تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارات رایج با luck که معنی ۱ - خوشبختانه ۲ - بدبختانه ۳ - شانسی می دهند : Fortunately / By Good Fortune 1. As luck would have it. . . Sente ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. رایج ترین و حقوقی ترین معنا: ظرف باز شده ( نوشیدنی الکلی ) این عبارت به طور خاص در مباحث قانونی و جرائم رانندگی بسیار رایج است و به معنای بطری، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کِرِتین ( Cretin ) یا کِرِتینیسم ( Cretinism ) عمدتاً ناشی از کم کاری مادرزادی غدهٔ تیروئید ( Congenital Hypothyroidism ) است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

wake : یک معنی : ( محلی - در مراسم سوگواری یا در کنار جسد متوفی ) شب زنده داری کردن you look like you're at your own wake . تو به نظر می رسی مانند ای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

متن کامل سرود میهن پرستانه معروف "Yankee Doodle Dandy" اثر جرج ام. کوهان ( George M. Cohan ) آورده شده است. این سرود که از فیلمی به همین نام ( ۱۹۴۲ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

متن کامل سرود میهن پرستانه معروف "Yankee Doodle Dandy" اثر جرج ام. کوهان ( George M. Cohan ) آورده شده است. این سرود که از فیلمی به همین نام ( ۱۹۴۲ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Meaning: To Reach a State or Condition ( to become ) This describes a process of change over time, often to a significant degree. English: It ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Meaning: To Reach a State or Condition ( to become ) This describes a process of change over time, often to a significant degree. English: It ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

pilothouse : اتاق فرمان کشتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به این معنی است که چیزی دقیقاً در حوزه ی تخصص، مهارت، علاقه یا تجربه ی فرد باشد. وقتی کاری یا موضوعی "in your wheelhouse" است، یعنی شما ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به این معنی است که چیزی دقیقاً در حوزه ی تخصص، مهارت، علاقه یا تجربه ی فرد باشد. وقتی کاری یا موضوعی "in your wheelhouse" است، یعنی شما ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح به این معنی است که چیزی دقیقاً در حوزه ی تخصص، مهارت، علاقه یا تجربه ی فرد باشد. وقتی کاری یا موضوعی "in your wheelhouse" است، یعنی شما ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pinch : معنی ( خودمانی ) بازداشت کردن، بازداشت هم میده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخاطر فرم بال زدن ، نماد حرکت ریز و سریع هم هست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیابت بزرگسالی که امروزه بیشتر با نام "دیابت نوع ۲" شناخته می شود، یک بیماری متابولیک شایع است که معمولاً در بزرگسالان بروز می کند. adult onset : ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

adult onset : بزرگسالی deprivation : محرومیت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. معنی اصلی: پرچ ( اتصال دادن با پرچ ) جمله: The workers will rivet the steel beams together to form the bridge's structure. ترجمه: کارگران تیر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. معنای تحتاللفظی ( A Literal Guard Dog ) - EN: The junkyard is protected by a massive, snarling junkyard dog. - FA: این خرابه ی فلزات توسط یک س ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حتماً. با توجه به معانی مختلف کلمه "snarl"، در زیر ترجمه های مناسب برای هر کاربرد به همراه مثال ارائه شده است. - - - به عنوان فعل ( Verb ) 1. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

place where junk is stored and sold

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با sewage : فاضلاب اشتباه نشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضاد : aboveboard ( پوست کنده، اشکارا، بی شیله پیله، بی شائبه، علنی، رک و راست، بدون پرده پوشی، روراست، صاف و پوست کنده، بی حیله، بی غل و غش، آشکار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

let hair down

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

drawer : زیرشلواری هم معنی میده . i stewed my drawer : آنقدر استرس داشتم که عرق سرد ریختم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

drawer : زیرشلواری هم معنی میده . i stewed my drawer : آنقدر استرس داشتم که عرق سرد ریختم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک ساختار با knock به معنی : ( عامیانه ) نکوهش کردن، عیب جویی کردن، خرده گیری کردن 1. Don't knock it till you try it. فارسی: تا خودت امتحانش نکردی ...

پیشنهاد
٠

1. Don't knock it till you try it. فارسی: تا خودت امتحانش نکردی، ازش بدگویی نکن. موقعیت: وقتی دوستتان از خوردن یک غذای جدید خودداری می کند. 2. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

root : ( به ویژه با پوزه ) زمین را کندن، پوزه مالی کردن، کاویدن، کاوش کردن، جستجو کردن، ( فضولانه ) بررسی کردن، زیر و رو کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجرای فاضلاب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کرم حشرات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

طبق درخواست شما "Per your request, I attached the documents. " "مطابق درخواست شما، مدارک را ضمیمه کردم. "

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: مَدِنِی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توپ بازی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are sentences covering all major meanings and collocations of "endgame" : - - - 1. Endgame ( noun ) – The final stage of a game ( chess, vi ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are sentences covering all major meanings and collocations of "jockey" in English, : - - - 1. Jockey ( noun ) – A professional horse rider ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are sentences covering all major meanings and collocations of "jockey" in English, : - - - 1. Jockey ( noun ) – A professional horse rider ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are sentences covering all major meanings and collocations of "jockey" in English, : - - - 1. Jockey ( noun ) – A professional horse rider ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are sentences covering all major meanings and collocations of "jockey" in English, : - - - 1. Jockey ( noun ) – A professional horse rider ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are sentences covering all major meanings and collocations of "jockey" in English, along with their Persian translations ( without transliterati ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are sentences covering all major meanings and collocations of "jockey" in English, - - - 1. Jockey ( noun ) – A professional horse rider in ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از جناب کتابدار در مدخل lay out 1. ( ترتیب دادن – فیزیکی ) : چیدن یا پهن کردن چیزی روی سطح صاف به صورت منظم. مثال: She laid out the tools on ...

پیشنهاد
٠

فرصتی که در طول زندگی یکبار پیش می آید opportunity of a lifetime winning the lottary was once in a lifetime opportunity برنده شدن در لاتاری یک فر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوبیدن - بشدت ضربه زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. "Throw a bash" ( to host a party ) - Persian: "مهمانی برگزار کردن" - Example: They threw a huge bash for her birthday. → "برای تولدش یک مهما ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هواپیمای دو باله - بال بالایی و پایینی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Potpie ( پات پای / پای گلدانی ) یک غذای غربی است که معمولاً از ترکیب گوشت، سبزیجات و سس درون یک خمیر پخته می شود. دلیل نامگذاری آن به "pot" "pie" این ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از off shore یا سرمایه گذاری خارجی خارج کردن و به داخل کشور منتقل کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Call someone's bluff حرف کسی را جدی گرفتن و او را وادار به اثبات ادعایش کردن - "When he threatened to quit, she called his bluff - and he backe ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Cynical attitude نگرش بدبینانه - "His cynical attitude makes it hard to work with him. " نگرش بدبینانه اش همکاری با او را سخت می کند. - - - ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Cynical attitude نگرش بدبینانه - "His cynical attitude makes it hard to work with him. " نگرش بدبینانه اش همکاری با او را سخت می کند. - - - ...