تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

✅ verb : allot ✅ noun : allotment, allottee

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

✅ verb : allot ✅ noun : allotment, allottee

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

✅ verb : allot ✅ noun : allotment, allottee

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

give me some bread : یه کم پول بهم بده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

are you putting me on ?: داری دستم میندازی ؟

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

fill in on : to inform someone with detailed information

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

- تیم ضربتی نیروی ویژه پلیس - بعنوان فعل : کشتن حشرات

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "ostracise" ( or "ostracize" in American English ) comes from the Greek root word: Root: "ostrakon" ( ὄστρακον ) – meaning "a shell, potsh ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "ostracise" ( or "ostracize" in American English ) comes from the Greek root word: Root: "ostrakon" ( ὄστρακον ) – meaning "a shell, potsh ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

of the essence : بسیارمهم، اساسی

پیشنهاد
٠

of the essence : بسیارمهم، اساسی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

توری مرغدونی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "interment" comes from the root words "inter - " and " - ment". "Inter - " is derived from the Latin word "inter", meaning "between" or "in ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The root words of "desiccant" are "de - " and "siccare" from Latin. "De - " means "thoroughly" or "completely, " and "siccare" means "to dry, " acco ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

he idiom "keep tabs on someone" means to closely monitor or watch someone, often to stay informed about their activities or whereabouts. It can also ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

he idiom "keep tabs on someone" means to closely monitor or watch someone, often to stay informed about their activities or whereabouts. It can also ...

پیشنهاد
٠

he idiom "keep tabs on someone" means to closely monitor or watch someone, often to stay informed about their activities or whereabouts. It can also ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وسیله ای که روی اجناس فروشگاهها برچسب قیمت می زنه . بر اساس اینکه چقدر اطلاعات فراره چاپ بشه یه خطی - دو خطی و سه خطی داره . مثلا قیمت - تاریخ - نام ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

dis , fidere dis : not , absence of fidere : latin word means to trust از این ریشه : confidant confidence

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

dis , fidere dis : not , absence of fidere : latin word means to trust از این ریشه : confidant confidence

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

dis, fidere, ly dis : not , absence of fidere : latin word means to trust از این ریشه : confidant confidence

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

dis , fidere dis : not , absence of fidere : latin word means to trust از این ریشه : confidant confidence

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

to stick in one's craw ( or to stick in the craw ) اکراه داشتن، پذیرا نبودن، مشمئز کننده بودن craw : چینه دان - شکمبه - معده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

to stick in one's craw ( or to stick in the craw ) اکراه داشتن، پذیرا نبودن، مشمئز کننده بودن craw : چینه دان - شکمبه - معده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه جالب: اختراع در 1834: طراحی شده توسط آقای جوزف هانسوم ( Joseph Hansom ) ، معمار انگلیسی. به همین دلیل به نام "Hansom" معروف شد. deepseek

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

can : سطل زباله هم معنی میده کسی که اخراج میشه انگار توی سطل زباله انداختنش

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

can : سطل زباله هم معنی میده کسی که اخراج میشه انگار توی سطل زباله انداختنش

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

confetti قیف های کاغدی که کاغذ رنگی از داخلش می ریزه بیرون

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

leak : درز هم معنی میده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

antonym : homicide : قتل عمد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

macho : مردانه head games : بازی های روانی بازی های روانی مردانه - دوز و کلک های مردانه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از رده خارج in commision : آماده به کار

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آماده به کار out of commision : از رده خارج

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in commision : آماده به کار - آماده عملیات out of commision : از کار افتاده - از رده خارج

پیشنهاد
٠

این اصطلاح ( to knock someone/something out of commission ) از زبان نظامی و فضای ماشین آلات/تجهیزات گرفته شده و به مرور وارد گفتار روزمره شده است. در ...

پیشنهاد
٠

این اصطلاح ( to knock someone/something out of commission ) از زبان نظامی و فضای ماشین آلات/تجهیزات گرفته شده و به مرور وارد گفتار روزمره شده است. در ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به egg on

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

علت نامگذاری "Medicine Ball" ( توپ پزشکی ) واژه "Medicine Ball" به نظر گیج کننده می رسد، چون ارتباط مستقیمی با پزشکی یا دارو ندارد. اما ریشه آن به ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

medicine ball

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

امروزه "medicine" بیشتر به دارو اشاره می کند، اما در گذشته معنای گسترده تری داشت ( مثل "علم حفظ سلامتی" ) . مثال مشابه: "Medicine Man" ( در فرهنگ س ...

پیشنهاد
٠

The phrase "get the short end of the stick" means to receive less than what is fair, to be treated unfairly, or to end up in a worse position than ot ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ساکسوفون - یکی از آلات موسیقی بالوله فلزی شبیه به قره نی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ساکسوفون - یکی از آلات موسیقی بالوله فلزی شبیه به قره نی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

press : فشار دادن - فشردن bench press : در حالی که روی نیمکت دراز کشیده اید وزنه را رو به بالا فشار دهید . پرس سینه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Bondservant

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تینر که در نقاشی ساختمان استفاده میشه هم معنی میده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

uphold, - ster, - y uphold : حمایت کردن - ster: مثل seamster : خیاط محافظ مبل و صندلی : تودوزی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

overtaking lane : خط سبقت

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واگذاری مسئولیت - تفویض اختیار

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ripping yarn : داستان عالی