پیشنهادهای حمید زارعی (٧٨١)
به طور کلی، عمدتاً
فرافکنی
سوارکاری با نیزه
مثل شکاف مفهومی
پرداختن به
جهان هستی
بلکه ( وقتی جمله منفی است و اول جمله بیاید ) ، نسبتا
پرداختن
1 - بالا بردن 2 - پرورش دادن 3 - مطرح کردن
marked by X مشخصه اصلی آن محسوب میشود
By characterize مشخصه اصلی x فلان چیز است.
1 - اگر بحث مالی باشد: استطاعت مالی داشتن 2 - اگر بحث مالی نباشد: توان کافی برای این کار را نداشتن 3 - جرئت راستگویی نداشتن به طور کلی نتوانستن
پدید آمدن
اسم: دادگاه، زمین فوتبال، بارگاه فعل: در بر داشتن
اسم: لطف، منفعت فعل: مناسب چیزی بودن
کاربرد ها
تصمیم گیرندگان
تصمیم سازان
تصمیم گیری
تصمیم سازی
صفت: متناوب، جایگزین، دیگر اسم: گزینه، راه حل، چاره
پویایی
رک و پوست کنده یا صریح و آشکار حرف خود را بزنیم
عامیانه:از آب درامدن، معلوم شدن علمی: مشخص گردید که، از کار درامد
عامیانه:از آب درامدن، معلوم شدن علمی: مشخص گردید که، از کار درامد
از، خارج از
نیروی نیابتی، نیروی شبه نظامی
ارکان
حکم رابط سوال جمله قبلی برای جمله جدید است ( حرف ربط جمله سوالی است )
مشهور، معروف، نامگذاری شده، به اصطلاح
سوق دادن، هدایت کردن
به رغم ، به رغم انکه
روش
1 - فهرست2 - طرح کلی
باعث شدن، سبب شدن
قابل کپی برداری
1 - بازنمود2 - بازافرینی
فیلم برداری یا عکس برداری
واقعاً ( در حوزه موضوعات واقعی ) ، مجازا ( در حوزه موضوعات کامپیوتری )
فعل های به نظر رسیدن را میتوان ( ظاهراً ) تر جمه کرد
دست یافتن، وارد شدن
فراهم کردن برای کسی
تکراری
به وسیله ، به واسطه
ایجاد کردن
به کمک . . . انجام گرفته
گونه دستکاری شده
بافت های فلسی، به تدریج رشد یافتن
قالب، چارچوب
مکاشفه ای