پیشنهادهای امیر حسین (٤٧٣)
در مازندرانی: کیجا: girl دِتِر: daughter ریکا: boy پِسِر: son
در مازندرانی ریکا: boy پِسِر: son کیجا: girl دِتِر: daughter
در اوستایی واژه jani ( جَنی ) به دو معنی زن ( a woman ) و زایانیدن ( to give birth ) وجود دارد ( فرهنگ واژه های اوستایی احسان بهرامی صفحه ۵۴۴ ) بناب ...
در اوستایی واژه jani ( جَنی ) به دو معنی زن ( a woman ) و زایانیدن ( to give birth ) وجود دارد ( فرهنگ واژه های اوستایی احسان بهرامی صفحه ۵۴۴ ) بناب ...
در فارسی آغوش: hug آغیدن: to hug واژه آغوش در فارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) āgoš بوده است. پسوند "اوش" همانند "ایشن" و "اِش" کنش ساز است، بنابراین از ...
سِریدن: تکیه دادن ( اوستایی: sri، نیا ایرانی: srai، سنسکریت: śray ) سِرین: تکیه گاه، باسن
سِریدن: تکیه دادن ( اوستایی: sri، نیا ایرانی: srai، سنسکریت: śray ) سِرین: تکیه گاه، باسن
دهیوپد در پهلوی که به دری دِهبُد می شود
زاییدن در فارسی میانه zātan و zāhitan بوده فرهنگ پهلوی دکتر بهرام فره وشی صفحه ۲۷۶ زادن و زاییدن با زن، زیستن، زندگی و افزودن همریشه هستند و همینطور ...
در فارسی: لِرتیدن
قاضی: کازی ( kādik در پارسی میانه ) قضاوت کردن: کازیدن پیرس: فرهنگ فارسی به پهلوی دکتر بهرام فره وشی دیمه ۳۸۹
قاضی: کازی ( kādik در پارسی میانه ) پیرس: فرهنگ فارسی به پهلوی دکتر بهرام فره وشی دیمه ۳۸۹
در فارسی: قهرمانانه ( قهرمان معرب کهرومان در فارسی میانه ) یَلانه یلیک
در فارسی: قهرمان ( معرب کهرومان در فارسی میانه ) یَل
داوکام
چو تیر انداختی در روی دشمن حذر کن کاندر" آماجش" نشستی ( سعدی )
ستیدن ( ستدن، ستادن )
اَفسیدن: عمل تقسیم، تقسیم در ریاضی ( از افس در اوستایی ) وِشکیدن: تقسیم کردن بین افراد ( از وشکیدن در پارسی میانه ) بهریدن: تسهیم کردن، بهره دادن، ...
اَفسیدن: عمل تقسیم، تقسیم در ریاضی ( از افس در اوستایی ) وِشکیدن: تقسیم کردن بین افراد ( از وشکیدن در پارسی میانه ) بهریدن: تسهیم کردن، بهره دادن، ...
اَفسیدن: عمل تقسیم، تقسیم در ریاضی ( از افس در اوستایی ) وِشکیدن: تقسیم کردن بین افراد ( از وشکیدن در پارسی میانه ) بهریدن: تسهیم کردن، بهره دادن، ...
در فارسی: ایرنگ فارسی میانه: ērang
یازیدن فاژیدن
پریشه
در فارسی: هیلیدن
در پارسی: هیلیدن که همریشه با هشتن و هلیدن است
کرته ( پارسی میانه: kartak )
پارسی میانه: kahuna, kahwan, kaxvan پیرس "فرهنگ فارسی به پهلوی دکتر بهرام فره وشی" زبان پارتی: ( kafwan ( old ) , kafwanift ( being old, old age پیر ...
فارسی: کهن، کهنه پارسی میانه: kahuna, kahwan, kaxvan پیرس "فرهنگ فارسی به پهلوی دکتر بهرام فره وشی" زبان پارتی: ( kafwan ( old ) , kafwanift ( bein ...
پارسی میانه: kahuna, kahwan, kaxvan پیرس "فرهنگ فارسی به پهلوی دکتر بهرام فره وشی" زبان پارتی: ( kafwan ( old ) , kafwanift ( being old, old age پیر ...
این پیشوند هندو اروپایی است و با واژگان فارسی پار ( پارسال ) ، پری ( پری سال ) پیر، پارینه همریشه است
فارسی وارون عربی که سامیه یک زبان هندو اروپاییه و واسه هر وام واژه ی عربی هم هاوند ( معادل ) داره. هفتاد درصد زبان انگلیسی از فرانسوی و لاتین و یونان ...
بیریدن بیر در فارسی: حافظه، از بر کردن، حفظ کردن بیر در کوردی: فکر، یاد بیدار: بیردار
بیریدن بیر در فارسی: حافظه، از بر کردن، حفظ کردن بیر در کوردی: فکر، یاد بیدار: بیردار
ورتش لبز ( لپز ) به لفز مانند آب تابه به آفتابه و دبتر به دفتر است، که آب و دب با ریخت آپ و دپ هم به کار میرفته اند مانند لب و لپ
واژه های عربی زیر ریشه اوستایی دارند: فکر: Ava Kara ذکر: Adhiri Kara نکر: Ni Kara بکر: Aipi Kara سکر: Os kara شکر: Asha Kara مکر: Aiwi Kara حکر: Akh ...
نشتن
بلعیدن فاریدن اوباریدن
فاریدن اوباریدن
در فارسی: فارش از کنش فاریدن
تکه پاره بخش گارس
پزا بجای پیتزا، از کنش پختن
دار ریشه ایرانی و هندو اروپایی دارد فارسی: دار، درخت کوردی: دار، درەخت لری: دار مازندرانی: دار گیلکی: دار اردو: درخت سنسکریت: Taru انگلیسی: Tree روسی ...
کُهیدن در فارسی: سرفه کردن که که زدن، کهه زدن
کُهیدن در فارسی: سرفه کردن که که زدن، کهه زدن
پَزا، از کنش پختن
Science علم ( عربی ) ویستا ( فارسی ) Knowledge دانش ( فارسی ) Information اطلاعات ( عربی ) ازدایش ( فارسی ) Announcement اطلاعیه ( عربی ) آگهش ...
Science علم ( عربی ) ویستا ( فارسی ) Knowledge دانش ( فارسی ) Information اطلاعات ( عربی ) ازدایش ( فارسی ) Announcement اطلاعیه ( عربی ) آگهش ...
Science علم ( عربی ) ویستا ( فارسی ) Knowledge دانش ( فارسی ) Information اطلاعات ( عربی ) ازدایش ( فارسی ) Announcement اطلاعیه ( عربی ) آگهش ...
Science علم ( عربی ) ویستا ( فارسی ) Knowledge دانش ( فارسی ) Information اطلاعات ( عربی ) ازدایش ( فارسی ) Announcement اطلاعیه ( عربی ) آگهش ...
Science علم ( عربی ) ویستا ( فارسی ) Knowledge دانش ( فارسی ) Information اطلاعات ( عربی ) ازدایش ( فارسی ) Announcement اطلاعیه ( عربی ) آگهش ...