تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Sports/Martial Arts Context: English: "The fighter knocked out his opponent with a powerful roundhouse kick. " Persian: �مبارز با یک ضربهٔ چرخشی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Sports/Martial Arts Context: English: "The fighter knocked out his opponent with a powerful roundhouse kick. " Persian: �مبارز با یک ضربهٔ چرخشی ...

پیشنهاد
٠

دوست عزیز لطفا ترجمه را هم بگذارید که معما حل بشه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Piece : یک تکه از کتک، قدرت یا خشونتِ گوینده است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Huge" "Monstrous" Huge ( بسیار بزرگ ) Monstrous ( غول آسا ) → Blend creating exaggerated size.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. To Stray Away ( Physically ) English: "The child wandered off in the supermarket and got lost. " Persian ( Farsi ) : "بچه در سوپرمارکت دور شد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Juke" ( از گویش آفریقایی - آمریکایی ) به معنای "رقصیدن با موسیقی پرانرژی" • "Box" ( جعبه ) اشاره به محفظه دستگاه دارد. در دهه 1930 در آمریکا رایج ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

jukebox هم معنی میده . در کافه رستورانها می گذارند و با انداختن سکه داخل آن موزیک پخش می کنه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. English: "If you don’t hold up your end of the bargain, the deal is off. " Persian ( Farsi ) : "اگر به تعهداتت عمل نکنی، قرارداد لغو می شود. " ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Likely : باورکردنی - احتمال زیاد معنی تحت الفظی : یه داستان باور کردنی به طعنه : فکر کن باور کنم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

bon : good : خوب voyage : سفر bon voyage : سفر بخیر bon appetit : نوش جان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. دریافت مواد مخدر ( اصطلاح عامیانه ) : - معادل فارسی: "دوز گرفتن"، "مواد کشیدن" - مثال: - He left to get a fix. ( رفت که یک دوز مواد بگیره. ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - به شدت عصبانی شدن، از کوره در رفتن، قشقرق به پا کردن 2 - ( در پزشکی ) تشنج کردن، حمله عصبی داشتن When he saw the mess, he had a fit. ( وقتی آ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه اصطلاح "brownie points" به فعالیت های بروانی ها ( Brownies ) ، که یک گروه جوان تر از دختران پیشاهنگ ( Girl Scouts ) هستند، برمی گردد. این اصطلاح ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه اصطلاح "brownie points" به فعالیت های بروانی ها ( Brownies ) ، که یک گروه جوان تر از دختران پیشاهنگ ( Girl Scouts ) هستند، برمی گردد. این اصطلاح ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

self tanner : خودبرنزه کن - مثلا لوسیون خودبرنزه کن

پیشنهاد
٠

cloud seeding

پیشنهاد
٠

cloud seeding

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. General Meaning ( برآمدگی / تورم در ) - EN: There was a bulge in the wall. FA: برآمدگی در دیوار وجود داشت. - EN: A bulge in the fabric FA: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

in, destruct, - ible

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal Meaning ( روشنایی / روشن شده ) - EN: well - lit room FA: اتاق خوب روشن - EN: dimly lit street FA: خیابان کم نور - EN: brightly l ...

پیشنهاد
٠

1. Literal Meaning ( روشنایی / روشن شده ) - EN: well - lit room FA: اتاق خوب روشن - EN: dimly lit street FA: خیابان کم نور - EN: brightly l ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

1. Literal Meaning ( روشنایی / روشن شده ) - EN: well - lit room FA: اتاق خوب روشن - EN: dimly lit street FA: خیابان کم نور - EN: brightly l ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal Meaning ( روشنایی / روشن شده ) - EN: well - lit room FA: اتاق خوب روشن - EN: dimly lit street FA: خیابان کم نور - EN: brightly l ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شده ) - EN: clad in [material] FA: پوشیده از [ماده] - Example: clad in steel → پوشیده از فولاد - - - 2. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شده ) - EN: clad in [material] FA: پوشیده از [ماده] - Example: clad in steel → پوشیده از فولاد - - - 2. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شده ) - EN: clad in [material] FA: پوشیده از [ماده] - Example: clad in steel → پوشیده از فولاد - - - 2. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شده ) - EN: clad in [material] FA: پوشیده از [ماده] - Example: clad in steel → پوشیده از فولاد - - - 2. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شده ) - EN: clad in [material] FA: پوشیده از [ماده] - Example: clad in steel → پوشیده از فولاد - - - 2. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شده ) - EN: clad in [material] FA: پوشیده از [ماده] - Example: clad in steel → پوشیده از فولاد - - - 2. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شده ) - EN: clad in [material] FA: پوشیده از [ماده] - Example: clad in steel → پوشیده از فولاد - - - 2. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Basic Meaning ( پوشیده / مسلح شده ) - EN: clad in [material] FA: پوشیده از [ماده] - Example: clad in steel → پوشیده از فولاد - - - 2. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Explosion ( انفجار ) EN: The blast destroyed the building. FA: انفجار ساختمان را نابود کرد. 2. Loud Sound ( صدای بلند ) EN: The car horn gav ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

رباط حلقوی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Wheelbarrow

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Protrude from / بیرون زدن از** - *English:* "The nail was protruding from the wall. " - *Persian:* "میخ از دیوار بیرون زده بود. " ### ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Religious Reference ( Christian Theology ) EN: "Christ is often called the Lamb of God who takes away the sins of the world. " FA: "مسیح اغلب به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ascension : روز عروج عیسی مسیح به آسمان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

assumption : روز عروج حضرت مریم به آسمان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از پشت شیرجه زدن - از پشت ملق زدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. نماد، نشانه ( چیزی که نشان دهنده یک مفهوم بزرگ تر است ) - EN: A white flag is a token of surrender. - FA: پرچم سفید نماد تسلیم است. ۲. سکه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : pedi : پا grue : crane : درنا مثل پای درنا که چند شاخه است شجره نامه هم چندشاخه است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : pedi : پا grue : crane : درنا مثل پای درنا که چند شاخه است شجره نامه هم چندشاخه است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : pedi : پا grue : crane : درنا مثل پای درنا که چند شاخه است شجره نامه هم چندشاخه است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : pedi : پا grue : crane : درنا مثل پای درنا که چند شاخه است شجره نامه هم چندشاخه است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : pedi : پا grue : crane : درنا مثل پای درنا که چند شاخه است شجره نامه هم چندشاخه است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Meaning: Major/Significant ( adjective ) - EN: "He's a big - time investor in Silicon Valley. " FA: "او یک سرمایه گذار مهم در سیلیکون ولی است. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "big - time" در انگلیسی ( به ویژه در گفتار عامیانه آمریکایی ) معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در فارسی معمولاً بسته به context معادل های متفاوت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضاد آن cisgender است و لازم به ذکر است که اکثریت افراد cisgender هستند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لازم به ذکر است که اکثر افراد cisgender هستند