پیشنهاد‌های دکتر رسولی (١,٦٦٣)

بازدید
٣,٨٥٧
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آسان. سهل، بی زحمت، آسوده، ملایم، روان، سلیس، ورزش: پاس آسان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

با سلام جناب استاد شما تصمیم به جنگ دارین من ادعایی ندارم و شاگردی بیش نیستم ولی برداشتین فقط روی نظرات بنده نظر گذاشتین . لطفا نیرو و قوت خود را نگه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

فرض کردن. بخود گرفتن، بخود بستن، وانمود کردن، تظاهر کردن، تقلید کردن، فرض کردن، پنداشتن، بعهده گرفتن، تقبل کردن، انگاشتن، التزام، در دست گرفتن، فرمان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پای. کلوچه میوه دار، کلوچه گوشت پیچ، کلاغ زنگی، کلاغ جاره، آدم ناقلا، جانور ابلق، چیز آشفته و نامرتب، درهم ریختن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

next, following, subsequent, succeeding - additional, alternative, extra, further, other - inferior, lesser, lower, secondary, subordinate - suppo ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

اطمینان، یقین. قطع، امر مسلم، قانون فقه: یقین، روانشناسی: یقین، بازرگانی: قطعیت. بی گمان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ارتباط دادن. متحد، شریک شدن، هم پیوند، همبسته، وابسته کردن، آمیزش کردن، معاشرت کردن، همدم شدن، پیوستن، مربوط ساختن، شریک کردن، همدست، همقطار، عضو پیو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

فوت کردن. مردن، درگذشتن، جان دادن، فوت کردن، طاس، طاس تخته نرد، جفت طاس، مهره، سرپیچ، بخت، قمار، سرنوشت، به شکل حدیده یاقلاویز در آوردن، با حدیده و ق ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ارشد، بزرگتر، مهتر، ارشد، بالاتر، بالا رتبه، قدیمی، ورزش: مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی، تنیس باز سالمند، مسابقه گلف برای بازیگران بالاتر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اشتباه. مخالف اخلاق یا قانون، ناحق، خطا، اشتباه، تقصیر و جرم غلط، ناصحیح، غیر منصفانه رفتار کردن، بی احترامی کردن به، سهو، قانون فقه: اشتباه، علوم نظ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

action, animation, bustle, exercise, exertion, hustle, labour, motion, movement - pursuit, hobby, interest, pastime, project, scheme. فعالیت. عمل، و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنار، جنب. جهت، پهلو کناره، طرف، سمت، پهلو، جنب، جانب، ضلع، کناره، طرفداری کردن، در یکسو قرار دادن، علوم مهندسی: ضلع، معماری: بر، ورزش: تیم، علوم دری ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

personality, big name, big shot ( informal ) , dignitary, luminary, star, superstar, V. I. P. - fame, distinction, notability, prestige, prominence ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خط؛ صف. سطر، ردیف، رشته، بند، ریسمان، رسن، طناب، سیم، جاده، دهنه، لجام، خط کشیدن، خط انداختن، خط دار کردن، به خط کردن، آراستن، تراز کردن، آستر کردن، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

response, answer, reply - recoil, counteraction - conservatism, the right

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هدر دادن، اسراف کردن. افت، قراضه، تضییع کردن، تفریط، آشغال، ضایع کردن، صرف کردن، زباله، هرز دادن، حرام کردن، بیهوده تلف کردن، نیازمند کردن، بی نیرو و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

غیبت. نبودن، حالت غیاب، فقدان، روانشناسی: غیاب. عدم حضور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ریختن، سرازیر کردن. جاری شدن یا ساختن، تراوش بوسیله ریزش، مقدار ریزش چیزی، ریزش بلا انقطاع و مسلسل، روان ساختن، پاشیدن، افشاندن، جاری شدن، باریدن، عل ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

زور چپاول کردن، چپاول، تاراج، یغما، غنیمت، غارت کردن، چاپیدن، قانون فقه: تاراج کردن یا به تاراج بردن، علوم نظامی: به غنیمت گرفتن loot, pillage, raid, ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٧

رسیدن. دسترسی، توانایی، استطاعت، وسعت، حدود، میدان، هدف، رسیدن، نایل شدن، کشش، حصول، رسایی، برد، علوم مهندسی: ناحیه، بازرگانی: دسترس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جریان هوای آرام. جریان هوای معمولی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

