pallbearer

/ˈpɔːrlbeərər//ˈpɔːlbeərə/

معنی: ادم نعش کش، تابوت بر
معانی دیگر: (یکی از چند نفری که تابوت را سر دست بلند می کند و به کلیسا و سپس گورستان می برند) تابوت بردار، نعش بردار، کسیکه در همراهی با جنازه یاگرفتن گوشه ان شرکت می کند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of several persons who carry or accompany the casket at a funeral.

جمله های نمونه

1. Big guys in black boots come at pallbearers with whips and clubs.
[ترجمه گوگل]مردان بزرگ با چکمه‌های مشکی با شلاق و چماق به سراغ افراد چماقدار می‌آیند
[ترجمه ترگمان]آدم های گنده با چکمه های سیاه، با شلاق و چماق به صف می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Gionesca wore a bedsheet and a necklace of rabbit-bones, and led four pall-bearers carrying a plastic carton containing a Marlboro butt.
[ترجمه گوگل]جیونسکا ملحفه و گردنبندی از استخوان های خرگوش به تن داشت و چهار نفر را که یک کارتن پلاستیکی حاوی قنداق مارلبرو حمل می کردند، هدایت می کرد
[ترجمه ترگمان]Gionesca یک ملحفه و یک گردن بند استخوان خرگوش به تن داشت و چهار تن از افرادی را سرپرستی می کرد که یک کارتن پلاستیکی را حمل می کردند که حاوی یک جعبه پلاستیکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The biggest names in politics were his honorary pallbearers.
[ترجمه گوگل]بزرگ‌ترین نام‌های سیاست، صاحبان افتخاری او بودند
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین نام های موجود در سیاست حاملان افتخاری او بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was no service at his funeral: no pallbearers, no priests, no official mourners, no creeping cortege.
[ترجمه گوگل]در مراسم تشییع جنازه او هیچ مراسمی برگزار نشد: نه طاق‌دار، نه کشیش، نه عزاداران رسمی، نه هیئت خزنده
[ترجمه ترگمان]در تشییع جنازه او هیچ خدمتی در کار نبود: نه عده کشیش، نه کشیش، نه عزادار، بلکه ملتزمین رکاب هم نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You're supposed to be a hostess, not a pallbearer.
[ترجمه گوگل]تو قرار است مهماندار باشی، نه یک دستفروش
[ترجمه ترگمان]تو قرار بود میزبان باشی نه یک نعش کش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ally is asked to be a pallbearer at the funeral of her ex-law professor, but in the process must confront his widow about how well she knew the man.
[ترجمه گوگل]از آلی خواسته می شود تا در مراسم تشییع جنازه استاد حقوق سابق خود نقش آفرینی کند، اما در این روند باید با بیوه خود در مورد اینکه چقدر مرد را می شناسد، مقابله کند
[ترجمه ترگمان]الی از او تقاضا کرده بود که در مراسم تدفین استاد سابق او یک آدم نعش کش باشد، اما در این کار باید با بیوه خود در این مورد روبرو شود که او چطور این مرد را می شناخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But there was no joy for the sad victor, who was a pallbearer at von Trips' funeral.
[ترجمه گوگل]اما شادی برای پیروز غمگین، که در مراسم تشییع جنازه فون تریپس بود، وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]اما هیچ لذتی برای ویکتور sad که در مراسم تدفین von Trips بود وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The teacher was the last one to bless the coffin. As she stood there, one of the soldiers who acted as pallbearer came up to her.
[ترجمه گوگل]معلم آخرین کسی بود که تابوت را برکت داد همانطور که او در آنجا ایستاده بود، یکی از سربازان که نقش رقص دار را بازی می کرد به سمت او آمد
[ترجمه ترگمان]آموزگار، آخرین کسی بود که تابوت را متبرک ساخت همان طور که در آنجا ایستاده بود، یکی از سربازانی که نقش pallbearer را بازی می کردند به سوی او آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم نعش کش (اسم)
pallbearer

تابوت بر (اسم)
pallbearer

انگلیسی به انگلیسی

• one who carries a coffin during a funeral procession
a pallbearer is a person who helps to carry the coffin or walks beside it at a funeral.

پیشنهاد کاربران

بپرس