تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

عبارت "catch up with" در زبان انگلیسی چند معنی و کاربرد مختلف دارد که به شرایط و زمینه جمله بستگی دارد. در ادامه، معانی مختلف این عبارت همراه با توضی ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شناوری یا حالت برخاستن اجسام در مایع 1. The buoyancy of the boat kept it afloat even in rough waters. شناوری قایق باعث شد که حتی در آب های طوفانی ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

عبارت "You above all people" به طور کلی به معنی "تو از همه ی افراد" یا "تو بیشتر از همه ی افراد" است. این عبارت معمولاً در موقعیتی به کار می رود که ف ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Croon, er

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد

heartthrob : مرد خوش چهره و دختر کش مثل امین تارخ ، گلزار ، . . . . .

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

کلمه "spin - off" به معنای تولید یک اثر فرعی است که از یک اثر اصلی الهام گرفته شده یا از آن جدا می شود. این اثر فرعی معمولاً شخصیت ها، داستان ها یا د ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

عکس

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه اصلی: از زبان ییدیش ( Yiddish ) واژه nosh مستقیماً از زبان ییدیش ( زبان یهودیان اشکنازی ) وارد انگلیسی شده است

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ocular patdown : بازرسی چشمی ، برانداز کردن امنیتی یا بَراندازِ چشمی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ocular patdown : بازرسی چشمی ، برانداز کردن امنیتی یا بَراندازِ چشمی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

shoot one's wad همه منابع و وقت و انرژی خود را صرف کردن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

blow one's wad همه منابع و وقت و انرژی خود را صرف کردن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

shoot one's wad تمام منابع و وقت و انرژی خود را صرف کردن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

blow one's wad

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Hair piece Wig

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

funnel : قیف tunnel : تونل

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

from here on out : از حالا به بعد - زین پس - از این به بعد

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

! کلمه "condominium" ریشه ای لاتین و بسیار جالب دارد که معنای فعلی آن را به خوبی توضیح می دهد. ریشه شناسی ( Etymology ) کلمه Condominium: این کلمه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

roger : roger that : copy that "Roger" به معنای "دریافت شد" نیست. این یک کلمه رمز ( Code Word ) در ارتباطات رادیویی است که برای تأیید فهمیدن یک پیا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

roger : roger that : copy that "Roger" به معنای "دریافت شد" نیست. این یک کلمه رمز ( Code Word ) در ارتباطات رادیویی است که برای تأیید فهمیدن یک پیا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

roger : roger that : copy that "Roger" به معنای "دریافت شد" نیست. این یک کلمه رمز ( Code Word ) در ارتباطات رادیویی است که برای تأیید فهمیدن یک پیا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرشار مملو پر از

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی تحت الفظی : آلت تناسلی مردانه شُل بی عرضه ضعیف بی کفایت ترسو و بی جرأت شخصیتی ضعیف و غیرجذاب ۱. بی عرضه ( رایج ترین و نزدیک ترین معادل از ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The duper manipulates the dupee. فریب دهنده، فریب خورده را اغوا می کند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

price gouge : gouge : گرانفروشی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

price gouge : gouge : گرانفروشی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینجا چند عبارت رایج با کلمه impede و مشتقات آن ( مانند impediment ) آورده شده است: 1. با فعل Impede ( مانع شدن، مختل کردن ) Impede progress ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینجا چند عبارت رایج با کلمه impede و مشتقات آن ( مانند impediment ) آورده شده است: 1. با فعل Impede ( مانع شدن، مختل کردن ) Impede progress ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینجا چند عبارت رایج با کلمه impede و مشتقات آن ( مانند impediment ) آورده شده است: 1. با فعل Impede ( مانع شدن، مختل کردن ) Impede progress ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینجا چند عبارت رایج با کلمه impede و مشتقات آن ( مانند impediment ) آورده شده است: 1. با فعل Impede ( مانع شدن، مختل کردن ) Impede progress ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان دو عبارت با denominator : common denominator : وجه مشترک - مخرج مشترک در ریاضی lowest common denominator : عامه پسند - کوچکترین مخرج مشترک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - وجه اشتراک - نقطه مشترک ۲ - مخرج مشترک یا مضرب مشترک در ریاضی ( مخرج مشترک دو عدد ۳و۴ میشه ۱۲، ۲۴، ، ۳۶، . . . . )

پیشنهاد
٠

۱ - به فرمایش دوستمون عامه پسند میشه . ۲ - همچنین کوچکترین مضرب مشترک در ریاضی . ( ک . م. م. دو عدد ۳و۴ برابر است با ۱۲ )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations of thwart : Thwart an attempt خنثی کردن یک تلاش Thwart a plan خنثی کردن یک نقشه Thwart a plot خنثی کردن یک توطئه Thwart an ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in, discreet, tion

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضاد : indiscretion : معنی: بی خردی، بی ملاحظگی، بی احتیاطی، بی عقلی معانی دیگر: بی مبالاتی، نادوراندیشی، بی زینشی، ناهوشکاری، بدداوری از ریشه : d ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضاد : indiscreet : معنی: بی احتیاط، بی ملاحظه، فاقد حس تشخیص، بی تمیز معانی دیگر: غیرمحتاط، نادوراندیش، ناهوشکار، بی مبالات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودت سَرِ کار رفتی - سَرِ کاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی ( Etymology ) 1. کلمه "Tip": این "tip" ربطی به "نوک" ( tip of something ) یا "انعام دادن" ( to tip ) ندارد. این "tip" از زبان عامیانه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به tip off : خبر محرمانه، هشدار نهان، خبر کشی، افشاگری، اخطار، اطلاع نهانی ریشه شناسی ( Etymology ) 1. کلمه "Tip": این "tip" ربطی به "ن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : incoherent

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنهانی یا به آرامی در جایی بودن یا حرکت کردن ، معمولا با نیت مشاهده کردن یا انتظار کشیدن بدون اینکه به وضوح دیده شوید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

talent : استعداد scout : ( دنبال چیزی ) گشتن، جستجو کردن talent scout : بقول دوستمون استعدادیاب