inferno

/ˌɪnˈfɜːrnoʊ//ɪnˈfɜːnəʊ/

معنی: دوزخ، جهنم، جای دوزح مانند و وحشتناک
معانی دیگر: گرمای شدید، جای دوزخ مانند، جای گرم و پر سر و صدا، (کتاب اول از سه کتابی که کمدی الهی دانته شاعر ایتالیایی را تشکیل می دهد) کتاب دوزخ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: infernos
(1) تعریف: hell.

(2) تعریف: a place or condition resembling hell, as in intensity of heat or suffering.
مشابه: conflagration

- a battlefield inferno
[ترجمه محمد] جمجمه شیطان
|
[ترجمه امین] امین اینفرنو
|
[ترجمه گوگل] دوزخ میدان جنگ
[ترجمه ترگمان] یه میدان جنگ جهنمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. then we entered the inferno of the factory's engine room
سپس وارد دوزخ تالار ماشین های کارخانه شدیم.

2. iron girders melted in the inferno
تیرهای آهن در حررات شدید گداخته شدند.

3. Within minutes the house had become a raging inferno.
[ترجمه گوگل]در عرض چند دقیقه خانه تبدیل به یک جهنم خشمگین شده بود
[ترجمه ترگمان]در عرض چند دقیقه خانه جهنمی برپا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The building was an inferno by the time the fire service arrived.
[ترجمه گوگل]زمانی که آتش نشانی رسید، ساختمان یک جهنم بود
[ترجمه ترگمان]وقتی مراسم آتش نشانی رسید، اون ساختمون جهنم جهنم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The burning building became an inferno.
[ترجمه گوگل]ساختمان در حال سوختن تبدیل به جهنم شد
[ترجمه ترگمان]ساختمان سوزان به جهنم تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was desperately trying to calm the inferno raging within her.
[ترجمه گوگل]او ناامیدانه سعی می کرد جهنمی را که در درونش موج می زد آرام کند
[ترجمه ترگمان]او با ناامیدی سعی می کرد جهنم جهنمی را که در درونش موج می زد آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Firemen who pulled him from the inferno looked on anxiously as off-duty technician James McDonald tried to revive him.
[ترجمه گوگل]آتش نشانانی که او را از جهنم بیرون کشیدند، در حالی که تکنسین خارج از وظیفه جیمز مک دونالد سعی می کرد او را زنده کند، با نگرانی به او نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]از جهنم که او را از جهنم نجات داده بود، با نگرانی به technician که جیمز مک دونالد سعی می کرد او را احیا کند، با نگرانی به او نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now it was blazing steadily, promising an out-of-control inferno, unless she came to her senses and stopped it.
[ترجمه گوگل]حالا پیوسته شعله ور می شد و نوید یک جهنم غیرقابل کنترل را می داد، مگر اینکه به خود بیاید و آن را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]حالا آتش به شدت شعله ور شده بود و به جهنم جهنمی از کنترل خارج شده بود، مگر اینکه به حواس او برسد و متوقفش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What they saw was a blazing inferno.
[ترجمه گوگل]چیزی که دیدند جهنمی شعله ور بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که اونا دیدن یه جهنم سوزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Verily, the Academy is a raging inferno of inertia and glazed expressions.
[ترجمه گوگل]به راستی، آکادمی جهنمی خشمگین از اینرسی و عبارات لعاب است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، فرهنگستان به صورت جهنمی از رخوت و حالت های استثنایی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The gas station was an inferno.
[ترجمه گوگل]پمپ بنزین یک جهنم بود
[ترجمه ترگمان]ایستگاه گاز جهنم جهنمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The leaders turned and rode back to the inferno of a village.
[ترجمه گوگل]رهبران برگشتند و به دوزخ یک روستا برگشتند
[ترجمه ترگمان]رهبران برگشتند و به جهنم یک روستا بازگشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The buildings erupted into a towering inferno as the plane, carrying only four people, exploded on impact.
[ترجمه گوگل]ساختمان‌ها به جهنمی بزرگ تبدیل شدند، زیرا هواپیما که تنها چهار سرنشین داشت، بر اثر برخورد منفجر شد
[ترجمه ترگمان]این ساختمان ها در یک جهنم سربه فلک کشیده در حالی که هواپیما تنها چهار نفر را حمل می کرد، منفجر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In a moment the flight deck is an inferno of aviation fuel.
[ترجمه گوگل]در یک لحظه عرشه پرواز جهنمی از سوخت هوانوردی است
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه، عرشه پرواز، جهنم سوخت هوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوزخ (اسم)
acheron, tartarus, hell, inferno, pandemonium, gehenna

جهنم (اسم)
tartarus, hades, hell, inferno, gehenna, avernus

جای دوزح مانند و وحشتناک (اسم)
inferno

انگلیسی به انگلیسی

• hell; place of misery and torment, place which is like hell
an inferno is a very large dangerous fire; a literary word.

پیشنهاد کاربران

دوزخ
جهنم
آتش مهیب
اهریمن

noun
[count] :
a very large and dangerous fire
By the time help arrived, the fire had grown to a raging inferno

a place or a state that resembles or suggests hell
◀️the inferno of war
...
[مشاهده متن کامل]

also : an intense fire : CONFLAGRATION
◀️a raging inferno
■ Synonyms :
conflagration, fire, holocaust
■ Examples :
◀️ By the time help arrived, the fire had grown to a raging inferno
◀️ the intense heat of the raging inferno repeatedly drove back the firefighters

اسم ( جمع:infernos )
1 ) آتش بزرگ و خطرناک ( از این واژه در گزارشات روزنامه ها معمولا استفاده میشود. )
2 ) زمانی که شخصی احساسات غیر قابل کنترل و شدید دارد استفاده میشود:
. She was desperately trying to calm the inferno raging within her
آتش غیر قابل کنترل
آتش سوزی کنترل نشدنی

بپرس