پیشنهادهای Rhino (١١٧)
به رگبار انتقاد گرفته شدن ( باید بصورت passive معنی بشه )
اسلحه ، سلاح
قاطعانه
مجوز، حکم Issue a warrant به معنی صادر کردن حکم/مجوز
چس ناله کردن
بوی گوه دادن ( خود کلمه در زبان انگلیسی informal هست پس باید ترجمه هم informal باشه )
الکی دلتو خوش نکن
مخروبه
Be in credit : پول تو حساب داشتن
بنا به دلایلی
تو عالم هپروت بودن
باید بپذیرم که . . . ( یک موضوع درسته ولی مطابق میل من نیست ولی من چاره ای به جز پذیرش این موضوع ندارم )
قبل از اینکه یک سوال پرسیده شود استفاده میشود به معنی جسارتا. . . مثلا: If you don't mind my asking, how much did it cost ?
ترحم انگیز
محض ( برای تاکید بر روی صفات منفی استفاده میشود مثلا دروغگوی محض ، تنبل محض و . . . )
Drown sth ( sound ) out خفه کردن یک صدا بوسیله ی یک صدای بلندتر
اَبَر پروژه
تحت فشار قرار دادن
در جریان قرار دادن
شوخی میکنی!
Give sth a go : آماده ی امتحان کردن چیزی مثلا : I will give anything ago من آمادگی امتحان کردن هر چیزی رو دارم
Have/has grudge against sb از کسی کینه داشتن
مجلل ، اعیانی Posh hotel
دشمن
Shortly before : اندکی قبل از
be/feel inclined to do something : تمایل داشتن به انجام کاری
فضیلت اخلاقی
قول شرف دادن
معنی عامیانش : دیگ سن و سالی از ما گذشته
سیستم قضایی
2 تا معنی داره : 1 - همیشه 2 - وقتی به کسی چیزی میگیم و همراهش از این عبارت استفاده میکنیم یعنی اون شخص حتما باید اون کار رو انجام بده
Sources : منابع آگاه ( در اخبار و روزنامه ها کاربرد داره )
خرت و پرت
Be subject to sth در معرض چیزی بودن
فرد عجیب بعد از اعداد به معنی حول و حوش مثلا fifty odd به معنی حول و حوش پنجاه
Dread sth Dread doing sth از چیزی یا انجام کاری مثل سگ ترسیدن
ازون روزا بود! ( روز سخت و طاقت فرسا )
Be/get carried away جوگیرشدن
ماده پر کننده دندان
Be asleep : در خواب بودن Be fast asleep : در خواب عمیق بودن Fall asleep : به خواب فرو رفتن
ذات
کانال ارتباطی
امروز روزِ تو نیست!
خیلی ناراحت
اوضاع ( شرایط ) را سخت کردن
سوتی
Somebody be meant to do something از کسی انجام کاری رو خواستن مثال : I was meant to fix the computer از من خواستن که کامپیوتر رو درست کنم
حول و حوش
فرصت اظهار نظر ، حق تصمیم گیری
بیگاری