sidle

/ˈsaɪdl̩//ˈsaɪdl̩/

معنی: یک وری، یک ور راه رفتن، یک ور کردن
معانی دیگر: (به ویژه یواشکی یا خجولانه) یک وری رفتن، از کنار رفتن، کج رفتن، کیبیدن، یک وری بردن، از کنار بردن، کجکی بردن، اریب

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: sidles, sidling, sidled
• : تعریف: to advance sideways, esp. furtively.

- He sidled up to me and asked for money.
[ترجمه گوگل] کنارم نشست و پول خواست
[ترجمه ترگمان] به طرف من آمد و پول خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a sideways or indirect movement.

جمله های نمونه

1. A., 4-H, even Boy Scouts sidle up to a few doors and whisper a carol or two.
[ترجمه گوگل]A, 4-H، حتی پیشاهنگان پسر تا چند در کنار می روند و یکی دو سرود را زمزمه می کنند
[ترجمه ترگمان]آ آ، ۴ اچ، حتی پسر پیشاهنگ هم به طرف چند در می رود و یکی از کارول را زیر لب زمزمه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Finally the research vessel began to sidle sideways towards us, using its bow thrusters to close the gap with Hsu Fu.
[ترجمه گوگل]سرانجام کشتی تحقیقاتی به سمت ما حرکت کرد و با استفاده از رانشگرهای کمانی خود شکاف را با Hsu Fu کم کرد
[ترجمه ترگمان]سرانجام کشتی تحقیقات از پهلو به طرف ما متمایل شد و با استفاده از bow که از آن استفاده می کرد تا شکاف را با Fu های Hsu جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At dawn, they sidle back under the sea's edge.
[ترجمه گوگل]در سپیده دم، زیر لبه دریا می خوابند
[ترجمه ترگمان]هنگام طلوع آفتاب از لبه دریا عقب می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Finally I sidle up to her and ask straight out.
[ترجمه گوگل]در نهایت کنارش می نشینم و مستقیم می پرسم
[ترجمه ترگمان]بالاخره به طرف او می روم و مستقیم از خانه بیرون می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I managed to sidle along the gardener to try to get past him.
[ترجمه گوگل]من موفق شدم کنار باغبان بنشینم تا سعی کنم از کنارش رد شوم
[ترجمه ترگمان]من ترتیبی دادم تا باغبان از کنار او رد شود و از کنارش بگذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sara Sidle: What do you think caused these marks?
[ترجمه گوگل]سارا سیدل: فکر می‌کنید چه چیزی باعث این نشانه‌ها شد؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی چی باعث این علامت ها شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sara Sidle: Well, that's obvious, Hodges. If you were a miracle worker, you wouldn't be rude.
[ترجمه گوگل]سارا سیدل: خب، این واضح است، هاجز اگر معجزه می کردی بی ادب نبودی
[ترجمه ترگمان] خب، واضحه، هاجس اگر تو کارگر فوق العاده ای بودی، بی ادبی نمی کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Standard configuration is sidle frequency conversion motor drive & dec optional configuration is servo motor drive.
[ترجمه گوگل]پیکربندی استاندارد درایو موتور تبدیل فرکانس جانبی است و پیکربندی اختیاری Dec درایو موتور سروو است
[ترجمه ترگمان]پیکربندی استاندارد is موتور تبدیل فرکانس sidle & dec configuration configuration drive موتور فرمان یار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The young man began to sidle near the pretty girl sitting on the log.
[ترجمه گوگل]مرد جوان در نزدیکی دختر زیبایی که روی چوب نشسته بود شروع به خوابیدن کرد
[ترجمه ترگمان]جوان شروع کرد به طرف آن دختر زیبا که روی کنده درخت نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If it smelled another dog, it would sidle up next to the object, lift its back leg and mark its territory.
[ترجمه گوگل]اگر بوی سگ دیگری را حس می کرد، در کنار جسم می خوابید، پای عقب خود را بلند می کرد و قلمرو آن را علامت می زد
[ترجمه ترگمان]اگر بوی سگ دیگری می داد، کنار هدف قرار می گرفت، پای خود را بلند می کرد و قلمرو آن را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sara Sidle: Charlie Brown. . . I love a Zamboni.
[ترجمه گوگل]سارا سیدل: چارلی براون من عاشق زامبونی هستم
[ترجمه ترگمان]\"چارلی sidle:\" چارلی براون \"، من عاشق\" زامبونی \"هستم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you sit at the back you can sidle out without anyone seeing you leave.
[ترجمه گوگل]اگر پشت بنشینید، می توانید بدون اینکه کسی شما را ببیند که شما را ترک می کنید، خلوت کنید
[ترجمه ترگمان]اگر پشت سر هم بنشینی می توانی بدون اینکه کسی تو را ببیند از خانه بیرون بروی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eventually a middle-aged man and his teenage son sidle up to the bar to drink the complimentary wine included with admission.
[ترجمه گوگل]سرانجام مردی میانسال و پسر نوجوانش برای نوشیدن شراب رایگان همراه با پذیرش به بار می‌روند
[ترجمه ترگمان]در نهایت یک مرد میان سال و پسر نوجوان او با عجله به سمت پیشخوان رفتند تا نوشیدنی های شیرین را که در آن پذیرفته شده بود بنوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He can not sidle away from personal responsibility.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند از مسئولیت شخصی دور بماند
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند از مسئولیت های شخصی فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک وری (اسم)
sidle

یک ور راه رفتن (فعل)
sidle

یک ور کردن (فعل)
sidle

انگلیسی به انگلیسی

• move sideways, move diagonally; creep sideways, move stealthily to the side
if you sidle somewhere, you walk there cautiously, as if you do not want to be noticed.

پیشنهاد کاربران

یواشکی رفتن، طوری که کسی متوجه نشود یا به آن شک نکند.

بپرس