پیشنهادهای Learner (٩٦٧)
Chart : نقشه دریایی - نقشه هوایی - نمودار . . . . معنی تحت الفظی : قلمرویی که در نقشه نیست . موقعیت ناشناخته
Kick the football : لگد زدن به توپ استعاره از پرت کردن توپ و دور کردن آن Kick the habit :عادت بد را لگد زدن ترک عادت بد
پسوند up در ادامه هر فعل یعنی کاملا Use up : تا ته مصرف کردن Fill up : لَبالَب پر کن Eat up : همه اش را بخور Drink up : همه اش را بنوش
پسوند up در ادامه هر فعل یعنی کاملا Fill up : لَبالَب پر کن Eat up : همه اش را بخور Drink up : همه اش را بنوش
پسوند up در ادامه هر فعل یعنی کاملا Fill up : لَبالَب پر کن Eat up : همه اش را بخور Drink up : همه اش را بنوش
پسوند up در ادامه هر فعل یعنی کاملا Fill up : لَبالَب پر کن Eat up : همه اش را بخور Drink up : همه اش را بنوش
Monocular vision
I'm sorry i'm late. I was virtually at the bus when it left without me. I virtually cried when i realised i'd left my headphones at home. Bbc lear ...
معنی آن تقریبا است . در کامپیوتر به علت اینکه موضوع مجازی، اینقدر به واقعیت نزدیکه که انگار تقریبا واقعیه می گوییم معنی مجازی میده .
You can use it to describe something that is the original of its type or the first of a group or series of things. For example, “The novel was the fi ...
An attack or criticism رگبار آتش - رگبار انتقاد
The more mass it has or the faster it's moving, the greater its momentum. Momentum equals mass times velocity and is represented by the equation: Mom ...
Baby tooth
Baby tooth Milk tooth
وقتی چیزی را در قفسه می گذاریم فعلا استفاده نمی کنیم و استفاده از آن را به بعد موکول می کنیم . کنار گذاشتن - به بعد موکول کردن
Spur : ریشه کلمه از اسب دوانی آمده : خار فلزی ، پشت پاشنه کفش اسب سواران، بوده که برای تشویق اسب به دویدن به پهلوی اسب فرو می کرده اند .
نکته تلفظی :/ˈspaɪki/ : اسپایکی
Like no - one else : تک رو - مستقل - فردی که در تفکر و عمل مستقل از دیگران است . کسی که ساز خودش را می زنه
Run rife : uncontrolled The kids ran rife at the party . they were out of control
Insect repellent : حشره کش
Spiky skin : پوست تیغ تیغی Some animals have spiky skin that repels predators Spiky hair : موی سیخ سیخی Her short spiky hair is damp with sweat. م ...
اصل آن nerve racking است و به این شکل هم نوشته می شود . rack به معنی شکنجه و عذاب است
املا صحیح nerve wracking است که از nerve racking گرفته شده است
لطفا با workout :ورزش کردن اشتباه نشه
National assembly : مجلس شورای ملی - پارلمان
Deal : تقسیم کردن - پخش کردن - در پاسور تقسیم کردن کارتها بین بازیکنان Blow : ضربت Deal a blow : معنی تحت الفظی : پخش کردن ضربه ضربت زدن - صدمه ز ...
موجودی که بخشی انسان و بخشی ماشینی است و فعلا فقط در فیلم ها وجود دارد نه دنیای واقعی
Bs jobs : کارهای مزخزف
Very confused : گیج و مبهوت
این اصطلاح از ملوانان به جای مانده . A rope that is slack means the rope is loose . it's not tight . به معنی جور کسی را کشیدن News review bbc lea ...
Flammable = inflammable : قابل اشتعال
Productive : producing a lot of something
Farewell party : مهمانی خداحافظی Farewell speech : سخنرانی خداحافظی Farewell game : بازی نهائی
Spread out of control بشدت منتشر شدن - بشدت پخش شدن
املا صحیحShame on you
به کسی که زرنگ و حقه باز و کَلَکِه ، رو دست زدن
Landslide victory : پیروزی انتخاباتی یا موفقیت ورزشی که بقیه رقبا مثل اتفاقی که در رانش زمین میفته ، مدفون می شوند و کنایه از برتری فوق العاده زیاده
Landslide means very huge victory not landside
طپش قلب
Play into someone's hand : به نفع طرف مقابل کار کردن Right برای تاکید بیشتر
Hand : در پاسور بازی دسته کارت هر بازیکن به نفع طرف مقابل بازی کردن در مخاصمه و جنگ استفاده میشه و یعنی آب به آسیاب دشمن ریختن
In a difficult position
بعد از گذشت زمانی طولانی تر از آنچه پیش بینی شده زنده ماندن ، ولی در نهایت مردن
بعد از گذشت زمانی طولانی تر از آنچه پیش بینی شده زنده ماندن ، ولی در نهایت مردن
قاچاقی زنده بودن
Antonym : indoctrination : تلقین
Synonym : prennial: چند ساله - همیشگی - دائمی
Strong rejection Backlash
Sound the alarm زنگ خطر را بصدا در آوردن
Trivial : بی اهمیت - جزئی Non - trivial : مهم - با اهمیت It's not technically a very non - trivial thing . از نظر تکنیکی این مسئله خیلی مهمی نیست