پیشنهادهای Learner (٤,٦٨٤)
Small sausages ( usually pork ) wrapped in dough or pastry and baked سوسیس های کوچک ( معمولاً گوشت خوک ) که در خمیر پیچیده شده و پخته می شوند. معن ...
کلمهٔ "wobble" در انگلیسی هم به صورت فعل و هم به صورت اسم استفاده می شود و چند معنی مختلف دارد، بسته به زمینه. در ادامه، معانی مختلف آن را همراه با ت ...
Something or someone that suddenly reminds you of the past چیزی یا کسی که ناگهان یاد گذشته را برایت زنده می کند؛ یک خاطره یا تجربه قدیمی که دوباره ظا ...
عبارت "bust one's balls" از نظر لغوی به معنای �ترکاندن بیضه ها� است که تصویر بسیار دردناک و خشن دارد. این اصطلاح در زبان انگلیسی عامیانه برای بیان شد ...
در زبان انگلیسی، "wife" زمانی که به معنای "متخصص" یا "کسی که در زمینه ای خاص حرفه ای است" به کار می رود، در ترکیب های خاصی استفاده می شود. این ترکیب ...
در زبان انگلیسی، "wife" زمانی که به معنای "متخصص" یا "کسی که در زمینه ای خاص حرفه ای است" به کار می رود، در ترکیب های خاصی استفاده می شود. این ترکیب ...
در زبان انگلیسی، "wife" زمانی که به معنای "متخصص" یا "کسی که در زمینه ای خاص حرفه ای است" به کار می رود، در ترکیب های خاصی استفاده می شود. این ترکیب ...
در زبان انگلیسی، "wife" زمانی که به معنای "متخصص" یا "کسی که در زمینه ای خاص حرفه ای است" به کار می رود، در ترکیب های خاصی استفاده می شود. این ترکیب ...
Midwife در انگلیسی به زنی گفته می شود که حرفه اش کمک به زنان در دوران بارداری، زایمان و پس از آن است. این فرد معمولاً در زایمان طبیعی و مراقبت های مر ...
✅ معنی Catchphrase در فارسی: عبارت کوتاه و معروفی که زیاد تکرار می شه و در ذهن می مونه. ممکنه مربوط به یک شخص معروف، فیلم، تبلیغ، یا حتی یک جوک باشه ...
✅ معنی Catchphrase در فارسی: عبارت کوتاه و معروفی که زیاد تکرار می شه و در ذهن می مونه. ممکنه مربوط به یک شخص معروف، فیلم، تبلیغ، یا حتی یک جوک باشه ...
✅ رایج ترین ساختار: renege on [promise/agreement/deal/contract/etc. ] ( زیر قول یا تعهد یا قرارداد زدن ) 📌 Collocations with "renege": renege on ...
آشتی کردن دشمنی را کنار گذاشتن فارسی: دفن کردن تبر → آشتی کردن، صلح کردن
re, neg ریشه لاتین "neg - " / "negare" که به معنی "انکار کردن ( to deny ) " است 📌 واژه هایی با ریشه "neg - /negare": 1. Negate Meaning: to deny t ...
سزای کارشون را دیدند
سزای کار خودش را دید ( او - مرد )
سزای کار خودش را دید ( او - زن )
عبارت "take with a grain of salt" در انگلیسی به معنای "با احتیاط پذیرفتن چیزی" یا "با شک و تردید پذیرفتن چیزی" است. وقتی این عبارت را می گوییم، منظور ...
عبارت "take with a grain of salt" در انگلیسی به معنای "با احتیاط پذیرفتن چیزی" یا "با شک و تردید پذیرفتن چیزی" است. وقتی این عبارت را می گوییم، منظور ...
۱. به همراه داشتن چیزی ( To bring or carry something with ) Meaning: به معنای بردن یا داشتن چیزی با خود. فارسی: به همراه داشتن چیزی Example: "I al ...
عبارت "taken with something" در انگلیسی به معنای "شیفته چیزی شدن" یا "مشتاق به چیزی بودن" است. این عبارت معمولاً وقتی استفاده می شود که کسی به شدت از ...
نوبت توئه توی صفی / در نوبتی آماده باش، قراره بری تو قراره الان نوبتت بشه بعدی تویی وقتشه که بری جلو ریشه: این اصطلاح از ورزش بیسبال میاد. در ب ...
همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...
همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...
همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...
همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...
همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...
همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...
همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...
Artifact ( historical object ) Meaning: An object made by a human being, typically one of cultural or historical interest. فارسی: شیء باستانی یا تا ...
Artifact ( historical object ) Meaning: An object made by a human being, typically one of cultural or historical interest. فارسی: شیء باستانی یا تا ...
Artifact ( historical object ) Meaning: An object made by a human being, typically one of cultural or historical interest. فارسی: شیء باستانی یا تا ...
این ها چند collocation رایج با عبارت "push one's luck" هستند: Push one's luck too far مثال: "Don’t push your luck too far, or you might regret it. ...
بقول دوستمون لگد به بخت خود زدن - خود را به خطر انداختن Jake had always been lucky. He had won a small amount of money in the lottery a few months a ...
🔹 Collocations with "flaunt" ترجمه فارسی: - flaunt wealth ثروت را به رخ کشیدن He loves to flaunt his wealth by wearing designer clothes. عاشق این ...
کلمه flout به معنی نادیده گرفتن یا بی اعتنایی عمدی به قانون، قاعده یا عرف است، به ویژه وقتی این کار با تمسخر یا چالش همراه باشد. حالا چند ترکیب ( col ...
🔹 ریشه شناسی ( Etymology ) کلمه armoire: - از فرانسوی کهن: armoire → به معنی "کمد یا قفسه نگهداری اشیاء" - از لاتین متأخر: armarium → به معنی "قف ...
به معنی: زانوها خم می شوند یا توان نگه داشتن بدن را از دست می دهند. 🔸 معنی در فارسی محاوره ای: زانوها سست می شن زیر پا خالی می شه از حال می ری ...
به معنی: زانوها خم می شوند یا توان نگه داشتن بدن را از دست می دهند. 🔸 معنی در فارسی محاوره ای: زانوها سست می شن زیر پا خالی می شه از حال می ری ...
intravenous یا "IV line" از ترکیب دو بخش اصلی تشکیل شده است: IV: مخفف عبارت Intravenous است، که به معنی "داخل وریدی" یا "درون رگ" می باشد. این واژه ...
اسم "IV line" از ترکیب دو بخش اصلی تشکیل شده است: IV: مخفف عبارت Intravenous است، که به معنی "داخل وریدی" یا "درون رگ" می باشد. این واژه از دو بخش ت ...
نام یک بازی روانی هم هست بنام بازی روانی عیب بازی "همه چیز را دست کم بگیر" ( Blemish ) ویژگی ها: فرد تمام دستاوردها و موفقیت های خود یا دیگران را ...
🔹 1. Triangulate در زمینه روانشناسی یا روابط فردی: معنی: در روابط فردی یا روانشناسی، triangulate به معنای وارد کردن یک شخص سوم به یک وضعیت یا تضاد ب ...
🔸 noun ( informal, political ) انگلیسی: the act of saying bad things about someone ( especially in politics ) فارسی: تهمت زنی، بدگویی، افترا ( به ...
The word "muddle" comes from uncertain but likely Low German or Middle Dutch origins, and is related to the concept of mud or mess. 🔹 Root Breakdo ...
The phrase "muddle up" comes from the root word "muddle, " which has uncertain but likely Middle Dutch or Low German origins. 🔹 Root word: muddle ...
از ریشه لاتین lapis lapis ( Latin noun ) = stone ⟶ مثل "lapidary" ( سنگ تراش )
🔹 Root breakdown: di - ( Latin prefix ) = apart, in different directions ⟶ مثل "disperse" ( پراکنده کردن ) lapis ( Latin noun ) = stone ⟶ مثل "lap ...
کینه، دشمنی، نیت بد یا خصومت پنهان ill : بد - بیمار will : خواست - نیت 🔹 معنی در فارسی: وقتی کسی نسبت به دیگری حس منفی، نیت بد یا میل به آسیب زدن ...
فرصت طلب یا آدم نون به نرخ روز خور 🔸 بسته به لحن و شدت معنی، ممکنه این تعبیرها هم شنیده بشن: آدم زرنگِ سوءاستفاده چی همیشه به نفع خودش می چرخه ت ...