پیشنهاد‌های دکتر رسولی (١,٦٦٣)

بازدید
٣,٧٠٧
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خراب کردن، ویران کردن؛ خرابه، ویرانه، لاشه ماشین و هواپیما پس از حادثه. کالای بازیافتی از کشتی یا ماشین شکسته یا خانه ویران، کشتی شکسته، خرابی، لاشه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

زیبا. قشنگ. خوبرو. خوشگل. جذاب. گیرا. دلبر. دوست داشتنی. خوب .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

relating to the position or job of someone or something:وابسته به مقام و موقعیت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٧

ابرو کنار راه، کنده، چاله، سنگر رابط خندق کندن، شهر، خندق، حفره، راه اب، نهراب، گودال کندن، عمران: راه اب، معماری: جوی، زیست شناسی: ابرو، ورزش: حفره ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

حیله، برپا کردن، نصب قطعات، بادگل و بادبان اراستن، مجهز کردن، اماده شدن، با خدعه و فریب درست کردن، گول زدن، دگل ارایی، وضع حاضر، سر و وضع، اسباب، لوا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

صاحب. مالک . دارا. possessor, holder, landlord or landlady, proprietor

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

خودبه خود. خود انگیز، بی اختیار، فوری، شیمی: خود به خود، روانشناسی: خود انگیخته، علوم هوایی: خود انگیز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اشراف زاده، اعیان. صاحب، ارباب، خداوندگار، فرمانروا، شاهزاده، مالک، ملاک، حکمروایی کردن، مانند لرد رفتار کردن، عنوان لردی دادن، بازرگانی: ارباب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

ترویج کننده فروش، پیش برنده، ترقی دهنده، ترویج کننده، قانون فقه: موسس، بازرگانی: مبلغ، ورزش: برگزار کننده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

topic, affair, business, issue, matter, object, point, question, substance, theme - citizen, national, subordinate - subordinate, dependent, inferi ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

copy, duplicate, mimic, recreate, reduplicate, reproduce تکرار کردن. تکثیر یافتن. ازدیاد. زیاد شدن. برگرداندن، تازدن، جورساختن، کپی، تقلید کردن، ادا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٨

firm, compact, concrete, dense, hard - strong, stable, sturdy, substantial, unshakable - sound, genuine, good, pure, real, reliable. reliable, depen ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣٤

خواسته. مشیت، اختیار، رضا، وصایا، با وصیت واگذار کردن، خواستن، خواست، خواهش، آرزو، نیت، قصد، وصیت نامه، اراده کردن، وصیت کردن، میل کردن، فعل کمکی'خوا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

mediator, ambassador, delegate, diplomat, honest broker, intermediary, moderator

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٨

توانایی های خود را به رخ کشیدن، پز دادن. تفاخر کردن. فخر فروشی کردن. لاف، مباهات، بالیدن، خودستایی کردن، سخن اغراق آمیز گفتن، به رخ کشیدن، رجز خواندن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

مهندسی صنایع: ارزش، بها، قیمت، قدر، قابلیتی که به موقع و به قیمتی مناسب برای خریدار فراهم میشود و در هر مورد توسط خریدار تعریف می شومهندسی صنایع: تول ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

sureness, assurance, confidence, conviction, faith, positiveness, trust, validity - fact, reality, sure thing ( informal ) , truth اطمینان، یقین. قط ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

That which entitles one to confidence, credit, or authority استوار نامه، گواهی نامه، اعتبار نامه، اختیار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٧

نفوذ کردن در منطقه، تراوش کردن، نشر کردن، گذاشتن، در خطوط دشمن نفوذ کردن، علوم نظامی: نفوذ به منطقه. از سوراخهای صافی گذراندن، صاف کردن، با تراوش گذر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

enormous, colossal, giant, huge, immense, mammoth, stupendous, titanic, tremendous غول پیکر. بسیار بزرگ. هنگفت . کلان. ماموت. عظیم الجثه.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

judgment, arbitration, conclusion, decision, finding, pronouncement, ruling, settlement, verdict قضاوت، داوری، احقاق حق، حکم ورشکستگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

dear, admired, adored, darling, loved, pet, precious, prized, treasured, worshipped عزیز، معشوق، محبوب، مورد علاقه. دلبر. عزیز دل. با ارزش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

azure, cerulean, cobalt, cyan, navy, sapphire, sky - coloured, ultramarine - depressed, dejected, despondent, downcast, low, melancholy, sad, unhapp ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

