pilaster

/pəˈlæstər//pɪˈlæstə/

معنی: دیواریا جرز ستون نما، ستون چهار گوش یا مستطیل، هر چیزی شبیه ستون یا استوانه
معانی دیگر: (معماری) ستون چسبیده به دیوار، ستون توی دیوار، ستون نما، پایه مبل وصندلی

جمله های نمونه

1. Outside are pilaster strips and there are also arched corbel tables.
[ترجمه گوگل]در بیرون نوارهای ستونی وجود دارد و میزهای کوربل قوسی نیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]خارج از نوارهای pilaster و همچنین جداول corbel قوس دار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pilaster strip decoration is usual and small windows, increasing in size towards the top.
[ترجمه گوگل]تزیین نوار پیلاستر معمولی است و پنجره‌های کوچکی است که به سمت بالا افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]آرایش نواری pilaster معمول و پنجره های کوچک است که با افزایش اندازه به سمت بالا در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The validity and rationality of interaction coefficient of pilaster are examined by experiments.
[ترجمه گوگل]اعتبار و منطقی بودن ضریب برهمکنش پیلاستر توسط آزمایش‌ها بررسی می‌شود
[ترجمه ترگمان]اعتبار و عقلانیت ضریب تعامل of با آزمایش ها مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pilaster: In Classical architecture, a shallow rectangular column Built into a wall and projecting slightly Beyond it.
[ترجمه گوگل]پیلاستر: در معماری کلاسیک، یک ستون مستطیلی کم عمق که در دیواری ساخته می‌شود و کمی فراتر از آن بیرون می‌آید
[ترجمه ترگمان]pilaster: در معماری کلاسیک، یک ستون مستطیلی شکل در یک دیوار بنا شده و کمی دورتر از آن قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Place over a wall section. Pilaster parameters can be specified.
[ترجمه گوگل]روی یک بخش دیوار قرار دهید پارامترهای Pilaster را می توان مشخص کرد
[ترجمه ترگمان]روی یک بخش دیواری قرار دهید پارامترهای pilaster را می توان مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The superimposed pilaster strips are continued in a network of white concrete pathways that surrounds the entire building and lets it grow together with its location.
[ترجمه گوگل]نوارهای ستونی روی هم در شبکه ای از مسیرهای بتنی سفید ادامه می یابند که کل ساختمان را احاطه کرده و به آن اجازه می دهد همراه با موقعیتش رشد کند
[ترجمه ترگمان]نوارهای pilaster اضافی نیز در شبکه ای از مسیرهای بتونی سفید دیده می شوند که کل ساختمان را احاطه کرده و اجازه می دهد که آن با محل خود رشد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In each case I have allowed the pilaster half the base diameter of the enclosing column.
[ترجمه گوگل]در هر مورد من به ستون نیمی از قطر پایه ستون محصور اجازه داده ام
[ترجمه ترگمان]در هر مورد، من نیمی از قطر پایه ستون ضمیمه را مجاز می دانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pilaster and the wall between windows were strengthened with the enclosure steel method.
[ترجمه گوگل]ستون و دیوار بین پنجره ها با روش فولادی محفظه مقاوم سازی شد
[ترجمه ترگمان]The و دیوار بین پنجره ها با روش فولادی محفظه بسته تقویت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The top storey has no openings and the order is in pilaster form.
[ترجمه گوگل]طبقه فوقانی فاقد دهانه بوده و به صورت ستونی می باشد
[ترجمه ترگمان]طبقه بالا هیچ روزنه ای ندارد و این فرمان به شکل pilaster است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He describes its every blind arched chimney and fluted pilaster.
[ترجمه گوگل]او هر دودکش قوسی کور و ستون فلوت دار آن را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]every و chimney و fluted و pilaster و pilaster و pilaster را توصیف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Behind the factory I found a broken plaster mould with a beautiful Chinese decoration which became part of a "leg" as well as a clay pilaster mould.
[ترجمه گوگل]پشت کارخانه یک قالب گچی شکسته با تزئینات چینی زیبا پیدا کردم که بخشی از یک "پا" و همچنین یک قالب سفالی شد
[ترجمه ترگمان]در پشت این کارخانه من یک قالب گچ شکسته با یک تزئینات چینی زیبا پیدا کردم که بخشی از یک ساق پا و یک قالب خمیر گلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Drag onto the page, then right - click to specify pilaster parameters.
[ترجمه گوگل]روی صفحه بکشید، سپس راست کلیک کنید تا پارامترهای pilaster را مشخص کنید
[ترجمه ترگمان]روی صفحه بکشید، سپس راست کلیک کنید تا پارامترهای pilaster را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A physician who lived diagonally across the street from the family offered to let them live in his home, which was called the Pilaster House because of its decorative columns.
[ترجمه گوگل]پزشکی که به صورت مورب در آن طرف خیابان زندگی می کرد به آنها اجازه داد در خانه خود که به دلیل ستون های تزئینی آن خانه پیلاستر نامیده می شد، زندگی کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکی که به صورت مورب در خیابان زندگی می کرد، پیشنهاد کرد که به آن ها اجازه دهد در خانه اش زندگی کنند که به خاطر ستون های تزیینی آن، خانه pilaster نامیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Drag onto the page and place against walls at corner joint. Right - click to specify pilaster parameters.
[ترجمه گوگل]روی صفحه بکشید و روی دیوار در محل اتصال گوشه قرار دهید برای تعیین پارامترهای pilaster کلیک راست کنید
[ترجمه ترگمان]روی صفحه بکشید و در گوشه ای با دیوار قرار دهید برای مشخص کردن پارامترهای pilaster راست کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیواریا جرز ستون نما (اسم)
pilaster

ستون چهار گوش یا مستطیل (اسم)
pilaster

هر چیزی شبیه ستون یا استوانه (اسم)
pilaster

تخصصی

[عمران و معماری] ستون نما - شبه ستون - نیمستون - ستون کمکی - مجردی

انگلیسی به انگلیسی

• square or rectangular projection that is designed to resemble a column (architecture)

پیشنهاد کاربران

بپرس