jocundity

/dʒoʊˈkʌndɪti//dʒəʊˈkʌndɪti/

معنی: خوشی، شوخ طبعی
معانی دیگر: شو  طبعی

جمله های نمونه

1. I can not but be happy in the jocundity of your company.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم از خوشبختی شرکت شما خوشحال باشم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم در the شرکت شما خوشبخت باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People look for jocundity, I just wanna know where it has gone.
[ترجمه گوگل]مردم به دنبال شادی هستند، من فقط می خواهم بدانم کجا رفته است
[ترجمه ترگمان]، مردم دنبال \"jocundity\" میگردن فقط می خوام بدونم کجا رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I can not but is happy in the jocundity of your company.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم از شادی شرکت شما خوشحالم
[ترجمه ترگمان]نمی توانم بگویم که از مصاحبت تو راضی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Old people aspire after knowledge, jocundity, feat, and even love, just as an old tree drawn green, or an old tree adorned with flowers, may also be beautiful.
[ترجمه گوگل]افراد مسن در آرزوی دانش، شادی، شاهکار و حتی عشق هستند، درست همانطور که یک درخت کهنسال که به رنگ سبز کشیده شده است، یا یک درخت کهنسال که با گل آراسته شده است نیز ممکن است زیبا باشد
[ترجمه ترگمان]افراد مسن به دنبال کسب دانش، jocundity، شاهکار، و حتی عشق هستند، درست مثل یک درخت قدیمی که سبز شده باشد، یا یک درخت قدیمی که با گل تزیین شده باشد، ممکن است زیبا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I could not but be happy in the jocundity of your company.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم از شادی همراه شما خوشحال باشم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم در مصاحبت با شما خوشبخت باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is irresistible forces in your mind, like inexhaustible sorrow accompanying wandering, like immeasurable hollowness after jocundity .
[ترجمه گوگل]این نیروهای مقاومت ناپذیری در ذهن شماست، مانند اندوه پایان ناپذیری که با سرگردانی همراه است، مانند توخالی بی‌اندازه پس از شوخ طبعی
[ترجمه ترگمان]نیروی مقاومت ناپذیر در ذهن شما، مانند اندوهی بی پایان که پس از jocundity بی پایان به گردش می رود، مقاومت ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An old locust is singing "LA, LA, and LA! "It is the last jocundity. —Yes, the winter is coming!
[ترجمه گوگل]ملخ پیری در حال آواز خواندن "LA, LA, and LA!" این آخرین جوک است - بله، زمستان در راه است!
[ترجمه ترگمان]یک ملخ کهنه، \"لس آنجلس، لس آنجلس، و لس آنجلس\" را می خواند \" این آخرین jocundity است - بله، زمستان دارد می آید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I pray that the dings would bring blessedness and jocundity to your family. Merry Christmas!
[ترجمه گوگل]من دعا می کنم که این دینگ ها برکت و شادی را برای خانواده شما به ارمغان بیاورد کریسمس مبارک!
[ترجمه ترگمان]دعا می کنم که برای خانواده شما سعادت و سعادت و سعادت و سعادت نصیب خانواده شما شود کریسمس مبارک - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوشی (اسم)
fun, rejoicing, gaiety, glee, exhilaration, mirth, merriment, spree, solace, pleasure, delight, joy, enjoyment, gust, ball, frolic, festivity, gasser, jollification, consolation, joyfulness, gladness, jollity, merrymaking, lark, hilarity, jamboree, jocundity, pleasance, joyance, laverock

شوخ طبعی (اسم)
prank, jocundity

انگلیسی به انگلیسی

• cheerfulness, jolliness; amusing remark

پیشنهاد کاربران

بپرس