great, enormous, fearful, gigantic, huge, intense, tremendous. excellent, amazing, brilliant, fantastic ( informal ) , magnificent, marvellous, outst ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نمره. نشان کردن، مارک ( واحد پول کشور آلمان ) ، نشانه کردن، علامت گذاری کردن، نشانه هدف، نمره گذاری کردن، نمره، نشانه، نشان، هدف، پایه، نقطه، درجه، م ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

high - spirited, animated, cheerful, ebullient, energetic, enthusiastic, lively, spirited, vivacious - luxuriant, abundant, copious, lavish, plentifu ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

evident, apparent, clear, conspicuous, distinct, indisputable, manifest, noticeable, plain, self - evident, undeniable, unmistakable واضح، بدیهی، مشه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

outline, abstract, plan, rough, sketch, version - order, bill ( of exchange ) , cheque, postal order. outline, compose, design, draw, draw up, formu ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

elation, ecstasy, exaltation, exhilaration, intoxication, joy, jubilation, rapture رضامندی، خوشی، خوشحالی، رضایت، مشاط، شنگولی. شادی. کیف. شعف.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

cause, aim, goal, grounds, incentive, intention, motive, object, purpose - sense ( s ) , intellect, judgment, logic, mind, rationality, sanity, soun ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

to make a high or musical sound by blowing air out through your lips سوت. صفیر، سوت زدن، ورزش: سوت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١١

alike, duplicate, indistinguishable, interchangeable, matching, twin یکسان، همسان برابر، همانند، همان، مساوی، علوم مهندسی: کاملا برابر، روانشناسی: هم ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

companion, buddy ( informal ) , chum ( informal ) , comrade, mate ( informal ) , pal, playmate - supporter, ally, associate, patron, well - wisher ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٨

personality, big name, big shot ( informal ) , dignitary, luminary, star, superstar, V. I. P. - fame, distinction, notability, prestige, prominence ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

passage, alleyway, backstreet, lane, passageway, pathway, walk کریدور، راهرو، غلام گردش، محل عبور، گذر. جاده. معبر، گذرگاه، خط سیر، پیاده رو، کوچه خ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٨

important, big, considerable, material, meaningful, momentous, significant, substantial, weighty نتیجه ای، مهم، دارای اهمیت، پربرایند. قابل ملاحظه، چ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

فرا مفصلی. ترا مفصلی. ماورای مفصلی. سراسر مفصلی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تغییر و تبدیل استخوان. بازده استخوان. دگرگونی استخوان.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

پیری سلولی. کهولت سلولی. ازکار افتادگی سلولی. ناتوانی سلولی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

indicative, characteristic, suggestive مطابق نشانه بیماری، نماینده، حاکی از علائم مرض، ( طب ) نشانه بیماری. نماینده، حاکی، دال، نشانه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٧

همیشگی، پایا. مداوم، پایدار، ثابت قدم، باثبات، استوار، وفادار، دائمی، عدد ثابت، کامپیوتر: ثابت، معماری: ثابت، دائمی: ثابت، مقدار ثابت، دایمی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٧

پرواز نزدیک زمین، درحال توقف پر زدن، پلکیدن، شناور واویزان بودن، در تردید بودن، منتظرشدن، علوم هوایی: شناوری، علوم نظامی: پرواز ثابت در سطح زمین

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٧

a period when someone, especially someone in a university job, stops doing their usual work in order to study or travel مرخصی. فرصت مطالعاتی . سبتی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

رگ وپی، پی، وتر، تار وپود، رباط

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

imaginary, dreamlike, fabulous, fanciful, illusory, make - believe, visionary - insubstantial, immaterial, intangible, nebulous. fake, artificial, f ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

جریمه کردن، محرومیت، ضبط کردن، بطور جریمه یا تاوان گرفتن، فقدان، زیان، ضبط شده، خطا کردن، جریمه دادن، هدر کردن، قانون فقه: از دست رفتن، بازرگانی: تاو ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٨

seal, device, endorsement, mark, sign, stamp, symbol - indication, sure sign, telltale sign انگ زدن، عیارگذاشتن، نشان، عیاری که از طرف زرگر یا دولت ر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

tending to spread especially in a quick or aggressive manner: such as. a. of a non - native organism : growing and dispersing easily usually to the d ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

examination, analysis, checkup, inspection, perlustration, review, scan, scrutiny, survey, view بازرسی کردن. ممیزی دفاتر محاسباتی، بازبینی، حسابرسی ک ...