بزرگی. دامنه، حیطه عمل، کشش، شدت، تعداد، زیادی. عظمت، حجم، قدر، اهمیت، شکوه، اندازه، مقدار، علوم مهندسی: شدت، کامپیوتر: مقدار، معماری: قدر مطلق، بزرگ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

decrease, abate, diminish, ease, ebb, lessen, quieten, slacken, wane - sink, cave in, collapse, drop, lower, settle واگذاشتن، نشست کردن، فرو نشستن، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

reaction, counteraction, recoil, repercussion, resistance, response, retaliationواکنش، عکس العمل. انفعال، عکس العمل، انعکاس، واکنشی، علوم مهندسی: عکس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

tug, jolt, lurch, pull, thrust, twitch, wrench, yank در فحش دادن به معنای عوضی و آشغال میشود . چرخش ناگهانی کشتی بیک سو، کج شدن، فریب، خدعه، گوش بزنگ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

time, date, day ( s ) , duration, epoch, era, سن؛ پیر شدن. پیر کردن. خستگی، کهنه کردن، سرد و سخت کردن فولاد، عمر، پیری، سن بلوغ، دوره، عصر، پیرنما کر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سه بردار. سه مسیر. سه جهت. سه راه. سه حامل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

شاخص، برجسته. متورم . هویدا. فاش. مشخص. پیدا. حساس، والا، مهم، مشهور، غالب، قابل توجه، ممتاز، ویژه، اعلی، برتر. بالا. ارشد. واضح. معلوم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

idea, concept, formula, generalization, hypothesis, notion, theorem, theory, thought - absent - mindedness, absence, dreaminess, inattention, pensiv ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جر و بحث کردن، مشاجره کردن بحث و گفتگو کردن، دلیل آوردن، استدلال کردن. زد و خورد. برخورد. تضاد، کشمکش. ستیزه، کشاکش، نبرد، برخورد، ناسازگاری، تضاد، ن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

argue, clash, come to blows, differ, disagree, fight, quarrel, squabble

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تلافی کردن. تاوان دادن، عین چیزی را به کسی برگرداندن. وازردن. وازشتن. عمل متقابل انجام دادن.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

give out, cast, drop, emit, give, radiate, scatter, shower, spill - cast off, discard, moult, slough

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

outstanding, brilliant, exquisite, fine, first - class, first - rate, good, great, superb, superlative, world - class عالی، ممتاز. بسیارخوب، شگرف. چش ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

علاقه مند، مایل؛ جالب؛ بهره. منافع . علاقمند کردن، ذینفع کردن، بر سر میل آوردن، سهیم کردن، بهره، تنزیل، سود، مصلحت، دلبستگی، علاقه، قانون فقه: ربح، م ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کلم. دله دزدی، کش رفتن، رشد پیدا کردن ( مثل سر کلم ) . پول. نان. چیپس. بی شرمی. فلز برنج money, blunt, brass, bread, chips, dibs, dinero, do - re - m ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اشکبار. گریان. weeping, blubbering, crying, in tears, lachrymose, sobbing, weepy ( informal ) , whimpering

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دوبرابر، بطورمضاعف، ازدوراه، ازدوجهت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جسم جامد و سخت، مقاوم، یکدنده، تزلزل ناپذیر. مصرانه. قاطعانه. سرسختانه. لجوجانه. با یک دنده گی.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سنگ اتشزنه، سنگ چخماق، سنگ فندک، اتش زنه، چیز سخت، سنگریزه، معماری: ریگ چخماق

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

strive, exert oneself, give it one's best shot ( informal ) , go all out ( informal ) , knock oneself out ( informal ) , labour, make an all - out ef ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

goodness, incorruptibility, integrity, morality, probity, rectitude, righteousness, uprightness, worth - merit, advantage, asset, attribute, credit, ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

interchange, barter, change, convert into, swap, switch, trade - interchange, barter, quid pro quo, reciprocity, substitution, swap, switch, tit for ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٧

harass, badger, goad, harry, impel, persecute, pester, provoke ایذا کردن دشمن، به ستوه اوردن اذیت کردن، بستوه اوردن، عاجز کردن، اذیت کردن، ( نظ ) . ح ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شناسایی کردن. تعیین کردن، تعیین هویت کردن، مشخص کردن، تشخیص دادن، مشاهده کردن، همسان ساختن، شناختن، تشخیص هویت دادن، یکی کردن، علوم مهندسی: مربوط کرد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

want, aspire, crave, desire, hanker, hope, long, yearn - desire, aspiration, hope, intention, urge, want, whim, will آرزو کردن. خواستن، میل داشتن، آ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

الکترونیک: پیوند، شیمی: سند قرضه، ضمانت، تعهد، تجارت خارجی: وصل کردن، متصل کردن، چسباندن اتصال، ارتباط، چسب، علوم مهندسی: سندی که به موجب ان خود و وا ...