پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١١٠)

بازدید
٨٤٩
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٤٦

من واقعا نمیدونم کی برای اولین بار گود جاب رو خسته نباشید یا خداقوت ترجمه کرد. اصلا همچین اصطلاحی تو انگلیسی وجود نداره. خسته نباشید نوعی تعارف فرهنگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥٧

�پیکی بلایندرز � اسم هست و نباید ترجمه بشه. اسم یه گروه اوباش خلافکار که قرن نوزدهم تو بیرمنگهام انگلستان فعالیت داشت. اما اگه سراغ معنای اسمش بریم، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١٦

هدف و مقصود، نیّت ( معمولا مخفی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨٦

فانیندرا معنی جهانگرد نمی دهد، فانیندرا اسم خاص است و نباید ترجمه شود. اسم فردی که در کتاب زبان انگلیسی پایه هشتم آمده، فانیندرا یک اسم پسرانه ی هندی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨٨

مکان یا بنایی طبیعی یا ساختگی که از مسافت دور در یک منطقه قابل رویت باشد. مانند پاسارگاد, برج میلاد, سی و سه پل, قلعه بابک و امثالهم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦٢

دستور منع برقراری ارتباط با فضای خارج، قرنطینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣١

دوستی نوشتن واژه ی انگلیسیِ ( لُرد ) معادلِ همان واژه ی ( لُر ( قوم ) ) در زبان فارسی است. ما این حق رو نداریم که به صرف علاقه به قومیتِ خودمون تاری ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢٢

و غیره، و امثالهم، و مواردِ اینچنینی، و مواردی از این دست، و این قبیل. . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١٤

مسافر سرراهی, مسافر توراهی, بین راهی ( افرادی که در کنار جاده ها می ایستند و دست را بعلامت لایک نگه می دارند تا رانندگانی که تمایل دارند, آنان را بصو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١٠

فیلم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

همه جا این عبارت رو ندای وظیفه ترجمه کردن، دلیلش هم اون بازی ویدئویی فوق العاده معروفه. اما در واقع یه اصطلاحه تو زبون انگلیسی که کمی با این ترجمه فر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

تورو خدا اسم به این خوشگلی رو با اسمهای عربی، خرابش نکنید. امیر پارسا محمدپارسا، اصغرپارسا، جعفر پارسا، یوحنا پارسا. اگه عربی، اسم عربی بذار، اگه پا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٦

انگار که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

برداشت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٣

به بهترین نحو، به نحو احسن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٦

( به حالتِ کنایه آمیز ) مثلا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

آن چنان که باید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩١

مطمئن شدن، اطمینان حاصل کردن، تاکید کردن، عزمِ کاری را کردن، تضمین کردن، و حتی ( فراهم کردن، در اختیار گذاشتن، خواستن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

که به وسیله ی آن، که در آن، که از طریق آن، که با استفاده از آن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨٨

به موردی یا شخصی بر خوردن. با کسی یا وضعیتی روبرو شدن ( ناگهانی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٩

خلل ایجاد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

در اثرِ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٤

به غیر از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

به سلامتیِ کسی نوشیدن، ( معمولا جام ها را بالا می گیرند و حرفی درخصوص کسی می زنند و بعد همه با هم به سلامتیِ آن فردِ نامبرده، نوشیدنی الکلی شان را سر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

به همین ترتیب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

سرزنش کردن، انتقاد کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

جناب نوروزی زبان شیرینِ پارسی به قدری پویا و زایاست که هیچ واژه ای تو دنیا وجود نداره که نشه براش تو فارسی معادل ساخت، این همه معادلی که بالا ذکر شده ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

تهاجمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

بدست آمدن/آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

کمک هزینه، سهمیه، اعانه، مقرری، جیره، هزینه سفر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

ختمِ کلام، در پایان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

مرکز، مجموعه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧١

نمی دانم که آیا، مانده ام که آیا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٠

رساندن, بردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

قلمداد کردن، دانستن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦١

در عوض، به جای آن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

یه توکِ پا رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

هرچه باشد،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

Get معانی زیادی دارد، هرکجا که نویسنده تمایلی به استفاده از فعل خاص ( برای انجام کار ) نداشته باشد، از فعل Get استفاده می کند. و شنونده یا خواننده با ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

از آن گذشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٠

در گذشته، ( اشاره به موقع خاصی در گذشته دارد ) ، اون زمونها، اون موقع ها، اون وقتها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

ناگفته نماند که

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

دوست عزیز Dark Light معادلِ فارسیِ پیشنهادیِ شما، در فارسی صرفا برای رانندگی صدق می کند، یا راندن وسیله ای حرکتی، درحالیکه دست و پا چلفتی واژه ی خیلی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

اقدام ( حقوق )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

در پیِ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

گفتن، ذکر کردن، یادآور شدن، خطاب قرار دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

تاثیر گذاشتن، ایجاد کردن، ساختن، اثرگذاری کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

علاوه بر آن، از طرفی دیگر، از سوئی دیگر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

درعوض، بلکه، در ازا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

نسبت به ، درمورد، در بابِ، راجع به