تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Date هنگامه ( فارسی ) History ویستار، ویستاره ( فارسی ) تاریخ ( عربی، برای هردو مفهوم به کار می رود. ممکن است برساخته از دیریک / دیروک در زبان های ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

History ویستار، ویستاره ( فارسی ) Date هنگامه ( فارسی ) تاریخ ( عربی، برای هردو مفهوم به کار می رود. ممکن است برساخته از دیریک / دیروک در زبان های ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تاپیدن: To thump

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دایره ( عربی، از ریشه دور Dor در فارسی، Dorag در فارسی میانه ) دوریه ( فارسی ) دورال ( فارسی ) پرهون ( فارسی ) گردال ( فارسی ) چنبر ( فارسی ) د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دورال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کوتاه شده ی اَزوش است. زوش به چم لذت و علاقه است و پیشوند اَ آن را منفی می کند. فارسی میانه: Doshitan

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مینو: روح، عالم معنا مینویی: روحانی، معنوی مینیدن: معنی دادن مینه: معنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

مینه: معنی مینیدن: معنی دادن مینو: روح، معنی و مفهوم انسان مینویی: روحانی، معنوی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

هَزیدن: خارج شدن، To exit ( فارسی میانه: Uzitan ) هزاندن: خارج کردن هزش: خروج هزیت: خروجی هزیفتن: حذف کردن هزینه: خرج ( فارسی میانه: Uzenak ) خرج: ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

استمان ( Ostemān ) استه: استخوان، پی، اصل، همریشه با استوار و ایستادن و آستانه و استان مان: مکان، بنا، ساختار، خانه، همریشه با ماندن چم استمان: ساخت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

استمان ( Ostemān ) استه: استخوان، پی، اصل، همریشه با استوار و ایستادن و آستانه و استان مان: مکان، بنا، ساختار، خانه، همریشه با ماندن چم استمان: ساخت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بَری، بَرین: منسوب به بر، والا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

آفمایش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خرجیدن خرج یک واژه فارسی است که در فارسی میانه هرگ آمده. پیرس: دیمه ۴۳ از نسک فرهنگ کوچک زبان پهلوی نوشته د. ن. مکنزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خرجیدن خرج یک واژه فارسی است که در فارسی میانه هرگ آمده. پیرس: دیمه ۴۳ از نسک فرهنگ کوچک زبان پهلوی نوشته د. ن. مکنزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

وجود داشتن هستیدن آزیستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نماره از کنش نماردن، به چم اشاره کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کاغذ دیواری، رولادی ( لاد: دیوار )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

برهیختن، استخراج کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

هَزیدن: خارج شدن ( فارسی میانه: Uzitan ) هزاندن: خارج کردن هزش: خروج هزینه: خرج ( فارسی میانه: Uzenak )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

هَزیدن: خارج شدن ( فارسی میانه: Uzitan ) هزاندن: خارج کردن هزش: خروج هزینه: خرج ( فارسی میانه: Uzenak )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

وارستگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

وارسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

برابر پارسی: ناریستام ( نار: مونث، مخالف نر در فارسی میانه و اوستایی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

Feminism articulated the shadow side of men and the light side of women but neglected the shadow side of women and the light side of men. - Warren Fa ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

تپسیدن: To type تپسه: Key تپسین: Keyboard پی رس: @paarsitek

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تپسیدن: To type تپسه: Key تپسین: Keyboard پی رس: @paarsitek

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تپسیدن: To type تپسه: Key تپسین: Keyboard پی رس: @paarsitek

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

رون ( Ron ) ، شَوَند، فرنود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

در فارسی: - شَوَند - فرنود - رون ( Ron )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

سون: سو، سوی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

= سمت و سوی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

Feminism articulated the shadow side of men and the light side of women but neglected the shadow side of women and the light side of men. - Warren Fa ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

برابر پارسی: ناریستام ( نار: مونث، مخالف نر در فارسی میانه و اوستایی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تَراوات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

در پارسی: نِشپیل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

گریه کردن، گریستن، زاریدن، بِرمیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

زِنیدن: محافظت کردن زِنوَر: حافظ، محافظ زِنش: محافظت در فارسی میانه Zēnēnīdan : محافظت کردن، look after، preserve Zēnhār : محافظت، protection Zēn : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

زِنیدن: محافظت کردن زِنوَر: حافظ، محافظ زِنش: محافظت در فارسی میانه Zēnēnīdan : محافظت کردن، look after، preserve Zēnhār : محافظت، protection Zēn : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

زِنیدن: محافظت کردن زِنوَر: حافظ، محافظ زِنش: محافظت در فارسی میانه Zēnēnīdan : محافظت کردن، look after، preserve Zēnhār : محافظت، protection Zēn : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

زِنیدن: محافظت کردن زِنوَر: حافظ، محافظ زِنش: محافظت در فارسی میانه Zēnēnīdan : محافظت کردن، look after، preserve Zēnhār : محافظت، protection Zēn : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

زِنیدن: محافظت کردن زِنوَر: حافظ، محافظ زِنش: محافظت در فارسی میانه Zēnēnīdan : محافظت کردن، look after، preserve Zēnhār : محافظت، protection Zēn : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در مازندرانی: چه انده ( اندازه، قدر ) - چقدر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

در فارسی: بالکانه، پالگانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در فارسی: بالکانه، پالگانه ز عود و چندن او را آستانه درش سیمین و زرین بالکانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

چزاندن، شنجیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

اذیت کردن: آزردن شنجیدن چزاندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

افسوس: در فارسی میانه apsos

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

افسوس در پهلوی با ریخت اپسوس apsōs بکار می رفته است به معنی ریشخند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

قورباغه معرب کربَکه است. پیشوند خر/کر به چم بزرگ، و بک = وک، پک، غوک است که در فارسی میانه وک آمده. خرگوش: دارای گوش بزرگ خرچنگ: دارای چنگال بزرگ خ ...