پاسخ‌های علیرضاایرانیان (٧٠)

رکن اصلی سرزمین هستش وقتی سرزمین نباشه یعنی ایرانیه دربدر و بی هویت سرزمین نباشه مابقی هم نیست

مطمئن هستید مفکاة نیست؟با کاف مشدد؟ یعنی حالت  جمع  ممنون میشم پاسخ بدین

سلام. ریشه ی کلمه مفکاک فک با کاف مشدد هستش. فک یعنی آزاد کننده. مفکاک بر وزن مضراب یعنی آزاد کننده. یا آزادی دهنده. به همین خاطر به ابزارآلات هم مفکاک میگن. موفق باشید.

سلام . عرفا چون  اجازه نداشتند اسرار الهی رو فاش کنند و فهم عامه قدرک درکش رو نداشتند و مخالفت و اعتراض به افکارشون میشده از استعاره و تشبیهات کمک می‌گرفتند و به قول خودشون در پرده حرفاشون رو می‌زدند که فقط شاگردان طریقت می‌فهمیدند. می و شراب اشاره به مست کننده است. دنیا دوست با پول و ثروت مست میشه. عارف و سالک با عبادت و جذبه های معنوی.

بله. یعنی مواظبت دائمی. وقتی ما داریم مستمر از افکار و رفتار درونی و بیرونی خودمون مواظبت میکنیم . بهترین نوع  تمرکز رو انجام دادیم.

سلام . عکس داره میگه ترامپ با قلدری و نژاد پرستی و افکار لیبرالی داره آمریکا رو از متحدای کشورش جدا می‌کنه و این انزوای آمریکا و واگذاری میدان به چین تلقی میشه چون چین بیشترین سود رو میبره.

ترامپ  میخواد با سیاست چماق و هویج باجگیری کنه ولی بیشترین ضربه رو خودش خورده چه با چین. و چه با کانادا بهترین متحدش . و چه غیره... حتی آلمان و فرانسه... آمریکا همیشه بدهکارترین کشور دنیا بوده ولی شمارش معکوس مرگش رو زده.. الان روبروی سه ابرقدرت ایستاده. ایران. چین. روسیه.  پس فاتحه ی خودشو اقتصادشو خونده.

در اینجا من عمرم را صرف و وقف دیگران کرده و آنانرا راهنمایی و ارشاد  میکنم  و طالبان بسیاری در اطرافم  مشتاقانه  از نور دانش من بهره میبرند.

سید رضی زیباترین و برازنده ترین نام رو انتخاب کردن و هنوز کسی نتوانسته نامی از این رساتر و بهتر پیدا کنه.

یعنی آدم پست چون ذات حقیر ی داره  حتی اگه پولدار بشه باز مثله آدمهای نو  کیسه و تازه به دوران رسیده همون ذات  قبلی رو داره

کاوه یعنی پیشرو و رهبر و جلودار

خطّ طای مشدد داره و معادل فارسیش (خش) هست. خیط در عربی یعنی بهم پیچیده شده و بهم دوخته شده و  به ریسمان در عربی (حبل) میگن ولی (اعوجاج و خیط) هم گفته میشه چون پشم یا پنبه ی تابیده شده هست.  اینکه میگن فلانی رو خیط کردم هم درسته چون داره میگه شخصیت طرف رو اصطلاحا مالوندم و بهم پیچیدم.

بادی را می‌گویند که از سوی شمال شرقی بوزد. باد صبا را بادی صبحگاهی، بهاری و لطیف و خنک می‌دانستند و منظور روزگار خوشی و آرامش هست که انشالله بعد از ظهور شاهدش خواهیم بود.

این ابیات از نظر کلامی کوتاه ولی از نظر معنایی خیلی پر مایه هستش. مخصوصا اونجا که میگه  زمانه مرد مصافه یعنی با لباس کامل رزمی به سراغم اومده ولی من با لباس وهم و خیال می‌خوام به جنگ سرنوشت برم که ساده لوحانه است. درود بر شما.

