تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

فریب دادن یا جلب کردن به سمت پایین The hunter used bait to lure the animal down. → "شکارچی با طعمه حیوان را به پایین کشاند. " She tried to lure hi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فریب دادن یا جلب کردن به سمت پایین The hunter used bait to lure the animal down. → "شکارچی با طعمه حیوان را به پایین کشاند. " She tried to lure hi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

fond, le, er fond : خواهان، مشتاق، عاشق، شیفته، علاقمند، مایل، خاطرخواه، انس گرفته معانی دیگر: دوست دار، دل باخته، ( بیش از حد ) پرعشق و محبت، صمیمان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

fond , le fond : خواهان، مشتاق، عاشق، شیفته، علاقمند، مایل، خاطرخواه، انس گرفته معانی دیگر: دوست دار، دل باخته، ( بیش از حد ) پرعشق و محبت، صمیمانه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "up to snuff" به معنای "در حد استاندارد" یا "قابل قبول" است و ریشهٔ جالبی در تاریخ دارد. دلیل این معنی به تاریخچهٔ استفاده از تنباکوی انفیه ( s ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sniff : بو کشیدن - معنی استعاری : جستجو کردن - کنجکاوی کردن snuff : کشیدن از بینی ( مثل تنباکو ) - معنی استعاری : خاموش کردن / نابود کردن ( در "snuf ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

sniff : بو کشیدن - معنی استعاری : جستجو کردن - کنجکاوی کردن snuff : کشیدن از بینی ( مثل تنباکو ) - معنی استعاری : خاموش کردن / نابود کردن ( در "snuf ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sniff : بو کشیدن - معنی استعاری : جستجو کردن - کنجکاوی کردن snuff : کشیدن از بینی ( مثل تنباکو ) - معنی استعاری : خاموش کردن / نابود کردن ( در "snuf ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dis Associate قطع رابطه - قطع همکاری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dissociate

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

depraved : فاسد deprived : محروم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

depraved : فاسد deprived : محروم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

he just croaked : او همین الان مُرد - درگذشت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

he just croaked : او همین الان مُرد - درگذشت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cover your ears cause it has no muffler : گوشهایت را بگیر چون اون صداخفه کن نداره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

:you're boning me "You’re tricking/deceiving me" or "You’re messing with me": "دارید سر کارم می گذارید!" "دارید مسخره ام می کنید!" English: "Yo ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

:you're boning me "You’re tricking/deceiving me" or "You’re messing with me": "دارید سر کارم می گذارید!" "دارید مسخره ام می کنید!" English: "Yo ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

:you're boning me "You’re tricking/deceiving me" or "You’re messing with me": "دارید سر کارم می گذارید!" "دارید مسخره ام می کنید!" English: "Yo ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کورس ( Coors ) یک برند معروف آبجو آمریکایی است که به عنوان یکی از محبوب ترین نوشیدنی های سرد ( به ویژه آبجوهای لایت و لاگر ) شناخته می شود. 🔹 معر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کورس ( Coors ) یک برند معروف آبجو آمریکایی است که به عنوان یکی از محبوب ترین نوشیدنی های سرد ( به ویژه آبجوهای لایت و لاگر ) شناخته می شود. 🔹 معر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Cold - Activated Bottle English: This cold - activated bottle changes color when you chill it. Persian: این بطری حساس به سرما با سرد شدن تغییر ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Cold - Activated Bottle English: This cold - activated bottle changes color when you chill it. Persian: این بطری حساس به سرما با سرد شدن تغییر ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A good manager separates the wheat from the chaff when hiring. یک مدیر خوب هنگام استخدام، سره را از ناسره جدا می کند. ( گندم را از کاه ) The exam ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Pat" : ( به فارسی: دست زدن آرام/کوبیدن ملایم ) اشاره به حرکات سریع و سطحی با کف دست دارد She patted the dog’s head. → او آرام به سر سگ دست زد. pa ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

piping : فلوت زنی، نی لبک زنی، آهنگ ویژه ی نی یا نی لبک , صدای زیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"piping hot" از صدای سوت کشیدن ( piping ) غذا یا مایعات بسیار داغ گرفته شده است. در فارسی، "خیلی داغ" یا "از تنور درآمده" همین حس فوران گرما را منتقل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To Persuade Someone to Lower Their Price - Persian: چانه زدن ( چانه زدن برای پایین آوردن قیمت ) - Example: "I managed to talk him down to 50 ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To Persuade Someone to Lower Their Price - Persian: چانه زدن ( چانه زدن برای پایین آوردن قیمت ) - Example: "I managed to talk him down to 50 ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To Persuade Someone to Lower Their Price - Persian: چانه زدن ( چانه زدن برای پایین آوردن قیمت ) - Example: "I managed to talk him down to 50 ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dash : دو سرعت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dash : دو سرعت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

wicker chair : صندلی حصیری wicker seat : صندلی حصیری wicker coffin : تابوت حصیری wicker bascket : سبد حصیری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

give someone the middle finger : علامت فاک به کسی دادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

give someone the middle finger : علامت فاک به کسی دادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بقول دوستان : مرغ دریایی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سورن کسی روی چیزی گیر کردن you're getting hung up on "can't" . aren't you? مدام میگی نمیشه . مگه نه ؟

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای کودکان کوچک و پرتحرک به کار می رود که روی زمین ( فرش ) می خزند، می دوند یا بازی می کنند. بار معنایی آن می تواند دوست داشتنی یا طنزآمیز باشد، ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

digging your accent : از لهجه ات خوشم میاد - لهجه ات را دوست دارم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناقوس آزادی در فیلادلفیا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بونگ ( Bong ) یک وسیله ی تدخینی مانند قلیان است که برای کشیدن تنباکو، حشیش، ماری جوانا یا سایر مواد گیاهی استفاده می شود. تفاوت بونگ با قلیان: بونگ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ansent : غایب without : بدون leave : اجازه - مرخصی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان با Stewardship: نظارت - مباشرت بهتر درک می شود

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان بیشتر مواقع بصورت tamper with : ور رفتن - دستکاری کردن استفاده میشه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلاهی که با گذاشتن اون طاس بنظر می رسند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. English: He can go on and on about politics for hours. Persian: او میتواند ساعتها در مورد سیاست حرف بزند. 2. English: The meeting went on and ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: فایِری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. The poster fell down; can you stick it back up? - پوستر افتاد؛ می توانی دوباره آن را بچسبانی؟ 2. The tape isn’t strong enough to stick it back ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Terra" = "earth" or "land" "Firma" = "firm", "solid", or "stable" terra firma : solid ground : ( زمین محکم/خشکی ثابت ) .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به up to speed