پیشنهاد‌های دکترحامد رسولی (١,٦٧١)

بازدید
٥,٥٥١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرواز نزدیک زمین، درحال توقف پر زدن، پلکیدن، شناور واویزان بودن، در تردید بودن، منتظرشدن، علوم هوایی: شناوری، علوم نظامی: پرواز ثابت در سطح زمین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

a period when someone, especially someone in a university job, stops doing their usual work in order to study or travel مرخصی. فرصت مطالعاتی . سبتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

رگ وپی، پی، وتر، تار وپود، رباط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

imaginary, dreamlike, fabulous, fanciful, illusory, make - believe, visionary - insubstantial, immaterial, intangible, nebulous. fake, artificial, f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

جریمه کردن، محرومیت، ضبط کردن، بطور جریمه یا تاوان گرفتن، فقدان، زیان، ضبط شده، خطا کردن، جریمه دادن، هدر کردن، قانون فقه: از دست رفتن، بازرگانی: تاو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

seal, device, endorsement, mark, sign, stamp, symbol - indication, sure sign, telltale sign انگ زدن، عیارگذاشتن، نشان، عیاری که از طرف زرگر یا دولت ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

tending to spread especially in a quick or aggressive manner: such as. a. of a non - native organism : growing and dispersing easily usually to the d ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

examination, analysis, checkup, inspection, perlustration, review, scan, scrutiny, survey, view بازرسی کردن. ممیزی دفاتر محاسباتی، بازبینی، حسابرسی ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

help, advance, aid, assist, back, boost, encourage, forward, foster, support - raise, elevate, exalt, upgrade - advertise, hype, plug ( informal ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

load, baggage, consignment, contents, freight, goods, merchandise, shipment محموله. کالا، بار کشتی، محموله دریایی، بار، محموله کشتی

پیشنهاد
٦

استخوان سازی هیتروتروفیک . یعنی رشد استخوان در بافت نرم، جایی که بطور نرمال و معمول رشد استخوان وجود دارد. ( HO ) is the presence of bone in soft t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Date: 1300 - 1400; Origin: story; perhaps because some medieval buildings had paintings on their walls telling stories] a floor or level of a buildin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ویژگی سازگار. امکان سازگاری. شاخص سازگاری. مشخصه سازگار و هماهنگ. دارای صفت سازگار یا هماهنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

برآمدگی فلزی. بیرون زدگی فلزی. قلمبه بودن فلزی. قمپوز فلزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

amidst, among, betwixt, in the middle of, mid مابین درمیان، دربین، درمقام مقایسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

check, authenticate, bear out, confirm, corroborate, prove, substantiate, support, validate تایید کردن، تصدیق کردن. وارسی کردن، مقایسه کردن با اصل پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

incidental, inessential, irrelevant, marginal, minor, secondary, unimportant - outermost, exterior, external, outer, outside دوره امادگی، نورس، جنبی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

plank, panel, piece of timber, slat, timber - directors, advisers, committee, conclave, council, panel, trustees - meals, daily meals, provisions, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

assemble, cluster, congregate, convene, converge, flock together, rally - gather, accumulate, amass, assemble, heap, hoard, save, stockpile جمع آوری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

administer, be in charge ( of ) , command, conduct, direct, handle, run, supervise - succeed, accomplish, arrange, contrive, effect, engineer - han ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

national, countrywide, general, widespread سرتاسری، در سرتاسر کشور. در کل کشور. در تمام کشور. درسراسر کشور. سراسری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

penetrate, chop, pierce, score, sever, slash, slice, slit, wound - divide, bisect, dissect, slice, split - trim, clip, hew, lop, mow, pare, prune, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرزبندی جغرافیایی. حد بندی محلی یا ناحیه ای. تعیین حد محلی/ منطقه ای و جغرافیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

در مهندسی نخستین نقطه در نمودار تنش - کرنش که تغییر شکل همیشگی رخ می دهد، نقطه تسلیم یا واداد ( به انگلیسی: Yield point ) گفته می شود. رفتار ماده پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

قاب بارگذاری. فریم بارگذاری. ابزار/وسیله/دستگاه / ست بارگذاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

سلول وزن کشی یا مبدل وزن ( به انگلیسی: Load cell ) یک مبدل است که می تواند انواع نیرو مانند نیروی کششی، فشاری، یا گشتاوری را به سیگنال الکتریکی استان ...

پیشنهاد
٦

تست یا آزمایش مکانیکی در محیط آزمایشگاه تست مکانیکی آزمایشگاهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تست مکانیکی آزمایش مکانیکی

پیشنهاد
٦

تست مکانیکی واقعی در محیط آزمایشگاه ( آزمایشگاهی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جسم مهره یا تنه مهره ( به انگلیسی: Vertebral body ) قسمتی از یک مهره در ستون فقرات است که بخش جلویی ( قدامی ) هر مهره را تشکیل می دهد. قوس مهره ای در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

importance, advantage, benefit, desirability, merit, profit, usefulness, utility, worth - cost, market price, rate - values: principles, ethics, ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

کنسرت. انجمن ساز و آواز، هم آهنگی، توافق، تفاهم، مرتب کردن، جور کردن، قانون فقه: هماهنگی negotiate, arrange, settle, agree, coincide, concord, concur ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

brothel, bagnio, bawdy house, bordello, cathouse, hookshop, joyhouse, seraglio, sporting house, whorehouse, red - light district, levee, tenderloin, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

درخواست کردن، اعمال کردن. صدق کردن، به کار بردن، استعمال کردن، اجرا کردن، متصل کردن، بهم بستن، درخواست دادن، شامل شدن، قابل اجرا بودن، قانون فقه: درخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

سلام و عرض ادب و احترام استاد کتابدار عزیز دو املا هم صحیح میباشد. ♥️🌹

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

premature, advanced, forward, untimely - primitive, primeval, primordial, undeveloped, young - too soon, ahead of time, beforehand, in advance, in ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

an object that is used to send a weapon or spacecraft into the sky

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

علاقه مند، مایل؛ جالب؛ بهره علاقمند کردن، ذینفع کردن، بر سر میل آوردن، سهیم کردن، بهره، تنزیل، سود، مصلحت، دلبستگی، علاقه، قانون فقه: ربح، مصلحت، روا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

completion, companion, consummation, counterpart, finishing touch, rounding - off, supplement - total, aggregate, capacity, entirety, quota, totality ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

possessions, assets, belongings, capital, effects, estate, goods, holdings, riches, wealth - land, estate, freehold, holding, real estate - quality, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

an image of a person or animal that is made in solid material such as stone or metal and is usually large ⇒ sculpture تندیس، مجسمه. پیکره، هیکل، تمثا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

تبدیل، دگرگونی، تغییرشکل، تغییرماهیت، تحول. انتقال. ترادیسی. استحاله. دگرسازی change, alteration, conversion, metamorphosis, revolution, sea change, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

complicated, complex, convoluted, elaborate, fancy, involved, labyrinthine, tangled, tortuousبغرنج. درهم برهم. پیچیده. آشفته. قاراشمیش. درگیر. گیرواگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

importance, consequence, greatness, moment, note, significance, weight - size, amount, amplitude, extent, mass, quantity, volume

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

put together, accumulate, amass, collect, cull, garner, gather, marshal, organize جمع آوری کردن. همگردانی کردن، توده کردن، گردآوردن، تالیف کردن، کامپ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

بزرگی. دامنه، حیطه عمل، کشش، شدت، تعداد، عظمت، حجم، قدر، اهمیت، شکوه، اندازه، مقدار، علوم مهندسی: شدت، کامپیوتر: مقدار، معماری: قدر مطلق، بزرگی، مقدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بارگرهای فولادی. بار کننده های استیل. بارکن های فولادی یا استیل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

وضعیت حدی. شرایط مرزی. شرایط حدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

profitable, advantageous, fruitful, productive, remunerative, well - paid پول ساز، پر منفعت سودمند، نافع، موفق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

picturesque, beautiful, panoramic, spectacular, striking صحنه ای، نمایشی، مجسم کننده، خوش منظر. زیبا. چشم نواز. فوق العاده. منظره خاص و منحصربفرد