پیشنهادهای learner (٦,٣٥٥)
mind boggler : مغز بترکون - به حیرت اندازنده مغز
۱ - صدای بوقلمون The turkeys gobbled in the yard بوقلمون ها در حیاط غاق غاق می کردند. ۲ - هلپ هلپ غذا خوردن که گلو قورت قورت صدا میده و صدایی مث ...
fudge on crackers : معنی تحت الفظی : شیرینی روی بیسکویت نمکی معنی واقعی :shit on crackers : بیان ناامیدی و دلخوری : گوه روی بیسکویت گندش بزنن - ...
معنی تحت الفظی : شیرینی روی بیسکویت نمکی معنی واقعی :shit on crackers : بیان ناامیدی و دلخوری : گوه روی بیسکویت گندش بزنن - گوه توی زندگی The p ...
a politer way of saying the rude and offensive word fuck
mind boggle : شگفت زده کردن - متحیر کردن - مغز آدم سوت کشیدن mind boggler : حیرت آور - عجیب و غریب - برق از سر آدم بپران
🔍 ریشه شناسی ( Etymology ) واژه prowess: این واژه با prow : دماغه کشتی ارتباطی ندارد . و از زبان فرانسوی کهن ( Old French ) وارد انگلیسی شده و از ...
دماغه کشتی - پوزه کشتی
IT'S A WASH : 📚 تاریخچه اصطلاح: این اصطلاح ریشه در تجارت و حسابداری قرن ۱۸ و ۱۹ دارد: - زمانی که دو نفر بدهی متقابل به هم داشتند، به جای انتقال پو ...
📚 تاریخچه اصطلاح: این اصطلاح ریشه در تجارت و حسابداری قرن ۱۸ و ۱۹ دارد: - زمانی که دو نفر بدهی متقابل به هم داشتند، به جای انتقال پول، حساب را �می ...
Trivia Game ( بازی اطلاعات عمومی ) به نوعی از بازی ها گفته می شود که در آن بازیکنان به سوالات کوتاه در موضوعات مختلف ( مانند تاریخ، علم، سینما، ورزش ...
Trivia Game ( بازی اطلاعات عمومی ) به نوعی از بازی ها گفته می شود که در آن بازیکنان به سوالات کوتاه در موضوعات مختلف ( مانند تاریخ، علم، سینما، ورزش ...
ریشه شناسی ( Etymology ) واژه Pandemonium: این واژه از دو بخش اصلی یونانی - لاتینی تشکیل شده است: ۱. Pan - ( پان ) : - پیشوندی یونانی به معنای �هم ...
The phrase "whipped up" can mean to quickly create something ( like food or emotion ) or to excite/stir up feelings. - - - 1. English: She whipp ...
The phrase "whipped up" can mean to quickly create something ( like food or emotion ) or to excite/stir up feelings. - - - 1. English: She whipp ...
English: He made sacrifices for the good of his family. Farsi: او برای خیر خانواده اش sacrifices کرد. English: They worked together for the good o ...
English: He made sacrifices for the good of his family. Farsi: او برای خیر خانواده اش sacrifices کرد. English: They worked together for the good o ...
در اینجا چند جمله با معانی و همایندهای رایج "have one's way" یا "get one's way" همراه با ترجمه فارسی آنها آورده شده است: - - - ۱. به خواسته خود ...
در اینجا چند جمله با معانی و همایندهای رایج "have one's way" یا "get one's way" همراه با ترجمه فارسی آنها آورده شده است: - - - ۱. به خواسته خود ...
gill : ابشش - غبغب تا خرخره پر بودن
gill : ابشش - غبغب
🥚 تخم مرغ ترشی ( Pickled Egg ) چیست؟ تخم مرغ ترشی در واقع تخم مرغ آبپز شده ای است که برای مدتی در یک مایع ترشی ( شور و اسیدی ) نگهداری شده تا طعم آ ...
سال 2000 میلادی
۱. رهبری کردن / مدیریت کردن ( To Lead or Direct ) این رایج ترین معنی در کاربرد حرفه ای است. English: She was chosen to head up the new research d ...
Brace yourself for bad news خودت را برای خبرهای بد آماده کن.
Don't freak out Keep your cool Steady yourself موقع شرایط سخت و بد : خودتو نباز - خودتو آماده کن
مثال ۱: دو نفر در حال تماشای یک عکس قدیمی هستند. A: "Look at us. Young and without any worries. " ( "به ما نگاه کن. جوان و بدون هیچ نگرانی. " ) ...
antonym : oriental :شرقی
تولید ناخالص داخلی سرانه - gdp سرانه
دوستان چیزی که بیشتر از gdp معرف رفاه نسبی جامعه است gdp per capita است که سرانه است . کشوری پر جمعیت مثل چین gdp بالایی دارد ولی وقتی سرانه آن با gd ...
Gdp per capita
Meaning: To suddenly become extremely angry; to lose one's temper in a very dramatic and explosive way. معنی: ناگهان بسیار عصبانی شدن؛ از کوره در رف ...
1. Business & Finance ( کسب وکار و مالی ) English: "Before we invest, we need to run the numbers. " "قبل از پول ریختن، باید سر جمع بزنیم ببینیم می ...
معنی "Tin Ear" ( گوش قلعی ) این اصطلاح یک عبارت استعاری ( Metaphor ) است و به دو مفهوم اصلی اشاره دارد: 1. در موسیقی: ناتوانی در تشخیص دقیق زیر و ...
Of course. The word "flair" has a few key meanings, primarily centered around a natural talent, a stylishness, or a distinctive quality. Here are sen ...
چیزی ( ناخوشایند از گذشته ) را به میان اوردن/مطرح کردن
hoagie or hoagy : ساندویچ بزرگ از گوشت و پنیر و سالاد
hoagie or hoagy : ساندویچ بزرگ از گوشت و پنیر و سالاد
hoagie or hoagy : ساندویچ بزرگ از گوشت و پنیر و سالاد
Of course. The phrase "buddy - buddy" ( often hyphenated ) is an adjective used to describe a relationship that is excessively friendly, informal, or ...
i like to quench my thirst with a glass of water : من دوست دارم عطش ام را با یک لیوان آب خاموش کنم - دفع کنم - فرو بنشانم
i can't cry on command : من نمی تونم بنا به دستور گریه کنم - اشکم در نمیاد
۱. سازمان درآمدهای داخلی ( سازمان مالیات های فدرال ایالات متحده آمریکا ) ۲. معنی و مفهوم به فارسی IRS همان سازمان مالیات های federal ( ملی ) در کشو ...
genu, flect ( flex ) To bend the knee genu latin word : knee flect from root flect or flex : to bend or to curv
genu, flect ( flex ) To bend the knee genu latin word : knee flect from root flect or flex : to bend or to curv
genu, flect ( flex ) To bend the knee genu latin word : knee flect from root flect or flex : to bend or to curv
rake : شن کش - چنگک rake in : استعاره از جمع کردن پول زیاد است . مثل برگهایی که با شن کش جمع می کنیم
معنی: این اصطلاح به معنای کنترل کامل و بی قید و شرط کسی، وادار کردن او به اطاعت کورکورانه و انجام هرچه که شما می خواهید است. فرد کنترل شده معمولاً ار ...
منطقی گفتن - درست گفتن - بیراه نگفتن he got a point : او یک نکته خوبی گفت - او حرف درستی زد
antonym : underhanded : مخفیانه - با تقلب