futon

/ˈfuːtɒn//ˈfuːtɒn/

(ژاپنی) تشک

جمله های نمونه

1. Let's fold up the futon.
[ترجمه گوگل]بیایید فوتون را تا کنیم
[ترجمه ترگمان]بذار زمین رو جمع و جور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Let's put the futon away.
[ترجمه گوگل]بیایید فوتون را کنار بگذاریم
[ترجمه ترگمان]بیا کاناپه رو بذاریم کنار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let's spread out the futon.
[ترجمه گوگل]بیایید فوتون را پخش کنیم
[ترجمه ترگمان]بیا the رو پهن کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Have you got futon beds in stock or will I have to order one?
[ترجمه گوگل]آیا تخت خواب فوتون در انبار دارید یا باید یکی را سفارش دهم؟
[ترجمه ترگمان]تو تخت زمینی داری یا من باید سفارش بدم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let's get the futon out.
[ترجمه گوگل]بیایید فوتون را بیرون بیاوریم
[ترجمه ترگمان]بذار اون تخت رو خالی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pictures of that futon on the floor.
[ترجمه گوگل]عکس هایی از آن فوتون روی زمین
[ترجمه ترگمان] عکس های اون تخت زمینی رو زمین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When we return to our room, the futon are spread on the tatami mats, ready for us to sleep.
[ترجمه گوگل]وقتی به اتاق خود برمی گردیم، فوتون ها روی تشک های تاتامی پهن می شوند و آماده خواب ما هستند
[ترجمه ترگمان]وقتی به اتاق خودمان باز گردیم، تخت زمینی روی the گسترده می شود و آماده خواب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm hanging up this futon to dry.
[ترجمه گوگل]من این فوتون را آویزان می کنم تا خشک شود
[ترجمه ترگمان]من تخت تخت رو آویزون می کنم تا خشک بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I also lost a lot of clothes and books, a futon and a wood-frame bunk bed.
[ترجمه گوگل]من همچنین لباس‌ها و کتاب‌های زیادی را گم کردم، یک تختخواب دو طبقه با اسکلت چوبی
[ترجمه ترگمان]من همچنین تعداد زیادی لباس و کتاب، یک futon و یک تخت تخت چوبی از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Try putting him in a bedside co-sleeper?bassinet, on a mattress or futon at the foot of your bed, or even sleeping in another room with a sibling.
[ترجمه گوگل]سعی کنید او را در یک رختخواب کنار تخت، روی تشک یا تختخواب در پای تخت خود قرار دهید، یا حتی در اتاق دیگری با خواهر و برادر خود بخوابید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید او را در کنار تخت کنار بس تر قرار دهید؟ یک گهواره bassinet در یک تشک و یا futon در پای تخت خواب خود و یا حتی در یک اتاق دیگر با خواهر و برادر خود خوابیده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Get up now, and don't forget to fold up the futon.
[ترجمه گوگل]اکنون بلند شوید و فراموش نکنید که فوتون را تا کنید
[ترجمه ترگمان]همین الان بلند شو و یادت نره که تخت زمینی رو جمع کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of japanese fold-out sofa bed; type of japanese mattress

پیشنهاد کاربران

تشک ، رختخواب یا زیرانداز خواب که خصوصا در کشور ژاپن استفاده میشود
the Japanese word for a traditional bed
رختخواب ژاپنی که جمع می شود . کاناپه های تخت شو هم از این واژه اقتباس کرده اند
معنیش:
کاناپه تخت شو
کاناپۀ تخت شو، مبل تخت خواب شو
تخت خواب هایی که جمع میشود و تبدیل به مبل میشودکه معمولا در اتاق هایی که کمبود جا وجود دارد استفاده میشود.
اگر متوجه نشدید futon را گوگل کنید و به تصاویرش نگاه کنید.

بپرس