میگه کار زمونه اینه که فتنه رو مثل بارون  سنگ  روی سرم میریزه ولی من از کم تدبیری در سنگر شیشه ای پناه گرفتم. اون با لباس رزم به جنگ من اومده ولی من با لباس توهم و خیال در مقابلش قرار دارم منظور اینه که تدبیر ما در مقابل تقدیر ساده لوحانه و ابلهانه هست.

خلموک یعنی کم ارزش و از چشم افتاده مثلا میگن زیره در کرمون خلموکه یعنی زیره چون در کرمان زیاده به چشم نمیاد یا دختر همسایه خلموکه یعنی چون جلوی چشم هست بهش اهمیت داده نمیشه( یه دوست افغانی دارم  خیلی از این کلمه استفاده می‌کنه)

کسی که توحید رو درک کنه می‌تونه وحدت در کثرت رو درک کنه.

ممکنه شخص صلاحیت داشته باشه و اثبات نشده باشه. فرمایش شما بزرگواران کاملا متین.

گزینه ی سوم  صحیح هستش

گزینه ی سوم کوچ درسته

شماره ها  نسبت ابعاد عرض و ارتفاع مساوی عکس رو بیان می‌کنه.

یازده سال داره.....

انسان  در مراحل زندگی

ترمزشو بپیچ یعنی جلوشو بگیر مانعش بشو

خدا علم اسماالحسنی رو  بهش آموخت که تبیان کل شی در اون نهفته بود.یعنی نور ائمه (ع).

بجای اینکه بگن به کتف چپت مودبانه این رو جایگزین میگن

این  همون  کلمه ای هست که موقع توهین  در گویش عامیانه  به یکدیگر  مارموز  میگن یعنی میمون و بوزینه

هم با میم مشدد یعنی دغدغه هم و غم یعنی دغدغه و ناراحتی

یه کم بیشتر توضیح بدید  سوالتون مبهمه

در هر زبانی لغات و واژه های غیر و بیگانه هست زبان فارسی هم  مانند دیگر زبانها  اینو داره بخش زیادی از کلمات گویشی ما (ترکی عربی انگلیسی فرانسوی و... هستند) اگه در حد متعادل باشه هیچ عیبی ندارد چون جا افتاده و بعضیاش ناهنجار میشه شما فارسی بگو : رهبر کبیر اگه بگی رهبر بزرگ.. بزرگ هم  ترکی هست مجبوری بگی رهبر گنده خب ناهنجار میشه که اخبار اینجوری بگه نه؟

اسلیحه به اسلحه سنگین اشاره داره اسبی که توان کوه دارد بایست این اسلحه ی سنگین پهلوان رو حمل کند

گزینه ی سه صحیح هست

بازی که در اون پول هدف باشه

پرسیدن برای به چالش کشیدن برای سوتی و گاف گرفتن برای پوز زدن و خیط کردن برای ضایع کردن و سکه یه پول کردن چون منظور تعنت هست یعنی خاکساری و روسیاهی کردن مخاطب در قرآن هم داریم. عنت الوجوه

هوشیار  شو ای نفسی که سر مست دنیایی همه آفرینش در خدمت دوست اکنون که از فتنه شور جوانی دور شدی از این فرصت باقیمانده ی عمر استفاده کن

اصطلاحا میگن بچه به دائیش می‌ره خالو صفت یعنی صفات دائی  شو داره بعضیا بجای خالو صفت از  واژه ی دائی ولد  استفاده میکنن در کل علم وراثت ثابت کرده که تا حدودی این اتفاق می‌تونه بیفته

متعالی یعنی علو‌ّ و برتر ی دعای صحیحی هستش آرزوی حال بهتر برای مخاطب

از جملات قبلی و بعدی  بهتر میتونید متوجه مفهومش بشید

اشاره به کسی که در میان احمق‌ها ادعای کمالات داره.

یعنی اگه سود نکردم لااقل سرمایه منو برگردون. حکایت کسی بوده که می‌خواسته از شیر ماست درست کنه ولی شیر خراب و فاسد میشه.