پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١١٠)

بازدید
٩٦٦
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

به چالش کشیدن، زیرِ سوال بُردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

طبق برنامه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

مشغول و گرفتارِ چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

از جمله، شاملِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

تمرکز بیش از حد روی چیزی/کسی، قفلی زدن، کلید کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

یعنی، یعنی که، می دونی که ، حقیقتش، عرضم به حضورتون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

با نگاهی به گذشته، در نگاه به گذشته، از دیدگاه امروز ( درباره ی گذشته )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

اظهار کردن، گفتن، بیان کردن، خاطرنشان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

امکانات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

به مفهومی, از یک نظر, از جهتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

درصدد برآمدن، قصد کردن، سعی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

برآمدگی پشت دندان های بالا برآمدگی لثه ی درونی بالا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

شیب لغزنده، وضعیت اجتناب ناپذیر، زنجیره اتفاقات ناخوشایند ( اشاره به وضعیتی دارد که با انجام شدن یک کار، انجام کارهای دیگری که در پی آن به وجود می آی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

عمل کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

( مطلب و موضوع ) گیردادن, کلید کردن, تاکید بیش از حد داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

باز کردن، چیدن، برنامه ریزی کردن، طراحی کردن، طرح ریزی کردن، ضربه زدن، روی زمین انداختن، ضربه ی شدید، خرج کردن ( پول و غیره ) توضیح دادن، شرح دادن، آ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

همانطور که پیشبینی می شد، طبقِ انتظار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

بازرس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

وضعیتِ سخت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

مجرب، با تجربه، حرفه ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

مخفف عبارتِ ( Also Known As ) همچنین شناخته شده به، که به نامِ. . . نیز معروف بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

ساختگی، سرهم بندی شده، تقلبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

مضطرب شدن/کردن، باعث نگرانی شدن، آزار دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

زبان تماسی, زبان ارتباطی ( به زبانی گفته میشود که برای اهداف عملی همچون تجارت در بین افرادی استفاده می شد که باهم ارتباط زیادی داشتند, ولی زبان یکدیگ ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

موهبت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

آدم پست و نفرت انگیز, حال بهم زن ( معمولا برای مرد استفاده میشه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

کش و قوس، بگیر و ببند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

شرافت، احترام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

نهان شیدا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

بی اهمیت جلوه دادن، اعتماد بنفس کسی را گرفتن، سرخورده و ناامید کردن، مأیوس کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

لُنگ: به صورت محاوره به تیمِ های ورزشی پرسپولیس یا پیروزی می گویند. خصوصا تیمِ فوتبالِ آن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

با، تا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

بادرنظر گرفتنِ، براساسِ، از طرفِ، ازقولِ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

از سرِ ناچاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

متهم شدن/کردن به . . . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

جواز، لزوم و ضرورت چیزی را نشان دادن، جلب کردن، جذب کردن، ضرورت، لزوم، اهمیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

معیوب، مشکل دار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

اصلا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

به نتیجه رسیدن، فهمیدن، پی بُردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

ناراحتی، خشم، دق و دلی، عقده، بغض و کینه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

لحظاتی بعد، ساعاتی بعد، بعدا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

در اختیار گذاشتن، به دست دادن، فراهم کردن، مهیا شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

با توجه به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

لُنگی ( کسی که جامه ای از لُنگ به تن دارد ) به طرفدارانِ تیم فوتبالِ پرسپولیس یا پیروزی اطلاق می شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

به سختی، با مشقت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

باز یکی دیگه، باز هم یکبارِ دیگر، یکی دیگر از، ( معمولا وقتی چیزی بیش از سه بار اتفاق می افتد، چیزی که معمولا ناخوشایند است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

( با خودنمایی یا به منظور خودنمایی ) داشتن، برخوردار بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

باعثِ چیزی شدن، منجر به چیزی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

ناراضی، ناخشنود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

با این فرض که، با این احتمال که