hunt up


1- دنبال چیزی گشتن، پژوهیدن 2- (پس از پژوهش) یافتن

جمله های نمونه

1. We hunted up the deserters in the forest last week.
[ترجمه helia.sqb] هفته گذشته سربازهای فراری را در جنگل پیدا کردیم.
|
[ترجمه گوگل]هفته گذشته بیابان‌ها را در جنگل شکار کردیم
[ترجمه ترگمان]هفته پیش در جنگل deserters را شکار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's hunting up some information about the history of these aboriginals.
[ترجمه helia.sqb] او به دنبال کسب اطلاعاتی در مورد تاریخچه بومیان این منطقه است.
|
[ترجمه گوگل]او در حال یافتن اطلاعاتی درباره تاریخچه این بومیان است
[ترجمه ترگمان]او در حال شکار برخی اطلاعات در مورد تاریخ این aboriginals است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'll have to hunt up the word in the dictionary.
[ترجمه گوگل]شما باید کلمه را در فرهنگ لغت جستجو کنید
[ترجمه ترگمان]باید لغت لغت را در فرهنگ لغات پیدا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A good collie enters into the spirit of the hunt, up to a point.
[ترجمه گوگل]یک کولی خوب تا یک نقطه وارد روحیه شکار می شود
[ترجمه ترگمان]یک collie خوب وارد روح شکار می شود، تا یک نقطه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She turned back,(sentence dictionary) resolving to hunt up Storm and King and enter.
[ترجمه گوگل]او برگشت، (فرهنگ جملات) تصمیم گرفت استورم و کینگ را شکار کند و وارد شود
[ترجمه ترگمان]او برگشت و (فرهنگ لغت)تصمیم گرفت تا طوفان و کینگ را شکار کند و وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm going to the reference library to hunt up some information for my school research project.
[ترجمه گوگل]من به کتابخانه مرجع می روم تا اطلاعاتی را برای پروژه تحقیقاتی مدرسه خود پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]من به کتابخانه مرجع می روم تا اطلاعاتی برای پروژه تحقیقاتی my پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My curiosity to hunt up a new sensation always leads me into these scrapes.
[ترجمه گوگل]کنجکاوی من برای شکار یک حس جدید همیشه مرا به این خراش ها سوق می دهد
[ترجمه ترگمان]کنجکاوی من برای شکار یک حس جدید همیشه مرا به این خراشیدگی می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We must hunt up the answers in the library.
[ترجمه گوگل]ما باید پاسخ ها را در کتابخانه جستجو کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید جواب ها رو تو کتابخونه پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Where did you hunt up all this information?
[ترجمه گوگل]این همه اطلاعات را از کجا پیدا کردید؟
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات رو از کجا پیدا کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You'll have hunt up the word in the dictionary.
[ترجمه گوگل]شما این کلمه را در فرهنگ لغت پیدا خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]تو باید لغت لغت را در فرهنگ لغات دنبال کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You must hunt up the answers in the library.
[ترجمه گوگل]شما باید پاسخ ها را در کتابخانه جستجو کنید
[ترجمه ترگمان]شما باید جواب ها را در کتابخانه پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Go and hunt up Little Tom.
[ترجمه گوگل]برو تام کوچولو رو شکار کن
[ترجمه ترگمان]برو دنبال تام کوچولو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, Tigress was not so very eager to hunt up her father.
[ترجمه گوگل]با این حال، ببر چندان مشتاق شکار پدرش نبود
[ترجمه ترگمان]با این حال، کلاید نمی خواست پدرش را شکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But anyone at Tara who won't work can go hunt up the Yankees.
[ترجمه گوگل]اما هر کسی در تارا که کار نمی کند می تواند به شکار یانکی ها برود
[ترجمه ترگمان]ولی هر کسی که در تارا کار کنه نمی تونه به شکار یانکی ها بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• search for, look for

پیشنهاد کاربران

● اگر up حرف اضافه خود فعل باشد: بالاخره چیزی را پس از جستجو پیدا کردن
● اگر up حرف اضافه فعل نباشد و ربطی به فعل نداشته باشد : شکار در بلندی. . . ،
Hunt up in the mountains
شکار در بلندی های کوهستان
جستجو کردن

بپرس