enunciation

/inənsiˈeɪʃn̩//ɪˌnʌnsɪˈeɪʃn̩/

معنی: بشارت، اعلام
معانی دیگر: مژده، مژدگانی

جمله های نمونه

1. Clear enunciation of sounds is very important, particularly when speaking into the telephone.
[ترجمه گوگل]تلفظ واضح صداها به خصوص هنگام صحبت با تلفن بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]بیان واضح صداها بسیار مهم است، به خصوص هنگام صحبت کردن با تلفن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Though enunciation is given to such feelings on occasion, it is by no means pervasive.
[ترجمه گوگل]اگرچه در مواردی چنین احساساتی بیان می شود، اما به هیچ وجه فراگیر نیست
[ترجمه ترگمان]اگر چه لحن بیان به چنین احساساتی در مورد موقعیت داده می شود، به هیچ وجه فراگیر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A piece can sometimes be divined on the enunciation of the personages; in the same manner a band can almost be judged from the list of ruffians composing it.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات می توان یک قطعه را در مورد بیان شخصیت ها پیش بینی کرد به همین ترتیب یک گروه را تقریباً می توان از روی لیستی از خوانندگانی که آن را می سازند قضاوت کرد
[ترجمه ترگمان]با اعلام اسامی اشخاص می توان حدس زد که یک گروه می تواند از لیست of که آن را ساخته بودند مورد قضاوت قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The vital matter of the pronunciation and enunciation in chorus is to analyze the relationship between the structure of the language and the vocalizing of singing.
[ترجمه گوگل]موضوع حیاتی تلفظ و تلفظ در گروه کر، تحلیل رابطه بین ساختار زبان و آواز خواندن است
[ترجمه ترگمان]ماده حیاتی تلفظ و تلفظ در همسرایی آن است که رابطه بین ساختار زبان و the آواز را تجزیه و تحلیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Study the result enunciation, the infant social sex development level and the home education method exist the very high relativity.
[ترجمه گوگل]مطالعه بیان نتیجه، سطح رشد جنسی اجتماعی نوزاد و روش آموزش در خانه نسبیت بسیار بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]مطالعه نتایج، سطح توسعه رابطه جنسی نوزاد و روش آموزش خانگی، نسبیت بسیار بالایی را در بر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was in the enunciation of these words, thus repeated, an accent between an exclamation and an interrogation point.
[ترجمه گوگل]در تلفظ این کلمات، به این ترتیب تکرار شده، لهجه ای بین یک تعجب و یک نقطه بازجویی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]با لحنی که حاکی از تعجب و تعجب بود تکرار کرد: این کلمات را با لحنی که حاکی از تعجب و تعجب بود تکرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Study the enunciation, the core competencies of a business enterprise grow is to have the indivisibility the inside relation with its human resource development, the training system choice.
[ترجمه گوگل]با مطالعه بیان، شایستگی‌های اصلی یک شرکت تجاری رشد ناپذیر بودن رابطه داخلی با توسعه منابع انسانی آن، انتخاب سیستم آموزشی است
[ترجمه ترگمان]مطالعه این روش، شایستگی های محوری یک شرکت تجاری رشد می کند که the را در رابطه با توسعه منابع انسانی، انتخاب سیستم آموزشی، داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If sloppy enunciation is one of the most irritating speech habits, using excessive fillers while you speak is the most irritating speech habit.
[ترجمه گوگل]اگر تلفظ شلخته یکی از آزاردهنده ترین عادات گفتاری است، استفاده از پرکننده های بیش از حد در حین صحبت کردن، آزاردهنده ترین عادت گفتاری است
[ترجمه ترگمان]اگر تلفظ sloppy یکی از the عادات گفتاری است، با استفاده از fillers بیش از حد و در حالی که صحبت می کنید، معمول ترین عادت گفتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Research result enunciation: the mathematics' model is simple but valid, have the practical value in water physical endowment measure evaluation.
[ترجمه گوگل]بیان نتایج تحقیق: مدل ریاضی ساده اما معتبر است و در ارزیابی اندازه گیری وقف فیزیکی آب دارای ارزش عملی است
[ترجمه ترگمان]نتایج تحقیق و بیان: مدل ریاضی ساده اما معتبر است، دارای ارزش عملی در ارزیابی معیار استعداد طبیعی آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Result enunciation:Pramecium's thriving period was very different in different polluting water, and it relatived to the totle living of plankton.
[ترجمه گوگل]اعلام نتیجه: دوره شکوفایی پرامسیوم در آب‌های آلوده مختلف بسیار متفاوت بود و نسبت به زندگی کامل پلانکتون‌ها بود
[ترجمه ترگمان]اعلام نتیجه: دوره پر رونق Pramecium در آب آلاینده مختلف بسیار متفاوت بود و منجر به the زندگی of شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Result shows that enunciation weight of the the big youth pantheress rat of variety variance does not obvious, and has certain impact role on the spleen, thus may affect its immunity function.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که وزن بیانی موش پلنگ بزرگ جوان با واریانس مشخص نیست و نقش تأثیرگذاری خاصی بر طحال دارد، بنابراین ممکن است بر عملکرد ایمنی آن تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که شمرده شدن وزن موش بزرگ و موش و واریانس مختلف واضح نیست و تاثیر خاصی روی طحال دارد، در نتیجه ممکن است بر عملکرد ایمنی آن تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Foreword:The research enunciation that is recently, people always in medical treatment, be been as pre-eminent community, patient doctor minority, but we do to experiment the proof, this is wrong.
[ترجمه گوگل]پیشگفتار: اعلام تحقیقاتی که اخیراً انجام شده است، مردم همیشه در درمان پزشکی، به عنوان جامعه برجسته، اقلیت پزشک بیمار هستند، اما ما انجام می دهیم تا اثبات شود، این اشتباه است
[ترجمه ترگمان]مقدمه: روش تحقیق که به تازگی اعلام شده است، افراد همیشه در درمان پزشکی هستند، به عنوان یک جامعه برتر از بیماران، اما ما برای آزمایش اثبات این که این کار اشتباه است، انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the bare enunciation of such an absurdity as this last renders refutation superfluous.
[ترجمه گوگل]اما بیان عریان چنین پوچی مانند این آخری، رد را بیهوده می کند
[ترجمه ترگمان]اما با اعلام این که این آخرین سخنان پوچ و باطل بیش از حد زاید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The results enunciation:The neurotoxicity probably relates with acrylamide and the animal tumor outcome occurring in some organs probably relates with glycidamide .
[ترجمه گوگل]اعلام نتایج: احتمالاً مسمومیت عصبی مربوط به آکریل آمید است و نتیجه تومور حیوانی که در برخی از اندام ها رخ می دهد احتمالاً مربوط به گلیسیدامید است
[ترجمه ترگمان]اعلام نتایج: The احتمالا با acrylamide و نتیجه تومور حیوانی که در برخی ارگان ها به طور بالقوه با glycidamide مرتبط است، ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بشارت (اسم)
annunciation, enunciation

اعلام (اسم)
declaration, promulgation, annunciation, warning, enunciation, indiction, predication, meld

انگلیسی به انگلیسی

• act of pronouncing words in an articulate or clear manner; announcement, declaration

پیشنهاد کاربران

رک گویی، صراحت بیان.
شیوایی
گفته پردازی
( عبارتی زبانشناختی است در این جا )
هجی کردن یک کلمه
بیان واضح

بپرس