پیشنهادهای میثم علیزاده لشکانی (٢,٣٤٥)
Authoritative
لات و لوت دسته، اکیپ
سمت انتخاب
توانا
دیگه اینجوری نیست
یک مباحثه در مورد اینکه رفتار، کردار و شخصیت افراد مربوط به ذات آنهاست یا نحوه پرورش آنها
به طور خیلی کلی، در جامع ترین حالت
بزرگراه های چند طبقه ( روی هم )
preservative
دستگاه ورقه ورقه کردن گوشت، کالباس و . . . ، یا وسیله ای برای بریدنوشت به اندازه های دلخواه ( با چرخ گوشت متفاوت است )
تمرین دهنده، اسباب تمرین
سلیقه زنانه
دانش آموز یا دانشجویی که حداقل یک ترم را گذرانده است ( ورودی جدید نیست )
گیج و سردرگم شدن
ترسون و لرزون
neuroticism
prosecute
Confrontation
chorus
بی تربیت
● قابل ارزیابی ○ اکثر دوستان عزیزم " ارزیاب کننده" ترجمه کردند که برای این ما واژه evaluator رو داریم، البته حق میدم به عزیزان چون پسوند ive در انته ...
● چسب زخم ● بتونه ( زدن ) ، لایه زیرین مربوط به رنگ اصلی ( را زدن ) ، در نقاشی ساختمان معروف هست به گچ سیاه چون یه مقدار تیره تر از گچ سفید روی کار ه ...
● اگر up حرف اضافه خود فعل باشد: بالاخره چیزی را پس از جستجو پیدا کردن ● اگر up حرف اضافه فعل نباشد و ربطی به فعل نداشته باشد : شکار در بلندی. . . ، ...
به هیچ وجه
slim: لاغر، نحیف slender: باریک اندام، لاغر ( که جذاب است )
● دست از سر کسی برنداشتن
on a sixpence سه سوت
ویروس عامل
to be laugh a minute چیزی یا کسی که خیلی جالبه و اسباب خنده رو فراهم میکنه، اما این واژه اغلب کنایه آمیز استفاده میشه و معنی برعکس میده ( یعنی چیزی ک ...
مورد علاقه کسی بودن، شخصی که معیار های مورد نظر طرف رو برای دوستی چه با جنس موافق و چه جنس مخالف داره
ادمین عزیز، دمرده گویش مازنی صرف نبست، در گیلان هم به وفور استفاده میشه، با همین معنی، ، نمیدونم روی چه حسابی به عنوان گویش مازنی معرفی کردید. حداقل ...
در زبان گیلکی: جوجه ( پرنده کوچک )
گونه هایی که چال دارن
load - bearing wall
be the apple of someone's/somebody's eye نور چشمی کسی بودن
امری رایج بودن
امر رایج
یک رابطه love - hate در واقع بر خلاف ظاهرش که شاید نشون دهنده یه رابطه سطحی باشه، نشون دهنده یک رابطه عاطفی عمیق هست که دو طرف بعضی اوقات از روی شدت ...
یک رابطه love - hate در واقع بر خلاف ظاهرش که شاید نشون دهنده یه رابطه سطحی باشه، نشون دهنده یک رابطه عاطفی عمیق هست که دو طرف بعضی اوقات از روی شدت ...
اگر واضح تر بخوام بگیم ( بگیم ) ، . . . به طور واضح تر، . . . .
● هجوم یا حرکت دیوانه وار و غیر قابل کنترل، ( عین رفتار بعضی از حیوونا مثل گربه تو مواقعی که جایی گیر میفته و خودشو اینور اونور میکوبه یا وقتی حمله م ...
بزرگترین بخش چیزی
کار شاقی بودن
I'm tied up I'm rushed of my feet I have a lot on my plate
● اگر منظورتون "درگیر بودن، پر از مشغله بودن" هست: I'm tied up I'm rushed off my feet I have a lot on my plate ● اگر میخواید بگید " وقتم تمومه، دیگه ...
سکویی که روش می ایستن و کار انجام میدن
لبه بلندی یا پل یا هر سازه ای در ارتفاع را بالا می آورند ( با نرده یا میله ) برای محافظت و جلوگیری از پرت شدن
hassle
ostracize از چشم عموم و دیگران انداختن، بایکوت کردن
حائز اهمیت بودن