jocular

/ˈdʒɑːkjələr//ˈdʒɒkjʊlə/

معنی: شوخ، ظریف، شوخی امیز، فکاهی
معانی دیگر: اهل دل، شوخ دل، شوخی آمیز، خنده دار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: jocularly (adv.), jocularity (n.)
(1) تعریف: jovial or inclined to joke; merry.
متضاد: solemn
مشابه: jocund, jovial

- Your father was in a surprisingly jocular mood last night!
[ترجمه گوگل] پدرت دیشب به طرز شگفت انگیزی حال و هوای شوخی داشت!
[ترجمه ترگمان] دیشب پدرت خیلی حال و حوصله داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: intended to be humorous; facetious.
مشابه: facetious

- He gave the audience a jocular wink.
[ترجمه گوگل] چشمک شوخی به حضار زد
[ترجمه ترگمان] او به حضار چشمکی زد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a jocular man
مرد شوخ

2. a jocular reply
پاسخ مزاح آمیز

3. Michael was in a very jocular mood at the party.
[ترجمه گوگل]مایکل در مهمانی حالت بسیار شوخی داشت
[ترجمه ترگمان] مایکل \"تو مهمونی حوصله شوخی داشت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was in a less jocular mood than usual.
[ترجمه گوگل]او کمتر از حد معمول حال و هوای شوخی داشت
[ترجمه ترگمان]بیش از معمول سرحال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He sounded in a jocular mood.
[ترجمه گوگل]او با حال و هوای شوخی صدا کرد
[ترجمه ترگمان]او سرحال به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His attention and trust gave her jocular ease with men and what acceptance she had of her own forceful character.
[ترجمه گوگل]توجه و اعتماد او باعث شد تا او با مردان راحت شوخ طبعی را داشته باشد و او از شخصیت پر زور خود استقبال کند
[ترجمه ترگمان]توجه و اعتماد او به مهربانی مردان و what که از شخصیت forceful داشت به او آرامش بخشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was appalled to hear his jovial, jocular style.
[ترجمه گوگل]از شنیدن سبک شوخ طبعی و شوخ طبع او وحشت کردم
[ترجمه ترگمان]از این که صدای شوخی و شوخی او را بشنوم وحشت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Halsey gave Victor Henry jocular prod with two fingers.
[ترجمه گوگل]هالسی با دو انگشت به ویکتور هنری شوخی داد
[ترجمه ترگمان]خانم Halsey با دو انگشت به او ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This, and my being esteemed a jocular verbal satirist, supported my consequence in the society.
[ترجمه گوگل]این و اینکه من به عنوان یک طنزپرداز لفظی شوخ طبع شناخته شدم، از پیامد من در جامعه حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، سخنان من بر هجو نویس هجو ادبی کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Avoid scrapbook - type photos or jocular poses by officers on the scene.
[ترجمه گوگل]از دفترچه خودداری کنید - عکس ها یا ژست های شوخی افسران در صحنه را تایپ کنید
[ترجمه ترگمان]از عکس های از نوع scrapbook و یا ژست مزاح آمیز افسران در صحنه دوری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His brilliant speech, jocular talk and profound knowledge won our enthusiastic applause.
[ترجمه گوگل]سخنرانی درخشان، صحبت های شوخی و دانش عمیق او تشویق پرشور ما را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]سخنرانی درخشان، سخنان زننده و دانش عمیق او، تشویق پرشور ما را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is a jocular man, especially around women.
[ترجمه گوگل]او مردی شوخ طبع است، به خصوص در اطراف زنان
[ترجمه ترگمان]او مرد شوخی است مخصوصا در اطراف زنان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. William's jocular personality makes him a very popular person.
[ترجمه گوگل]شخصیت شوخ طبع ویلیام او را به فردی بسیار محبوب تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]شخصیت شوخ طبعی ویلیام او را فردی بسیار مشهور ساخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They passed jocular rumors.
[ترجمه گوگل]آنها شایعات شوخی را منتقل کردند
[ترجمه ترگمان] اونا شایعات مسخره رو رد کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. At the turn of a switch, an emotional tirade could become jocular chit-chat.
[ترجمه گوگل]در نوبت یک سوئیچ، یک طناب هیجانی می تواند به چت شوخی تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]در عوض یک تغییر، یک سخنرانی احساسی می تواند به شوخی با این موضوع خاتمه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شوخ (صفت)
quizzical, gay, blithesome, blithe, witty, facetious, jolly, jocular, frolicsome, sportful, jocose, waggish, lightsome

ظریف (صفت)
fine, delicate, gentle, graceful, subtile, elegant, chi-chi, witty, jocular, chichi, joky, minikin, precieux

شوخی امیز (صفت)
funny, jocular, humorous, jocose

فکاهی (صفت)
jocular, humorous, jocose

انگلیسی به انگلیسی

• amusing, funny
someone who is jocular is cheerful and often makes jokes; a literary word.
something that is jocular is intended to make people laugh; a literary word.

پیشنهاد کاربران

Used to describe someone who is happy and likes to make jokes
شوخ طبع، بذله گو
Kara - Murza was not afraid before and during the sham trial. Instead, as photographs of him showed, he was openly defiant, even jocular
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/jocular
?Do you usually make your friends laugh
No, not at all! Unfortunately, I wasn’t gifted with sense of humor. It’s the other way around – I mean, it’s my friends who usually make me really laugh to the point that I laugh my head off. I’m just a complete opposite to my friends – I guess I’m boring but lucky enough to be surrounded with ⭐jocular friends
...
[مشاهده متن کامل]

adjective
more jocular; most jocular] formal]
1 : liking to tell jokes
a jocular man who could make the most serious people smile
2 : said or done as a joke
a jocular comment
شوخ طبع - اهل دل - شوخ - مزاح آمیز

بپرس