fluoroscope


معنی: فلورسکوپ، صفحه شفاف رادیوسکپی
معانی دیگر: دستگاه فلورنما، فلورسکپ (دستگاهی که با آن درون بدن یا لوله یا هرچیز جداردار را می بینند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a fluorescent screen used with x-rays or other radiation for viewing the internal structure of opaque objects such as the human body.

جمله های نمونه

1. And yet you can search a bee forever with cyclotron and fluoroscope, and you will never find the hive.
[ترجمه گوگل]و با این حال شما می توانید برای همیشه زنبور عسل را با سیکلوترون و فلوروسکوپ جستجو کنید و هرگز کندو را پیدا نخواهید کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما می توانید یک زنبور را برای همیشه با cyclotron و fluoroscope جستجو کنید، و هرگز کندو را پیدا نخواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods:The adrenergic fibers in adult cardiac conduction system of 10 normal cases was demonstrated under fluoroscope.
[ترجمه گوگل]روش کار: فیبرهای آدرنرژیک در سیستم هدایت قلبی بزرگسالان 10 مورد نرمال تحت فلوروسکوپ نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: رشته های بتا در سیستم رسانش قلب بزرگسالان ۱۰ مورد نرمال در زیر fluoroscope نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tension was checked at various angles of the hip joint and the motions of the abdominal arteries were monitored in 4 unembalmed cadavers using a C-arm fluoroscope.
[ترجمه گوگل]تنش در زوایای مختلف مفصل ران بررسی شد و حرکات شریان های شکمی در 4 جسد مومیایی نشده با استفاده از فلوروسکوپ C-arm بررسی شد
[ترجمه ترگمان]تنش در زوایای مختلف مفصل لگن انجام شد و حرکات شریان های شکمی در ۴ جسد unembalmed با استفاده از fluoroscope بازوی C بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The self-incompatibility (SI) in non-heading Chinese cabbage was measured by compatible index and fluoroscope observation methods.
[ترجمه گوگل]خود ناسازگاری (SI) در کلم چینی بدون سرفصل با روش‌های مشاهده شاخص و فلوروسکوپ سازگار اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]عدم ناسازگاری (SI)در کلم non چینی با استفاده از روش های سازگار و روش های مشاهده fluoroscope اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To examine the interior of ( an object ) with a fluoroscope.
[ترجمه گوگل]برای بررسی فضای داخلی (یک جسم) با فلوروسکوپ
[ترجمه ترگمان]برای بررسی فضای داخلی (یک شی)با یک fluoroscope
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Study Design. A cadaveric cervical spine specimen is imaged with a standard C-arm fluoroscope during a simulated procedure.
[ترجمه گوگل]طراحی مطالعه یک نمونه ستون فقرات گردنی با یک فلوروسکوپ استاندارد C-arm در طی یک روش شبیه‌سازی شده تصویربرداری می‌شود
[ترجمه ترگمان]طراحی مطالعه نمونه ستون فقرات گردنی cadaveric با یک fluoroscope C - بازوی استاندارد در طی یک روش شبیه سازی شده، تصویر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فلورسکوپ (اسم)
fluoroscope

صفحه شفاف رادیوسکپی (اسم)
fluoroscope

تخصصی

[برق و الکترونیک] فلوئورنما؛ فلوروسکوپ دستگاهی متشکل از لامپ پرتو- ایکس و یک صفحه ی فلوئورسان که محتوای اجسام و ظروف6 کدری را که بین لامپ و صفحه قرار گیرند، آشکار می سازد . پزشکان می توانند به کمک این دستگاه و در شرایط اضطراری که امکان عکسبرداری پرتو- ایکس وجود ندارد، اعضای داخلی و استخوانهای بیمار دچار ضایعه را مشاهده کنند. همچنین در دستگاههای کشف اسلحه و مواد مخدر در بسته ها و چمدانها که در فرودگاهها و ایستگاههای راه آهن نصب می شوند، از این وسیله استفاده می شود. تابش پرتو ایکس یک تصویر مرئی روی صفحهی فلوئورسان تولید می کند.

انگلیسی به انگلیسی

• instrument which uses x rays or other radiation to examine the inside of an opaque object

پیشنهاد کاربران

فلوروسکوپ ( اسم ) : دستگاهی است که تصویر اشعه ایکس از قسمتی از بدن را بر روی صفحه نمایش می دهد تا قسمتی از بدن در حین حرکت بررسی شود.

بپرس