deadbolt

/ˈdedˌbolt//ˈdedˌbolt/

(قفل در) قفل کلیدی (قفل زبانه ی چهارگوش که فقط با کلید باز می شود)، چفت کلید خور (dead-bolt هم می نویسند)

جمله های نمونه

1. When measured in accordance with the deadbolt when fully thrown in the locking direction and detained, shall have a minimum projection to the forend of L(see Figure and Table .
[ترجمه گوگل]هنگامی که مطابق با پیچ و مهره اندازه گیری می شود، هنگامی که به طور کامل در جهت قفل پرتاب می شود و محبوس می شود، باید حداقل برآمدگی به انتهای L داشته باشد (شکل و جدول را ببینید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که مطابق با the اندازه گیری شد، هنگامی که کاملا در مسیر قفل شونده قرار گرفت و بازداشت شد، حداقل طرحی برای the L خواهد داشت (شکل و جدول را ببینید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The deadbolt should stick out at least 1 inch from the edge of the door.
[ترجمه گوگل]گیره باید حداقل 1 اینچ از لبه در بیرون بیاید
[ترجمه ترگمان]قفل در حداقل ۱ اینچ از لبه در بیرون می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I got a program called deadbolt defense and a girl with only a couple of hours to live, so what do you know?
[ترجمه گوگل]من یه برنامه گرفتم به اسم دفاع از مرگ و دختری که فقط چند ساعت دیگه زنده بود، پس تو چی میدونی؟
[ترجمه ترگمان]یه برنامه ای برای دفاع در سیستم قفل و یه دختر دارم که فقط چند ساعت برای زنده موندن داره، پس تو چی می دونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Double Cylinder Deadlock : A deadbolt lock whose bolt may be operated by a key from either side.
[ترجمه گوگل]بن بست دو سیلندر: قفلی که پیچ آن ممکن است توسط یک کلید از هر طرف کار کند
[ترجمه ترگمان]دو سیلندر دو سیلندر: یک قفل deadbolt که چفت آن را می توان با یک کلید از هر دو طرف راه اندازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Deadlock : A lock that projects a deadbolt.
[ترجمه گوگل]بن بست : قفلی که یک مهره خاموش می کند
[ترجمه ترگمان]Deadlock: قفلی که a را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Have good locks ( deadbolt) on all doors and windows.
[ترجمه گوگل]روی تمامی درها و پنجره‌ها قفل‌های خوبی داشته باشید
[ترجمه ترگمان]در همه درها و پنجره ها قفل خوبی دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Deadbolt : A lock bolt, usually rectangular, that has no spring action, and that becomes locked against end pressure when fully projected.
[ترجمه گوگل]Deadbolt: یک پیچ قفلی، معمولاً مستطیلی، که عملکرد فنری ندارد و هنگامی که به طور کامل بیرون زده شود، در برابر فشار انتهایی قفل می شود
[ترجمه ترگمان]deadbolt: یک قفل قفل، معمولا مستطیلی، که هیچ اقدام فنری ندارد و زمانی که کاملا پیش بینی شده باشد در برابر فشار نهایی قفل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Open the door; hold the striker plate against the door frame in line with the deadbolt mark, and pencil in the outline.
[ترجمه گوگل]در را باز کن؛ صفحه ضربه گیر را روی چارچوب در در راستای علامت بست و مداد را در طرح کلی نگه دارید
[ترجمه ترگمان]در را باز کنید؛ بشقاب مهاجم را در مقابل چارچوب در با علامت deadbolt و مداد در طرح کلی نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Close the door and mark the area for the deadbolt.
[ترجمه گوگل]درب را ببندید و قسمتی را که برای پیچ و مهره قرار دارد علامت بزنید
[ترجمه ترگمان]در را ببندید و منطقه for را علامت گذاری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Because the working circumstance is very worse, it is easy to arise for microcomputer device that program runs or deadbolt lock and memory data is destroyed or loses.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که شرایط کاری بسیار بدتر است، به راحتی می توان برای دستگاه میکرو کامپیوتری پیش آمد که برنامه اجرا شود یا قفل شود و اطلاعات حافظه از بین برود یا از بین برود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که شرایط کاری بسیار بدتر است، راه اندازی دستگاه میکرو کامپیوتر آسان است که برنامه اجرا می کند یا قفل کانال و داده های حافظه نابود یا نابود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I walked to the door, pushed in the lock, threw the deadbolt closed and peeked out the peephole.
[ترجمه گوگل]به سمت در رفتم، قفل را فشار دادم، گیره را بستم و به سوراخ چشمی نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]به طرف در رفتم، قفل را هل دادم، قفل را بستم و از سوراخ بیرون انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The youngest, Ralph, is odd, locked in a sealed, symbiotic clutch with his girlfriend that is literalised when they install a deadbolt on their bedroom door.
[ترجمه گوگل]رالف، جوان‌ترین فرد، عجیب است، در یک کلاچ مهر و موم شده و همزیست با دوست دخترش قفل شده است که وقتی آنها یک پیچ و مهره را روی در اتاق خواب خود نصب می‌کنند، به معنای واقعی کلمه می‌شود
[ترجمه ترگمان]The، رالف، عجیب و غریب است، با دوست دخترش که در اتاق خوابشان را قفل می کنند، قفل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now alters to three handshakes only needs two handshakes, the deadbolt lock is possibly occurs.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تغییر به سه دست دادن تنها نیاز به دو دست دادن، قفل deadbolt احتمالا رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]حال تغییر دادن به سه دست دادن فقط به دو دست دادن نیاز دارد، قفل deadbolt احتمالا رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lock bolt placed or moved into position by the turning of a knob or key instead of by spring action

پیشنهاد کاربران

بپرس