پیشنهاد‌های دکترحامد رسولی (١,٦٩٠)

بازدید
٧,٥٤٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

انکار، دست کشی، ترک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

ساطع کننده، تشعشع کننده، منتشر کننده، ساتع کننده، کامپیوتر: امیتر، علوم هوایی: امیتر، علوم نظامی: پس دهنده امواج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

فهرست اموال. لیست موجودی، صورت دارایی، موجودی کالا، دفتر دارایی، فهرست اموال، سیاهه، صورت کالا، دفتر دارایی، موجودی انبار، صورت، تحریر ترکه متوفی، رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

کین خواه، خونخواه، دادگیر، انتقام جو. کینه جو.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

قطعی، قاطع، صریح، معین کننده، نهایی final, absolute, complete, conclusive, decisive - authoritative, exhaustive, perfect, reliable, ultimate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

دودکش ناو، قیف، دودکش، بادگیر، شکل قیفی داشتن، ( مج ) . باریک شدن، ( تش ) . عضو یا اندام قیفی شکل، علوم مهندسی: قیف، شیمی: قیف، علوم نظامی: دودکش، عل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

generous, beneficent, benevolent, bountiful, lavish, liberal, magnanimous, open - handed, philanthropic, unstinting سخاوتمند، با گذشت، سخی، بخشنده. ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

small sea creature that you can eat, which has ten legs and a soft shell میگو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

اوج، ذروه، قله، منتها ( درجه ء ) ، سر، مرتفعترین نقطه، ( طب ) بحران، نقطه ء کمال، روانشناسی: اوج apex, apogee, capstone, climax, culmination, meridia ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

مزمن. دیرینه، سخت، شدید habitual, accustomed, confirmed, habituated, usual, accepted, customary, routine, wonted

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

فساد. تخریب. نابودی. خرابی. تباهی. مستهلک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

قدرت، نیرومندی، زور، نیرو، انرژی، توان. شور. حرارت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کنسرت. انجمن ساز و آواز، هم آهنگی، توافق، تفاهم، مرتب کردن، جور کردن، هماهنگی negotiate, arrange, settle, agree, coincide, concord, concur, harmonize ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

ضابطه. قانون. کنترل، نظارت. مقررات و نظامات، نظام، نظامنامه، تنظیم، تعدیل، قاعده، دستور، قانون، آیین نامه، مقرره، علوم مهندسی: آیین نامه، الکترونیک: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

مورب. کج. اریب. غیر مستقیم. مایل . منحرف.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مزاحم شدن، ( تمرکز، خواب، آرامش کسی را ) بهم زدن مختل کردن، برهم زدن، بهم زدن، آشفتن، مضطرب ساختن، مزاحم شدن، زیست شناسی: بر هم زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

فدایی، شهید راه خدا کردن، شهید، به شهادت رساندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧٩

وصیت. میل . اراده . خواسته. مشیت، اختیار، رضا، وصایا، با وصیت واگذار کردن، خواستن، خواست، خواهش، آرزو، نیت، قصد، وصیت نامه، اراده کردن، وصیت کردن، می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

مرکز. کانون. قطب. برجستگی، ناف، کاسه چرخ، رینگ چرخ، توپی چرخ، قطب، مرکز فعالیت، علوم مهندسی: چرخ فرز، علوم هوایی: توپی، علوم نظامی: طوقه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مفهوم. تصور کلی، راه کار، تدبیر، روش اجرای یک چیز، چکیده، فکر، عقیده، روانشناسی: مفهوم، علوم نظامی: خلاصه خط مشی. عقیده، اعتقاد. تصور، اندیشه، نظریه، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

وسط چیزی گذشتن، از جایی رد شدن. متقاطع، عرضی، عبور کردن، تقاطع کردن، برخورد کردن، قطع کردن یک مسیر، صلیب، خاج، چلیپا، علامت ضربدر یا به اضافه، حد وسط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

وسط چیزی گذشتن، از جایی رد شدن. متقاطع، عرضی، عبور کردن، تقاطع کردن، برخورد کردن، قطع کردن یک مسیر، صلیب، خاج، چلیپا، علامت ضربدر یا به اضافه، حد وسط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مایه هیبت یا حرمت، پر از ترس و بیم، حاکی از ترس، ناشی از بیم، وحشت اور، ترس اور شگفت آور - شگفت انگیز - هیجان انگیز - زیبا - نفس گیر - دلهره آور - چش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تکلیف. واگذار کردن، ماموریت دادن، انتقال اظهار، تعیین تعداد سهمیه، گمارش، واگذاری، انتقال قانونی، حواله، تخصیص اسناد، تکلیف درسی و مشق شاگرد، وظیفه، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

