پیشنهادهای میثم علیزاده لشکانی (٢,٣٨١)
منبع Resources: ذخایر، منابع
بهداشت، مراقب های بهداشتی
● بخشی از چیزی بودن ● به همراه چیزی آمدن، به هم مربوط بودن ● رابطه عاشقانه با کسی داشتن، سکس داشتن با کسی ( در گذشته این معنی را میداد ) ● همراهی کر ...
ناگهان ثروتمند/ مشهور/موفق شدن ● امریکاییش میشه Hit it big
معلوم شدن، کاشف به عمل آمدن
اشتباه برداشت کردن، جور دیگری ( غیر از واقعیت ) پنداشتن
تایید کردن پسندیدن
خدا میداند . . .
خدای نکرده. . .
بهشت ● اگر به عنوان یه عبارت تنها به کار بره یعنی " عین بهشت میشد"
خدا کنه ( که اینجور بشه )
خیلی کسی رو دوست داشتن ( معمولا وقتی کسی رو میشناسی و میدونی که ادم خوبیه )
چه بد! خیلی بد شد که! حیف! شرم آوره که. . .
● عالی، توپ، محشر ● شگفت انگیز
● موسیقی دونفره ( قسمتی از آهنگ که باید دونفره خوانده شود ) ● دو شخص که با هم کارهای فان و جالب انجام میدهند. ممکن است هنرمند باشن و کارهای هنری انج ...
● جنون ● خروشیدن، با عصابنیت زیاد رفتار کردن ○ یک اصطلاح: be all the rage مد و محبوب
● طولی ● درازمدت
● جنون ● خروشیدن
بزنگاه
برآمدن، برخاستن، پدیدار شدن
قابلیت اعتماد
ادای صوت و کلام
● خشک و تشنه ● خشک شده از گرما، بوداده ( ذرت )
فایق آمدن بر انجام کاری
بی اهمیت، جزیی
با علم به این
پسرک، بچه جون
● به انتها نزدیک شدن ● draw on something از چیزی بهره جستن
الگوی رفتاری
رایزنی، مشورت
● پردازش ● فرایند، رویه
● مورد بحث ● شک برانگیز ( موضوع )
دچار
● پژواک ● پیامد منفی و مزمن
خرابی، اختلال
مضر، آسیب زننده
ضایعه، نقصان
اولیه، مقدماتی
در مجموع، روی هم رفته
ارزش گذاری کردن، ارزیابی کردن
● تمرین، فعالیت ● تکنیک، شیوه
● مد، رایج ● روش ، شیوه
مستعد، به طور بالقوه
منجر به چیزی شدن، بالغ بر مقداری شدن
همان طور که انتظار میرفت
از یک نظر
از نسل و تبار گروهی یا شخصی بودن
بطور ریشه ای، از بیخ و بن
وقار، متانت، توازن بین روح و جسم
● رفت و آمد کردن به محلی ( در مورد ارواح ) ● نگران کردن، غمگین کردن ● معضل شدن