پیشنهادهای امیر حسین (٤٧٣)
برپایه نسک ریشه واژگان فارسی، الفیده دکتر علی نورائی، راب ( فعل ) to pollute هم ریشه با آلودن در فارسی است.
برپایه نسک ریشه واژگان فارسی، الفیده دکتر علی نورائی، راب ( فعل ) to pollute هم ریشه با آلودن در فارسی است.
برپایه نسک ریشه واژگان فارسی، الفیده دکتر علی نورائی، اشراق و شرق و مشرق برامده از واژه فارسی میانه Čirāg و فارسی دری چراغ هستند.
آلودن: to pollute آلودگی: pollution آلایش: کنش آلودن
آلودن: to pollute آلودگی: pollution آلایش: کنش آلودن
برپایه نسک ریشه واژگان فارسی، الفیده دکتر علی نورائی، اشراق و شرق و مشرق برامده از واژه فارسی میانه Čirāg و فارسی دری چراغ هستند.
دارو در فارسی میانه dārug بوده است و پسوند ug در همه واژه های ساسانی به او در فارسی دری دگریده شده است مانند bānug: بانو پی رس ها: ۱. فرهنگ فارسی به ...
پل از پرد در فارسی میانه می آید و با واژگان بردن، بار، port، export همریشه است ( نیاهندواروپایی: bher )
بایستن: Must شایستن: Should واسیدن: Would ( دکتر جاوید پاژین )
دار ریشه ایرانی و هندو اروپایی دارد فارسی: دار، درخت کوردی: دار، درەخت لری: دار مازندرانی: دار گیلکی: دار اردو: درخت سنسکریت: Taru انگلیسی: Tree روسی ...
بایستن: Must شایستن: Should واسیدن: Would ( دکتر جاوید پاژین )
برآمده از ابنه ای
واژگان şef در کردی کورمانجی و ترکی استانبولی از chef در فرانسوی می ایند و ریشه ایرانی ندارند.
در فارسی میانه و اوستایی هامین به چم تابستان بوده است
کردی از زبان های ایرانی شمال غربی مانند گلیکی و پارتی، و لری از زبان های جنوب غربی مانند فارسی است. تمام زبان های رایج در ایران به جز ترکی آذری و ترک ...
کردی از زبان های ایرانی شمال غربی مانند گلیکی و پارتی، و لری از زبان های جنوب غربی مانند فارسی است. تمام زبان های رایج در ایران به جز ترکی آذری و ترک ...
در فارسی: تمایل داشتن زوشیدن کامیدن
ارمنی: "սխալ "mistake, error سنسکریت: "स्खलति "to stumble نیاهندواروپایی: "skʰal "to stumble*
Aks: عکس PIE: h₃�kʷs "eye", from�*h₃ekʷ - �“to see”� �* - s Proto - Indo - Iranian:�*H�kš Proto - Iranian: *H�xši Avestan: 𐬀𐬱 Middle Persian: aš " ...
وات: حرف واکه: مصوت بی واک / هم خوان: صامت نویسه: کاراکتر
مانک یا ماناک در فرهنگ پهلوی بجای "معنی" بکار برده شده است. ( پی رس: واژه یاب ابوالقاسم پرتو )
گفتن: To say واختن: to speak آواختن ( =خُنیدن ) : To sing نواختن: To play سخیدن: To talk پاسخیدن: To answer درنجیدن: To articulate گپیدن: To chat * ...
ریشه هندواروپایی کارد، skert است و با واژه های انگلیسی share، سنسکریت कृत्त، اوستایی kart، فارسی باستان klyn، فارسی میانه kirrēnītan، فارسی نو کاله، ...
لِم: technique لمیک: technical لمیکانه: technically تَشنیک: technique تشنیکی: technical تشنیکانه: technically * ایک پسوند زابنده ( صفت ساز ) پارسی ...
لِم: technique لمیک: technical لمیکانه: technically تَشنیک: technique تشنیکی: technical تشنیکانه: technically * ایک پسوند زابنده ( صفت ساز ) پارسی ...
فیریدن
هناسه در بسیاری از زبان های ایرانی از جمله کوردی، لری، لکی، فارسی ( اصفهان، فارس، سمنان، بوشهر، کهگیلویه، مرکزی، . . . ) بکار می رود. از آنجا که در خ ...
هناسه در بسیاری از زبان های ایرانی از جمله کوردی، لری، لکی، فارسی ( اصفهان، فارس، سمنان، بوشهر، کهگیلویه، مرکزی، . . . ) بکار می رود. از آنجا که در خ ...
هاوندهای پارسی: سامانه راژمان هاستم هنداد
آشورده
در عربی فور به چم جوشش است، که فوران را ساخته است.
هاوندهای پارسی the: - ه ماشینه: the car دختره: the girl ام - ام شهر: this city ام روز: today ( الیوم ) هاوند های پارسی a / an: - ی کتابی: a book ...
فارسی: ایمه کردی و لری: ایسه مازندرانی: اسا
هاوند پارسی: ایمه I've already seen it من ایمه آن را دیده ام you are already two days late تو ایمه دو روز دیری داری
واژه دراز آویز زینتی بجای کروات ساخته دست مردم است برای تمسخر زبان فارسی و ربطی به فرهنگستان ندارد. همینطور واژه هایی مانند کش لقمه و رایانک مالشی. ...
واژه دراز آویز زینتی بجای کروات ساخته دست مردم است برای تمسخر زبان فارسی و ربطی به فرهنگستان ندارد. همینطور واژه هایی مانند کش لقمه و رایانک مالشی.
در پارسی هم کشتن و هم ورزیدن به چم ( معنی ) کاشتن و کشاورزی کردن هستند. واژه کشاورز برامده از کشتاورز است که به برزگر و ورزکار می چمد.
وایاختن: to regress وایازش سنی: age regression
وایاختن: to regress وایازش سنی: age regression
وایازش سنی وایاختن: to regress
در فارسی: لِرتیدن
ست و ستی ریشه ایرانی دارند و به چم بانو هستند. ریشه نیا هندو اروپایی: *str�H به معنی زن ریشه نیا ایرانی: *str�H - čī سنسکریت:�स्त्री� ( strī́ ) او ...
ست و ستی ریشه ایرانی دارند و به چم بانو هستند. ریشه نیا هندو اروپایی: *str�H به معنی زن ریشه نیا ایرانی: *str�H - čī سنسکریت:�स्त्री� ( strī́ ) او ...
Feminism articulated the shadow side of men and the light side of women but neglected the shadow side of women and the light side of men. - Warren Fa ...
لفت دادن
به فارسی: استخر، کول
پریشه: پریش پسوند نام ساز "ــه" شنجه: تشنج در عربی از شنج در فارسی می آید. چه شنجیدن در فارسی و چه تشنج در عربی به چم و معنی درکشیدن و منقبض شدن هست ...
پریشیک: پریش پسوند صفت ساز "ایک" ( مانند تاریک، نزدیک ) شنجیک: تشنج در عربی از شنج در فارسی می آید. چه شنجیدن در فارسی و چه تشنج در عربی به چم و مع ...
پریشیک: پریش پسوند صفت ساز "ایک" ( مانند تاریک، نزدیک ) شنجیک: تشنج در عربی از شنج در فارسی می آید. چه شنجیدن در فارسی و چه تشنج در عربی به چم و مع ...
سانژه ( سان: علامت، ژه: پسوند تصغیر )