انتزاعی ( یک نوع سبک هنری ) ، تجریدی، مطلق ( عدد ) ربودن، بردن، کش رفتن، خلاصه کردن، چکیده کردن، جداکردن، تجزیه کردن، جوهرگرفتن از، عاری ازکیفیات وا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

٢٧سلام جناب استاد قربانی با همه احترامی که واسه هم رشته خودم قائل هستم پس از یک هفته صفحه باز کردم تمام نشستی روی نظرات من نظر گذاشتی یعنی اینقدر بیک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

٢٧سلام جناب استاد قربانی با همه احترامی که واسه هم رشته خودم قائل هستم پس از یک هفته صفحه باز کردم تمام نشستی روی نظرات من نظر گذاشتی یعنی اینقدر بیک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کلمه. واژه پرداز . لغت، لفظ، گفتار، واژه، سخن، حرف، عبارت، پیغام، خبر، قول، عهد، فرمان، لغات را به کار بردن، با لغات بیان کردن، کامپیوتر: واژه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

زردپی طرفین حفره پشت زانو، عضلات عقب ران، زردپی، زانوی کسی را بریدن، فلج کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قطعا، حاکمانه، امرانه، حکما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تاسف خوردن، زاریدن، سوگواری کردن، سوگواری، ضجه و زاری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دره کوچک، حلق، دره تنگ، گلوگاه، ابکند، شکم، گدار، پر خوردن، زیاد تپاندن، با حرص و ولع خوردن، پر خوری کردن، پر خوری، عمران: گذرگاه تنگ بین دو کوه، معم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بااب گرم سوزاندن، اب جوش ریختن روی، تاول زده کردن، تاول، اثر اب جوش بر روی پوست، سوختگی، اب پز کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دروغگو، کاذب. نعناعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مطلوب، پسندیده. مرغوب، خواستنی، خوشایند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عتاب کردن، تشر زدن، نهیب زدن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

اسب، توسن، مرکوب، وسیله نقلیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

وفق دادن، سازگار کردن صلح دادن، آشتی دادن، تطبیق کردن، راضی ساختن، وفق دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

عوارض بیماری. عواقب . پیچیدگی. مشکل . مسئله بغرنج.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مدیر. عملگر. مدیر عامل، مدیر اجرایی، مجری، هیئت رئیسه، ضابط عدلیه، قوه مجریه، کامپیوتر: مجری، قانون فقه: قوه مجریه، روانشناسی: مدیر، بازرگانی: مجری، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خوشه. مجموعه. کلاستر، خوشه ای، گروه، سنبله، دسته کردن، جمع کردن، خوشه کردن، لوستر چند شاخه شمش، خوشه مین، علوم مهندسی: قالب، کامپیوتر: گروه، الکترونی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حد متوسط، حد معمول. میانگین حسابی، خسارت ( دریائی ) ، معدل گرفتن، به دست آوردن مقدار متوسط، مقدار متوسط، میانگاه، حد متوسط، معدل، متوسط، درجه عادی، ح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

انتظار داشتن. پیش بینی کردن، چشم داشتن، منتظر بودن، حامله بودن، علوم نظامی: انتظار داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لیموترش. رنگ لیمویی، ورزش: باخت عمدی، بردن بازی بیلیارد به روش آماتوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

محدود کردن؛ حد. حریم، کران ( حد ) ، کنار، پایان، اندازه، وسعت، معین کردن، منحصر کردن، علوم مهندسی: محدود، قانون فقه: محدود کردن، روانشناسی: محدود کرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

متفخر، مایه افتخار، سربلند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

شورا؛ سازمان خدمات شهری. هیات، انجمن، مشاوره، مجلس، کنکاشگاه،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

ساختار، تشکیل. صورت بندی، فرم، زیرگاه، تشکیل دادن، شکل گیری، تکوین، آرایش، شکل، ساختمان، تشکیلات، احداث، صف آرایی، تشکیل، رشد، ترتیب قرار گرفتن، معما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تنش؛ گرفتگی ( عضلات ) . کشش، امتداد، تمدد، قوه انبساط، سفتی، بحران، تحت فشار قرار دادن، کشمکش، علوم مهندسی: امتداد، عمران: کشش، معماری: تنش، روانشناس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

مسابقه. مباحثه وجدل کردن، اعتراض داشتن بر، ستیزه کردن، مشاجره، رقابت، دعوا، مورد تردید یا اعتراض قرار دادن، بازرگانی: اعتراض کردن