تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نماد کوتوله بودن - موی سبز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I gotta shoot this to you straight باید صادقانه بهت بگم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ten toes down" is a slang expression that means being fully committed, grounded, or steadfast in a particular situation. It often conveys the idea ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term “bedridden” refers to someone who is confined to bed due to illness or injury, especially for a long or indefinite period. It describes a pe ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

Crop : shorten تاپ کوتاه شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

desperate times call for desperate measures زمانهای ناامیدی نیاز به اقدامات ناامیدانه دارد ( نه چندان نرمال و منطقی - عجیب غریب )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term “fridge worthy” typically refers to something that is deemed good enough or significant enough to be displayed on one’s refrigerator. This c ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Very afraid of something

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Neck and neck : دوشادوش - شانه به شانه ریشه : از مسابقات اسب دوانی ریشه گرفته ، وقتی دو اسب سوار خیلی رقابت تنگاتنگی دارند . در انتخابات هم که رقاب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ali ahmadi c/o mr. Gholi kashani no 21 , shariati blvd ادرس موقت علی احمدی که موقتا منزل آقای قلی کاشانی خیابان شریعتی پلاک ۲۱ است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You write c/ o before an address on an envelope when you are sending it to someone who is staying or working at that address, often for only a short ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Also in slang Stupid - dumb : احمق - خنگ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A low aspiration guy : کسی که جاه طلبی کمی داره - فردی با آرزوهای کم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Now Robert gets his chance to be a nail technician, is he up to the task ? حالا رابرت شانس پیدا کرده که تکنسین زیبایی ناخن بشه ، آیا او صلاحیت داره ؟ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Call : decide Make the call : make a decision تصمیم گرفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

idiom. to be so worried, confused, or annoyed that you do not know what to do next: I'm at my wits' end. I don't know how to help him وقتی عقل آدم ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Let cooler heads prevail Let calmer heads prevail

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To the victor go the spoils : To the victor belong the spoils : برنده همه چیز را می برد

پیشنهاد
٠

The winner gets everything as in He not only won the tournament but ended up with numerous lucrative endorsements—to the victor belong the spoils . ...

پیشنهاد
٠

The winner gets everything as in He not only won the tournament but ended up with numerous lucrative endorsements—to the victor belong the spoils . ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You've lost your marbles : تو عقلت را از دست دادی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشتباه تازه کار بودن - اشتباه ناشی از مبتدی بودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This whole idea's giving me a pit at the bottom of my stomach کل این ایده یه احساس ترس و اضطراب در عمق وجودم به من میده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خونه بادی برای بپر بپر بچه ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوشهام زنگ زد - یه کسی راجع به من حرف زد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Morning glory : گل نیلوفر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدا در کوه سینا بر موسی ظاهر شد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انقلابی revolutionary است نه revelationary Revel : حظ بردن - کیف کردنه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Usually followed by in

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He's just a downright dead beat father او یه پدر کاملا بی عرضه است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

They didn't even give me a heads up or anything آنها حتی یه اطلاعی، چیزی هم به من ندادند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در یک playlist وقتی می خواهیم به ترتیب پخش نشوند . مثلا موزیکها تکراری شده اند وبا زدن shuffle ترتیب آنها را بهم می زنیم تا تنوع ایجاد کنیم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Even with one leg i would still smoke you on the track حتی با یه پا شما را در دو و میدانی فراری میدم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Adjective Definition: Posthumous refers to something that occurs, is awarded, or appears after the death of the originator1. Specifically, it can de ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You're trying to pin this on me ? میخواهی اینو بندازی گردن من ؟

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

- **The brightness of the moon is not as great as that of the sun. ** - **The flavor of this apple is better than that of the one I had yesterday. * ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

The cat would rather nap in the sunlight than play with its toys. My brother would rather go fishing than attend a concert. The teacher would rathe ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We have t minus two hours until they get back . تا برگردند دو ساعت وقت داریم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Winson churchill : you make a living by what you get . But you make a life by what you give شما با چیزی که می گیرید امرار معاش می کنید اما با چیزی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شخص مسن تر ( معمولا زن شوهردار ) که دختران جوان را همراهی می کند و در بزم های جوانان به عنوان ناظر شرکت می نماید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I am in a session right now You can not just come in here and barge in on me من تو یه جلسه ام و تو نمی تونی یهو بی اجازه وارد بشی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Lies have short legs: معنی تحت الفظی : پاهای دروغ کوتاهه - زود میشه دروغ را گرفت . استعاره از مشت دروغگو زود باز میشه - گند دروغ زود در میاد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Virtue of honesty : فضیلت درستکاری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Stunt double

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کشتی : ضربه فنی شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروشگاه زنجیره ای ارائه لباسهای مد روز که هر یکماه ونیم تا دو ماه یکبار با مد عوض می شوند

پیشنهاد
٠

to speak angrily to someone about something they have done wrong: وقتی کسی کاری را درست انجام نمیده با عصبانیت با او حرف زدن و هر چی از دهنت در میاد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Steve told me that i let myself go استیو به من گفت خودت را ول کردی - به خودت نمی رسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : از مسابقات اسب سواری میاد که سر یک اسب بظاهر غیربرنده شرط می بسته اند که بشرطی که از بقیه جلوتر بزنه .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال جناس used to be a baker, but I couldn’t make enough dough. Pun intended. من نانوا بودم ولی پول و پله کافی بدست نمی آوردم Dough : خمیر مایه - ...