادل های فرهنگی تقریبی ایرانی برای سورچرانیِ پیش از ایام پرهیز و روزه داری: کلوخ اندازان، بَرغَندان [از اصلِ ارمنی]