پیشنهاد‌های فربد حمیدیان (٧٧٤)

[معماری] بیشتر یک اصطلاح کلی است تا یک سبک مشخص؛ که شامل سبک های گوتیک ویکتوریایی، کوئین آن، استیک استایل، و حتی شینگل استایل می شود—همگی، سبک هایی ک ...

[معماری] هر زبان رایج و روزمره در ساخت و ساز، چه تاریخی و چه معاصر: برای مثال، یک خانه روستایی سنگی در توسکانی می تواند نمایانگر یک سبک بومی ( Vernac ...

[معماری] معماری قرون وسطایی پیش از سبک گوتیک، سنگین تر از گوتیک ( به لحاظ بصری ) و با فرم های منحنی تر نسبت به معماری گوتیک. در اواخر قرن نوزدهم، احی ...

[معماری] گونه ای از معماری که از دل سبک باروک پدید آمد و عمدتاً در فرانسه و آلمان شکل گرفت. معماری روکوکو، تزئیناتی بسیار متراکم تر و پرجزئیات تر از ...

[معماری] کوششی بود که از دهه ۱۹۷۰ آغاز شد و در دهه ۱۹۸۰ به شکوفایی رسید تا بی توجهی به تاریخ را که مشخصه مدرنیسم سنتی بود، کنار بگذارد و عناصر بسیاری ...

[معماری] ایوان یا ورودی ستونیِ یک ساختمان که به طور مستقل، و بر اساس فرم معابد یونانی طراحی شده است. منبع: Goldberger, P. ( 2023 ) . Why Architectu ...

[معماری] مقطعی از ستون که به صورت تخت و چسبیده به سطح ساختمان قرار می گیرد و به عنوان یک عنصر تزئینی استفاده می شود، نه به عنوان یک ستون مستقل و گِرد ...

با تساهل Today, modernism is used to refer both to this historical period and, less precisely, to architecture produced today. امروزه واژه مدرنیسم ...

[معماری] ریشه های جنبش مدرن در معماری به قرن نوزدهم بازمی گردد، زمانی که نخستین تلاش ها برای دستیابی به وضوح و سادگی آغاز شد تا از سبک های خشک و سنگی ...

[هنر، معماری] سبک کلاسیک یونیک با عناصر مارپیچی شناخته می شود که در بالای بدنه ستون قرار می گیرند و شبیه طوماری نیمه باز هستند. این سبک، آراسته، متین ...

[معماری] سبک بین الملل، این اصطلاح که توسط فیلیپ جانسون و هنری - راسل هیچکاک در کتابشان در سال ۱۹۳۲ و نمایشگاه بعدی شان در موزه هنر مدرن ابداع شد، به ...

[هنر، معماری] سبک معماری قرون وسطی که در قرن دوازدهم شکل گرفت، با ویژگی هایی چون طاق های نوک تیز، شیشه های رنگی و اقتباس کلی سبکی، از سبک های معماری ...

[معماری] سبک غالبِ معماری انگلستان در قرن هجدهم، که به شدت نئوکلاسیک، شهری و شیک بود. سبک جورجیایی یکی از موفق ترین زبان های معماری محسوب می شود که ب ...

[هنر، معماری] ستون ها ( ی کلاسیک یونان ) معمولاً در بخش میانی بدنه ( شفت ) قطری بیشتر از بالا یا پایین دارند، و این برجستگی که برای اصلاح خطای دید به ...

[معماری] نوعی نگرش معماری است که به بهره گیری از بهترین عناصر سبک های مختلف تشویق می کند و به هیچ سبک خاصی پایبند نیست. معماران آمریکایی در چهار دهه ...

[هنر، معماری] سبک کلاسیک دوریک، ساده و قدرتمند است. قسمت بالایی آن شامل یک صفحه تخت و ساده است که بر روی بدنه ستون قرار می گیرد. بخش بالایی بدنه معمو ...

دیوار خارجیِ غیر باربرِ یک ساختمان بلند، که اغلب از شیشه یا فلز ساخته شده و به صورت خشک و �آویزان�، بر چارچوب فولادی یا بتنیِ نگهدارنده ساختمان نصب م ...

[هنر، معماری] پر زرق و برق ترین نوع از سبک های کلاسیک معماری، ستون کورنتیَن است که با سرستونی شناخته می شود که برگ های آکانتوس را به صورت بازشده و گس ...

[هنر، معماری] نه یک سبک واقعی، بلکه بیشتر یک اصطلاح کلی است که اغلب برای توصیف معماری آمریکایی مربوط به دوره پیش از جنگ استقلال، و همچنین معماری های ...

[هنر، معماری] سبک مربوط به هنر یونان و روم، که در زمینه معماری نه صرفاً به معنای باستانی بودن، بلکه اشاره به زبانی دارد که به عنوان زبان پایه معماری ...

مدرسه اِکول دو بوز - آر در پاریس در قرن نوزدهم مشهورترین مدرسه معماری جهان بود و دانشجویان آن، می آموختند تا ساختمان هایی طراحی کنند که باشکوه، کلاسی ...

مدرسه ای معروف برای آموزش طراحی مدرن که بین سال های ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ در آلمان فعالیت داشت. این مدرسه، معمارانی چون والتر گروپیوس ( طراح ساختمان مشهور آن ...

[معماری] سبک باروک در قرن شانزدهم در ایتالیا شکل گرفت؛ هم به عنوان ادامه ای بر معماری رنسانس و هم به عنوان واکنشی در برابر آن. معماران باروک از عناصر ...

آتریوم در گذشته برای اشاره به حیاط داخلی خانه های سنتی روم باستان به کار می رفت، اما امروزه برای اشاره به فضای باز بزرگ، سرپوشیده و چندطبقه ای در وسط ...

در ابتدا این اصطلاح تنها به معماری ای اشاره داشت که مستقیماً تحت تأثیر نمایشگاه هنرهای تزئینی پاریس در سال ۱۹۲۵ قرار گرفته بود، اما بعدها به توصیف تق ...

اجماع بخش ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 168 )

نظیره ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 158 )

ماهیت نگر ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 139 )

فرجام مندی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 138 )

ستایشگری، مدیحه سرایی، مدیحه خوانی ( منبع: فرهنگ علوم انسانی، داریوش آشوری )

دلخواسته

دلخواسته ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 96 ) به نظر می رسد ریشه ی مشترکی دور، میان "delicacy" و "دِلخواست ...

عمل ظریفِ برآمده از کِیف ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 76 )

آداب دانی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 74 )

هم دَهِشی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 72 )

آزادکامی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 64 )

بازپردازی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 53 )

دگرآئین ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 53 ) در مقابل "خودآیینی" autonomy

سرد و بی طرف disinterested critique نقد سرد و بی طرف ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 51 )

پیکره ی سیاسی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 50 )

عرضه داشت ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 50 )

سوژه مندی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 48 )

تن خواسته ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 47 )

برنهادن ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 44 )

اجماع مندی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 46 )

[فلسفه ی کانت] جهان روا ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 42 )

متعیّن ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 36 )

دردنِمون ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 34 )

امر حسّانی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 26 )

خودتحقق بخشی ( منبع: کتاب "ایدئولوژی زیبایی شناسی"، تِری ایگِلتون، ترجمه مجید اخگر، ص 16 )