پیشنهادهای learner (٦,٥٣٧)
Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...
Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...
Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...
Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...
Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...
Frame : ( حقوق - عامیانه - شهادت یا مدرک و غیره ی دروغین دادن به منظور گناهکار جلوه دادن آدم بیگناه ) تقصیرکار جلوه دادن، پرونده سازی کردن، پاپوش درس ...
Frame : ( حقوق - عامیانه - شهادت یا مدرک و غیره ی دروغین دادن به منظور گناهکار جلوه دادن آدم بیگناه ) تقصیرکار جلوه دادن، پرونده سازی کردن، پاپوش درس ...
To destroy something completely or utterly چیزی را کاملا نابود کردن Kingdom come : دنیای پس از مرگ - آخرت
بقول دوستان آسیب گردن در تصادفات ، حرکت رفت و برگشت شلاقی گردن )
غرق مصنوعی Water : آب Boarding :بستن به چوب و تخته ضمنا فرد روی تخته خوابیده و ارتفاع پاها کمی بالاتر از سر می باشد .
1. The ship was heaving in the rough sea. - کشتی در دریای طوفانی تکان های شدیدی می خورد. 2. His chest was heaving after the intense workout. - ...
Bowel movement : کار کردن شکم - مدفوع کردن Irritable bowel syndrome : سندرم روده تحریک پذیر Bowel obstruction : انسداد روده
برای اولین بار با کسی رابطه جنسی داشتن
برای اولین بار با کسی رابطه جنسی داشتن
لطفا با bowl : کاسه اشتباه نشه
نوروسیستیسرکوزیس یک عفونت انگلی سیستم عصبی مرکزی ( مغز و نخاع ) است که توسط لارو کرم کدوی خوک ( تنیا سولیوم - Taenia solium ) ایجاد می شود. این بیمار ...
tick : کنه نمی دونید لطفا علامت علط نزنید
تب طوطی
تلفظ: وَسکیولایدِس
"Vascul - " ( from Latin vasculum, diminutive of vas = vessel ) → Refers to blood vessels. " - itis" ( Greek suffix ) → Inflammation. Literal Me ...
Key Notes: - Hatch ( an egg ) → سر از تخم درآوردن / جوجه درآوردن - Hatch ( a plan/scheme ) → طراحی کردن / کشیدن نقشه - Hatchling → جوجه تازه مت ...
بزن قدش! نوبت توئه tag : بازی گرگم به هوا کسی که گرگه یه بازیکن را می گیره و می گه : تگ ، نوبت توئه
antonym : prove, , confirm, validate, verify
آبداری
Key Meanings of "Cut Someone Off": 1. قطع کردن حرف ( Interrupt ) 2. قطع حمایت مالی ( Stop financial support ) 3. قطع ارتباط ( Disconnect ) 4. بست ...
Key Meanings of "Cut Someone Off": 1. قطع کردن حرف ( Interrupt ) 2. قطع حمایت مالی ( Stop financial support ) 3. قطع ارتباط ( Disconnect ) 4. بست ...
Key Meanings of "Cut Someone Off": 1. قطع کردن حرف ( Interrupt ) 2. قطع حمایت مالی ( Stop financial support ) 3. قطع ارتباط ( Disconnect ) 4. بست ...
زمین دو بر
antonym : lowbrow : عامه پسند - سطحی
خیره شدن به جلو
ریشه شناسی واژهٔ �ballpark� ۱. منشأ ورزشی ( بیسبال ) واژهٔ �ballpark� در اصل به �زمین بیسبال� ( ورزشگاه مخصوص بیسبال ) اشاره دارد و از ترکیب دو ک ...
ریشه شناسی واژهٔ �ballpark� ۱. منشأ ورزشی ( بیسبال ) واژهٔ �ballpark� در اصل به �زمین بیسبال� ( ورزشگاه مخصوص بیسبال ) اشاره دارد و از ترکیب دو ک ...
ریشه شناسی واژهٔ �ballpark� ۱. منشأ ورزشی ( بیسبال ) واژهٔ �ballpark� در اصل به �زمین بیسبال� ( ورزشگاه مخصوص بیسبال ) اشاره دارد و از ترکیب دو ک ...
ریشه شناسی واژهٔ �ballpark� ۱. منشأ ورزشی ( بیسبال ) واژهٔ �ballpark� در اصل به �زمین بیسبال� ( ورزشگاه مخصوص بیسبال ) اشاره دارد و از ترکیب دو ک ...
1. English: That estimate is in the right ballpark. Persian: این تخمین در محدودهٔ تقریبی درست است. 2. English: Can you give me a ballpark figure ...
1. English: That estimate is in the right ballpark. Persian: این تخمین در محدودهٔ تقریبی درست است. 2. English: Can you give me a ballpark figure ...
1. English: That estimate is in the right ballpark. Persian: این تخمین در محدودهٔ تقریبی درست است. 2. English: Can you give me a ballpark figure ...
1. English: That estimate is in the right ballpark. Persian: این تخمین در محدودهٔ تقریبی درست است. 2. English: Can you give me a ballpark figure ...
حذف رقیب - کنار زدن رقیب - به حاشیه راندن کسی در موقعیت های رقابتی ( ورزشی، کاری، عاطفی و . . . )
حذف رقیب - کنار زدن رقیب - به حاشیه راندن کسی در موقعیت های رقابتی ( ورزشی، کاری، عاطفی و . . . )
shell, lac lac : لاک، لاک الکل، چیز لاک والکل زده، لاک زدن معانی دیگر: ( از ریشه ی فارسی ) ، لاک ( ماده ی انگم مانندی که از بدن برخی حشرات به ویژه l ...
shell, lac lac : لاک، لاک الکل، چیز لاک والکل زده، لاک زدن معانی دیگر: ( از ریشه ی فارسی ) ، لاک ( ماده ی انگم مانندی که از بدن برخی حشرات به ویژه l ...
shell, lac lac : لاک، لاک الکل، چیز لاک والکل زده، لاک زدن معانی دیگر: ( از ریشه ی فارسی ) ، لاک ( ماده ی انگم مانندی که از بدن برخی حشرات به ویژه l ...
تیم بیس بال نیویورک به نام متز
ریشه های **پارکور** ( Parkour ) به **فرانسه** برمی گردد، اما این رشته ارتباط نزدیکی با مفاهیم و اصطلاحات انگلیسی نیز دارد. ### ریشه شناسی واژه **"P ...
ambly : ضعیف - کند - مبهم opia : چشم amblyoscope : دستگاه درمان تنبلی چشم
lazy eye
شیری که با آب رقیق شده - شیر تقلبی
ad, alter, ate, ed
ad, alter, ate