پیشنهاد‌های دکتر رسولی (١,٦٦٣)

بازدید
٣,٨٦١
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٧

help, advance, aid, assist, back, boost, encourage, forward, foster, support - raise, elevate, exalt, upgrade - advertise, hype, plug ( informal ) ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٧

load, baggage, consignment, contents, freight, goods, merchandise, shipment محموله. کالا، بار کشتی، محموله دریایی، بار، محموله کشتی

پیشنهاد
٤

استخوان سازی هیتروتروفیک . یعنی رشد استخوان در بافت نرم، جایی که بطور نرمال و معمول رشد استخوان وجود دارد. ( HO ) is the presence of bone in soft t ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

Date: 1300 - 1400; Origin: story; perhaps because some medieval buildings had paintings on their walls telling stories] a floor or level of a buildin ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ویژگی سازگار. امکان سازگاری. شاخص سازگاری. مشخصه سازگار و هماهنگ. دارای صفت سازگار یا هماهنگ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

برآمدگی فلزی. بیرون زدگی فلزی. قلمبه بودن فلزی. قمپوز فلزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

amidst, among, betwixt, in the middle of, mid مابین درمیان، دربین، درمقام مقایسه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

check, authenticate, bear out, confirm, corroborate, prove, substantiate, support, validate تایید کردن، تصدیق کردن. وارسی کردن، مقایسه کردن با اصل پی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

incidental, inessential, irrelevant, marginal, minor, secondary, unimportant - outermost, exterior, external, outer, outside دوره امادگی، نورس، جنبی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

plank, panel, piece of timber, slat, timber - directors, advisers, committee, conclave, council, panel, trustees - meals, daily meals, provisions, ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

assemble, cluster, congregate, convene, converge, flock together, rally - gather, accumulate, amass, assemble, heap, hoard, save, stockpile جمع آوری ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

administer, be in charge ( of ) , command, conduct, direct, handle, run, supervise - succeed, accomplish, arrange, contrive, effect, engineer - han ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

national, countrywide, general, widespread سرتاسری، در سرتاسر کشور. در کل کشور. در تمام کشور. درسراسر کشور. سراسری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

penetrate, chop, pierce, score, sever, slash, slice, slit, wound - divide, bisect, dissect, slice, split - trim, clip, hew, lop, mow, pare, prune, ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مرزبندی جغرافیایی. حد بندی محلی یا ناحیه ای. تعیین حد محلی/ منطقه ای و جغرافیایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

در مهندسی نخستین نقطه در نمودار تنش - کرنش که تغییر شکل همیشگی رخ می دهد، نقطه تسلیم یا واداد ( به انگلیسی: Yield point ) گفته می شود. رفتار ماده پیش ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

قاب بارگذاری. فریم بارگذاری. ابزار/وسیله/دستگاه / ست بارگذاری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سلول وزن کشی یا مبدل وزن ( به انگلیسی: Load cell ) یک مبدل است که می تواند انواع نیرو مانند نیروی کششی، فشاری، یا گشتاوری را به سیگنال الکتریکی استان ...

پیشنهاد
٤

تست یا آزمایش مکانیکی در محیط آزمایشگاه تست مکانیکی آزمایشگاهی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تست مکانیکی آزمایش مکانیکی

پیشنهاد
٤

تست مکانیکی واقعی در محیط آزمایشگاه ( آزمایشگاهی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جسم مهره یا تنه مهره ( به انگلیسی: Vertebral body ) قسمتی از یک مهره در ستون فقرات است که بخش جلویی ( قدامی ) هر مهره را تشکیل می دهد. قوس مهره ای در ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

importance, advantage, benefit, desirability, merit, profit, usefulness, utility, worth - cost, market price, rate - values: principles, ethics, ( ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

کنسرت. انجمن ساز و آواز، هم آهنگی، توافق، تفاهم، مرتب کردن، جور کردن، قانون فقه: هماهنگی negotiate, arrange, settle, agree, coincide, concord, concur ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

brothel, bagnio, bawdy house, bordello, cathouse, hookshop, joyhouse, seraglio, sporting house, whorehouse, red - light district, levee, tenderloin, ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

درخواست کردن، اعمال کردن. صدق کردن، به کار بردن، استعمال کردن، اجرا کردن، متصل کردن، بهم بستن، درخواست دادن، شامل شدن، قابل اجرا بودن، قانون فقه: درخ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سلام و عرض ادب و احترام استاد کتابدار عزیز دو املا هم صحیح میباشد. ♥️🌹

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

premature, advanced, forward, untimely - primitive, primeval, primordial, undeveloped, young - too soon, ahead of time, beforehand, in advance, in ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

an object that is used to send a weapon or spacecraft into the sky

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

علاقه مند، مایل؛ جالب؛ بهره علاقمند کردن، ذینفع کردن، بر سر میل آوردن، سهیم کردن، بهره، تنزیل، سود، مصلحت، دلبستگی، علاقه، قانون فقه: ربح، مصلحت، روا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

completion, companion, consummation, counterpart, finishing touch, rounding - off, supplement - total, aggregate, capacity, entirety, quota, totality ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

possessions, assets, belongings, capital, effects, estate, goods, holdings, riches, wealth - land, estate, freehold, holding, real estate - quality, ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

an image of a person or animal that is made in solid material such as stone or metal and is usually large ⇒ sculpture تندیس، مجسمه. پیکره، هیکل، تمثا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

تبدیل، دگرگونی، تغییرشکل، تغییرماهیت، تحول. انتقال. ترادیسی. استحاله. دگرسازی change, alteration, conversion, metamorphosis, revolution, sea change, ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٧

complicated, complex, convoluted, elaborate, fancy, involved, labyrinthine, tangled, tortuousبغرنج. درهم برهم. پیچیده. آشفته. قاراشمیش. درگیر. گیرواگ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

importance, consequence, greatness, moment, note, significance, weight - size, amount, amplitude, extent, mass, quantity, volume

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

put together, accumulate, amass, collect, cull, garner, gather, marshal, organize جمع آوری کردن. همگردانی کردن، توده کردن، گردآوردن، تالیف کردن، کامپ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

بزرگی. دامنه، حیطه عمل، کشش، شدت، تعداد، عظمت، حجم، قدر، اهمیت، شکوه، اندازه، مقدار، علوم مهندسی: شدت، کامپیوتر: مقدار، معماری: قدر مطلق، بزرگی، مقدا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بارگرهای فولادی. بار کننده های استیل. بارکن های فولادی یا استیل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

وضعیت حدی. شرایط مرزی. شرایط حدی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٨

profitable, advantageous, fruitful, productive, remunerative, well - paid پول ساز، پر منفعت سودمند، نافع، موفق

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

picturesque, beautiful, panoramic, spectacular, striking صحنه ای، نمایشی، مجسم کننده، خوش منظر. زیبا. چشم نواز. فوق العاده. منظره خاص و منحصربفرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

superficial, empty, slight, surface, trivial - unintelligent, foolish, frivolous, ignorant, puerile, simple کم عمق. کم ژرفا، کم آب، سطحی، کم عمق کرد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

protection, cover, defence, guard, screen - safety, asylum, haven, refuge, retreat, sanctuary, security - protect, cover, defend, guard, harbour, h ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

پرسیدن، تحقیق کرد. بازجویی کردن، جویا شدن، استفسار کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

وسعت، جهت یاب، تدبیر کردن، نقشه کشیدن، اختراع کردن، دور زدن، مدار چیزی راکامل نمودن، باقطب نماتعیین، جهت کردن، محصور کردن، محدود کردن، فهمیدن، درک کر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

عادتی بسیار زشت و ناپسند که در بین نوجوانان دیده میشود: استمنا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

استمنا. ناچاری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

shocking, agonizing, damaging, disturbing, hurtful, injurious, painful, scarring, upsetting, wounding وابسته به روان زخم، زخمی، جراحتی، ضربه ای، روان ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١١

Great boast little toast اصطلاحا یعنی: پز عالی جیب خالی