پیشنهادهای فربد حمیدیان (٦٦٨)
[فرم] زیگزاگی ضربدری پلکانی نامتقابل
لذت گرایی شادخواری شادی جویی ( منبع: ویکی )
( معانی دیگر ) معقول، سنجیده، حساب شده [رنگ] تیره [لباس] سنگین
هنجارطلبی
( معانی دیگر ) مألوف مَحرَم همزاد، یار غار رایج، متداول ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
( در کلیسا ) اتاق شورا، تالار مجمع عمومی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
با مناسک خاص انجام دادن، آیینی کردن، با تشریفات انجام دادن، رعایت آداب کردن ( جانورشناسی ) به صورت الگو درآمدن ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
اخروی
امساک
یک حسن تعبیر جدید برای سرکوب منتقدان
از هم پاشیده، تجزیه شده "اتمیده" : معادلی است که استاد داریوش آشوری برای atomized برگزیده است. جامعه ی "اتمیده" جامعه ای است که در آن انواع همبستگی ...
[معماری] پلان معکوس
reflected plan
[معماری] مداخله: انواع شیوه های مرمّت، بازسازی، نوسازی، احیا، تغییر کاربری، تخریب، پاکسازی، . . . در بناها و محوطه های تاریخی را مداخله می گویند.
[مارکسیسم] "آگاهی کاذب"، اصطلاحی برای توصیف روش هایی است که طی آنها نخبگان سرمایه، به شکلی نامحسوس، طبقه ی فرودست را استثمار می کنند و تسلّط خود را ت ...
در زبان فرانسه به معنای "گاری" یا "ارّابه" است. استفاده از آن در حوزه ی طراحی، هنر و معماری، در قرن نوزدهم و در مدرسه ی بوزار پاریس رواج یافت، جایی ک ...
This sensation is a shadow, born out of modernity این احساس، سایه ای است برآمده از مدرنیته
حظ بردن محظوظ شدن
گمراه کننده
devastating
به اقرارِ خود آشکارا به وضوح به صراحت ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
( مجازاً ) تنگنا، باتلاق، منجلاب
خاک و خُل گرد و غبار
صلابت متانت قابلیت اعتماد قرص و محکمی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
همفکر هم مرام هم مسلک
نشاط تازه نفسی سرحال بودن
معصومیت بی تجربگی، خامی حرف ساده لوحانه، کار بچّگانه، رفتار کودکانه ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
[ذهن، افکار، حافظه] مختل کردن [مسائل و غیره] در هم آمیختن، قاتی کردن ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
The whiter the wall, the quicker it succumbs to dirt دیوار هر چقدر سفیدتر، تسلیم شدنش در برابر کثیفی، سریعتر
فرهنگ معاصر هزاره: [نقشه و غیره] تنظیم، تدوین، پی ریزی، طرح ریزی، صورت بندی دستور ساخت، دستور عمل، فرمول
تجدید عهد با. . . دیدار تازه با. . . ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
تجدید عهد دیدار تازه ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
مظهر ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) In a market - driven culture, affordability is the byword for democracy در فرهنگ مبتنی بر بازار، قیمت به صرفه، م ...
برده ساختن ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
اهتمام
فطری ساری و جاری ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
رویگردان شدن روی گرداندن
ارزش نهادن
( معانی دیگر ) ایده آل عالی برجسته ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
اشاعه
بَدَوی
به زیبایی به قشنگی آراسته به طور برازنده ای شیک [نوشته] با ظرافتِ تمام، به طور خوش ساختی، به طور روشنی، به طور دقیقی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
[معماری] شباک ( منبع: ویکی )
( مجازاً ) غول leviathans such as Google غول هایی چون گوگل
اشاعه دادن
entwined
The ninth - century Towers of Silence, built in Persia by the Zoroastrians to elevate corpses for excarnation, function as the interface between bodi ...
دوره ای
شاخص ممتاز والاتر ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
خلاص کردن ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )