captivating


فریبنده، دلربا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: causing one to be charmed or fascinated, as by beauty or intellectual appeal.

- He found her beautiful eyes and lovely smile captivating, and he couldn't help staring at her.
[ترجمه گوگل] او چشمان زیبا و لبخند دوست داشتنی او را مجذوب کننده می یافت و نمی توانست از خیره شدن به او خودداری کند
[ترجمه ترگمان] چشمان زیبایش را دلربا یافت و لبخند زیبا و دلربا بر او چیره شد و بی اختیار به او خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The professor spoke eloquently, and the students, already intrigued by black holes, found the lecture captivating.
[ترجمه گوگل] استاد شیوا صحبت کرد و دانشجویان که قبلاً شیفته سیاهچاله‌ها شده بودند، سخنرانی را فریبنده یافتند
[ترجمه ترگمان] استاد با فصاحت صحبت می کرد، و دانشجویان، که از قبل شیفته حفره های سیاه شده بودند، سخنرانی را مسحور کننده یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he was a captivating speaker
او سخنران مسحور کننده ای بود.

2. We spent a week relaxing on the captivating island of Capri.
[ترجمه گوگل]یک هفته را در جزیره جذاب کاپری به استراحت پرداختیم
[ترجمه ترگمان]ما یک هفته را در جزیره فریبنده کاپری به استراحت پرداختیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Both gods and mortal men found her captivating.
[ترجمه گوگل]هم خدایان و هم انسان های فانی او را فریبنده یافتند
[ترجمه ترگمان]هر دو خدا و آدمیان فانی را دلربا یافته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The completely captivating moment when all worldly concerns evaporate.
[ترجمه گوگل]لحظه ای کاملاً فریبنده که تمام نگرانی های دنیوی از بین می رود
[ترجمه ترگمان]آن لحظه کاملا مسحور کننده وقتی تمام نگرانی های دنیوی از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He found her captivating.
[ترجمه گوگل]او او را فریبنده یافت
[ترجمه ترگمان]این زن دلربا را جذاب یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He comes across in large, energetic, engulfing, captivating waves, at once friendly and disturbing.
[ترجمه گوگل]او در امواج بزرگ، پرانرژی، فراگیر، فریبنده، در یک زمان دوستانه و نگران کننده روبرو می شود
[ترجمه ترگمان]او با امواج بزرگ، پر انرژی، غرق کننده، در عین حال دوستانه و آزاردهنده، وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This improbable though captivating adventure slides neatly from sickly empire to bloody revolution that tears the lovers apart.
[ترجمه گوگل]این ماجراجویی غیر محتمل، هرچند فریبنده، از امپراتوری بیمارگونه به انقلاب خونینی می‌رود که عاشقان را از هم می‌پاشد
[ترجمه ترگمان]هر چند این ماجرا غیر محتمل است که این ماجراهای عاشقانه به خوبی از امپراتوری بیمارگونه به انقلاب خونی که عشاق را از هم جدا می کنند، قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That vanity about captivating girls with my account of the wild flower is long past.
[ترجمه گوگل]این غرور در مورد مجذوب کردن دختران با روایت من از گل وحشی گذشته است
[ترجمه ترگمان]این غرور در مورد دختران زیبا با شرحی که من از آن گل وحشی دارم مدت ها پیش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was more captivating than ever.
[ترجمه گوگل]او بیشتر از همیشه جذاب بود
[ترجمه ترگمان]بیش از همیشه مجذوب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That otherworldliness could make him a captivating writer but not always a terrific husband.
[ترجمه گوگل]این دنیای ماورایی می تواند او را به یک نویسنده جذاب تبدیل کند، اما نه همیشه یک شوهر فوق العاده
[ترجمه ترگمان]این otherworldliness می توانست او را یک نویسنده دلربا جلوه دهد، اما همیشه شوهر فوق العاده ای نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He became a captivating tutor in international politics, and his students worshipped him.
[ترجمه گوگل]او معلمی جذاب در سیاست بین‌الملل شد و شاگردانش او را پرستش کردند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان معلم مسحور کننده در سیاست بین الملل شد و شاگردانش او را می پرستیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Join Derek Jeter in the most captivating baseball game on mobile.
[ترجمه گوگل]به درک جتر در جذاب ترین بازی بیسبال در موبایل بپیوندید
[ترجمه ترگمان]به درک Jeter در هیجان انگیزترین بازی بیسبال روی موبایل ملحق شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your captivating personality makes you a shining star in social situations.
[ترجمه گوگل]شخصیت فریبنده شما از شما یک ستاره درخشان در موقعیت های اجتماعی می سازد
[ترجمه ترگمان]شخصیت فریبنده شما باعث می شود که شما یک ستاره درخشان در موقعیت های اجتماعی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What a captivating jingle it is!
[ترجمه گوگل]چه جینگ گیرایی است!
[ترجمه ترگمان]چه کون خوشگلی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Games and edutainment become captivating with the believable illusion of full - motion video.
[ترجمه گوگل]بازی‌ها و سرگرمی‌های آموزشی با توهم باورپذیر ویدیوی تمام حرکتی فریبنده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]بازی ها و edutainment با خطای قابل باور برای ویدئوی کامل، مسحور کننده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• charming; arresting attention

پیشنهاد کاربران

جذاب. گیرا. مسحور کننده
مثال:
He also pointed to the Domestic Production Capabilities exhibition that he visited a day earlier, describing it as a "captivating" and "exceptional. "
ایشان همچنین به نمایشگاه توانمندی تولیدات داخلی که روز قبل بازدید کردند اشاره کردند و آن را جذاب {مسحور کننده} و استثنایی توصیف کردند.
...
[مشاهده متن کامل]

معنای دوستان:
مسحورکننده - جذاب - گیرا
SYN:
appealing - attractive - charming
e. g.
I absolutely love watching football matches. There’s just something about the energy and excitement of the game that I find really captivating
Captivating = Beautiful = Gorgeous = Eye - catching
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : captivate / capture
✅️ اسم ( noun ) : captivation / captive / captivity / captor / capture / capturer
✅️ صفت ( adjective ) : captivating / captive
✅️ قید ( adverb ) : captivatingly
چشمگیر؛ گیرا؛ جذاب؛ مسحورکننده
Attractive
very interesting

بپرس