پیشنهاد‌های فربد حمیدیان (٧١٣)

بازدید
١,٤٢٩
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیگجوش، دیگ در هم جوش ( این اصطلاح را اولین بار نویسنده بریتانیایی، ایزرائل زانگویل در سال 1908، با نوشتن نمایشنامه ای با همین عنوان، در توصیف ایالا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

take refuge

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مُرقّع سازی، مُرقّع کاری، مُرقّع پردازی ترکیب کردن چیزها و دادنِ ترتیبی تازه به آنها، با بهره گیری از منابع بیکرانِ حاصل از ارتباطات فرهنگیِ همه جانب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افسانه پردازی افسانه سرایی ( با توجه به معادل پیشنهادی داریوش آشوری برای واژه fabulation )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[در مورد یک بنا/بافت/محوطه ی تاریخی یا شهری] جلوه ای مصنوعی و نمایشی و غیرواقعی به آن دادن، با هدف جذب گردشگر. واژه مشابه آن: disneyfication

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

messy reality واقعیت آشفته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جهل شناسی مطالعه سازوکارهای القا و ترویج عمدیِ جهل یا تردید، که معمولاً از طریق انتشار داده های علمیِ نادرست یا گمراه کننده، به منظور فروش یک محصول، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Any image resembling her native Iran, would ignite vivid recollection. هر تصویری که شبیه زادگاهش ایران باشد، خاطرات روشنی را در او زنده می کند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برونشُد ( منبع: فرهنگ علوم انسانی، داریوش آشوری )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از مشهورترین نمونه ها: Leonardo da Vinci نمونه دیگر: فارابی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

پراتوریانیسم به معنای دخالت نظامیان در سیاست، و فرمانروایی نظامیان بر مردم است. ( این واژه منسوب به یک شخصیت نظامی به نام "پراتور" است که در روم با ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پراتوریانیسم، دخالت نظامیان در سیاست این واژه منسوب به یک شخصیت نظامی به نام "پراتور" است که در روم باستان، علاوه بر امور نظامی، به فعالیت های قضایی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As a theorist, however, I wrestle with this issue. . . با این حال، به عنوان یک نظریه پرداز، با این موضوع کلنجار میروم که. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

These domains are rife with ideological distortions. این حوزه های [معرفتی] مملو از تحریفات ایدئولوژیک هستند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

She evinced considerable anguish او غم و اندوه فراوانی از خود بروز داد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مفهوم "ریزوم" در اندیشه ژیل دلوز و فلیکس گتاری یک استعاره مرکزی است که در اثر مشترک آن ها به نام "هزار فلات: سرمایه داری و اسکیزوفرنی" ( ۱۹۸۰ ) معرفی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Their collaboration was doomed from the beginning همکاری آنها از همان ابتدا محکوم به شکست بود.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

stud

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فارغ بال، فارغ البال

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاطعانه، با قطعیت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدارتخانه ( محل استقرار صدر اعظم، مثلاً در آلمان )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویران شهری، پادآرمانشهری، آخرالزمانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( امید، آرزو، . . . ) تباه، تباه شده Most find their hopes crushed on arrival. اکثر آنها در بدو ورود به شهرها، امیدشان تباه می شود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

( قلب ) به درد آمدن and my heart swelled with the desire to take him away with me to live a wandering life on the roads. و قلب من از این آرزو به د ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I cast my love upon the waters—my thoughts on the barren plain of the sea. عشقم را بر روی امواج می افشانم و افکارم را بر روی دشت بی ثمرِ دریا ( "م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

[ادبی] افشاندن I cast my love upon the waters—my thoughts on the barren plain of the sea. عشقم را بر روی امواج می افشانم و افکارم را بر روی دشت بی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درد Nathaniel, do you really feel the poignancy of my words? ناتانائیل، آیا آنچنان که باید، دردِ گفته های مرا در می یابی؟ ( "مائده های زمینی" از آ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

How long, how long, O waiting, will you last? And once over, what will there be left to live for? ای انتظار، تا کِی ادامه خواهی داشت؟ و اگر به پایان ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیلگونه the blueness of the sky نیلگونه ی آسمان ( "مائده های زمینی" از آندره ژید، دوروتی باسی ( مترجم انگلیسی ) ، پرویز داریوش و جلال آل احمد ( مت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

Nathaniel, when shall we make a bonfire of all our books? ناتانائیل، آخر کِی همه ی کتابها را خواهیم سوزاند؟ ( "مائده های زمینی" از آندره ژید، دورو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

by the mantle of. . . ردای . . . به تنِ . . . پوشاندن ( باطن چیزی را با ظاهری فریبنده پوشاندن، توجیه و بهانه ی دروغین برای چیزی یا کاری آوردن، کار ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Avant - gardes always harbor the political, the idea of the overthrow of the status quo. آوانگاردها همواره ایده های سیاسی، و سرنگونیِ وضعِ موجود را ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Yet their forms do not always germinate life as promised. با این حال، فرم های معماران، گاهی زندگی را - آنطور که وعده داده اند - به بار نمی نشانند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

She threw out ideas, some seeded, some did not. او ایده هایی را عرضه کرد، برخی شان به بار نشست، و برخی دیگر نه.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

She threw out ideas, some seeded, some did not. او ایده هایی را عرضه کرد، برخی شان به بار نشست، و برخی دیگر نه.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داغدار شدن In 1879, the eight - year - old Adolf Loos was bereft by the death of his father در 1879، آدولف لوسِ 8 ساله، داغدارِ مرگ پدرش شد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to get/become tenuous کمرنگ شدن/رنگ باختن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرمت شکن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرمت شکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موافقت ضمنی، موافقت تلویحی Nods towards Islamic law can be combined with unlimited boozing and whoring for visiting businessmen. [در دبی] می توان م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

( مجازاً ) کمر کسی خم شدن ( زیر بار فشار چیزی ) The beautiful building that strains its clients is an old phenomenon. بنای زیبایی که ( هزینه ساختش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کشور ترکیه دیگر به این شکل نوشته نمی شود و نام رسمی آن در سازمان ملل اینگونه است: Turkiye

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نفی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خوش خدمتی Le Corbusier, whose efforts to secure the patronage of Soviet Russia ultimately failed, later courted the collaborationist regime of Vichy ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست نشانده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[هنر] واژه ای ایتالیایی می باشد که معادل انگلیسی آن، counterpoise به معنای "برابر نهاد، واکنش، نقیض" می باشد. این واژه در هنرهای دیداری ( بصری ) برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرسام آور، گزاف، کمرشکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The time was ripe for all kinds of experiments زمان برای انواع آزمایشات فرا رسیده بود/فراهم شده بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به بهای گزاف This is what she so expensively discovered این همان چیزی است که او به بهایی گزاف آن را دریافت. He aimed expensively for perfection. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The house was crowning a hill خانه بر فراز تپه ای بود