پاسخهای علیرضاایرانیان (٢٨٢)
hang out به معنی چرخیدن هم میده can you stop hanging out with me میشه دیگه با من نچرخی معنی میده
بله درسته 🪶 البته فعل عبارتی hang out را میشه یک فعل بیقاعده در زبان انگلیسی قلمداد کرد که زمان گذشته و شکل سوم آن hung out میشود. همچنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید نیز میتوانید hanging out را به کار ببرید.
درود دوستان معنی حرف اضافه ی "مر" که در متون کهن فارسی رایج بود چیست؟
سلام 🙏 در زمان قديم در اوّل مفعولي كه به آخر آن حرف « را » باشد ، براي تأكيد كلمه ي « مر » مي افزودند : بعنوان مثال: بي هنران مر هنرمندان را نتوانند ديد ، همچنان كه سگان بازاري مر سگ صيد را .& ...
معنی این بیت از خاقانی چیست ؟ در سیزده ساعت شب صد نافله کردستی با چهارده مه فرضی بگذار به صبح اندر
در سیزده ساعت شب صد نافله کردستی با چهارده مه فرضی بگذار به صبح اندر سیزده ساعت شب یعنی( یک) نیمه شب صد نافله یعنی صد نماز غیر واجب و مستحبی چهارده مه یعنی چهارده معصوم (ع) داره ...
هم کشتهٔ تشنه آب یابد هم آب رسان ثواب یابد ✏ «نظامی»
گزینه دوم هم کشته تشنه آب یابد. هم آب رسان ثواب یابد. چون قاصد شد پیام او برد . شد شیشه مهر در میان خرد. دادند جواب کین نه راهست. لیلی نه گلیچه قرص ماهست. کس را سوی ماه دسترس نیست. نه کار تو کار هیچکس نیست. بسیار زیبا🙏
الف) نیکم نظر افتاد بر آن منظر مطبوع .کاول نظرم هر چه وجود از نظر افتاد ب) در سوخته پنهان نتوان داشتن آتش . ما هیچ نگفتیم و حکایت به در افتاد ج) با هر که خبر گفتم از اوصاف جمالش . مشتاق چنان شد که چو من بی خبر افتاد د) صاحب نظران این نفس گرم چو آتش . دانند که در خرمن من بیشتر افتاد
دییـــی قطی چپـهسنه، هر که ایدی ایزه زرش گپ دلمـه ار سیت بگوم، قصی قطی چپهسیه برگردان فارسی: دیده ای قوطی له شده را که هر کس آنرا می بیند به آن لگدی می زند(به طرفی شوتش می کند)! حــرف دلم را اگر بخواهم برایت بگویم، ماجرای دل من هم مثل داستان همان قوطی له شـده است!
که عاشق وقت باشد که از عشق چنان غصه و درد بیند مه وصال باشد نه غم هجران خورد . همه خود را به عشق داده باشد. الف) در شهر دلم بدان گراید صنما . کو قصه عشق سراید صنما ب) کارم اندر عشق مشکل می شود . خان و مانم در سر دل می شود ج) چو از تو به جز عشق نجویم به جهان . هجران و وصال تو مرا شد یکسان د) مسکین دل من ضعیف و عشق تو قوی ست . بیچاره ضعیف کش قوی باید زیست
باران بهانه ای بود که زیر چتر هم تا انتهای کوچه برویم و آرزویمان این بود که کاش نه کوچه انتهایی داشت و نه باران بند می آمد...اما حالا دیگر چترم باز باشد یا بسته فرقی نمی کند. بی تو همیشه خیس بارانم...
وقتی حضرت موسی با بنی اسرائیل از دست فرعون شبانه گریختند و به بحر میت رسیدند ، خداوند به موسی امر کرد که عصای خود را بر دریا بزن که بشکافد و راه خشکی و نجات تو و قومت باز شود ، چرا باید عصای موسی به دریا میخورد که دریا باز شود ؟ حتما باید عصای موسی انجام میداد ؟ خود خداوند بدون عصای موسی نمیتوانست دریا را بشکافد ؟
سلام حسن آقای گل سپاسگذارم🌺 راستش نه.. زیادی درگیر مشکلاتم. من پرستار مادرمم و چون مغز سرش باید باز بشه و جراحی بشه اینه که چند وقتی میشه که اوضاع کشمشی و داغونه منم دل و دماغ ندارم رفیق. راضی هستیم ...
وقتی حضرت سلیمان از اطرافیان سوال پرسید که کدام یک از شما میتونه عرش ملکه سبا رو قبل از اینکه کت بسته بیارنش اینجا بیاره ، منظورش آزمایش اطرافیان بود ؟ مگه خودش نمی تونست این کارو انجام بده که از اطرافیان درخواست کرد ؟ اصلا درخواست کرد یا سوال کرد ؟ که البته حتما جوابش رو هم میدانست و گرنه خلیفة الرحمن نبود ؟
سلام جوابش خیلی ساده هست. خدا بزرگترین حکومت و پادشاهی رو به سلیمان داد و خب هر پادشاهی با عقل و تدبیر و مشورت کار میکنه. مگه میشه پادشاهی شمشیر بر داره و به کشوری حمله کنه؟ بلکه این کار ...
دوستانی که گاهی بیدلیل دیسلایک میزنن واقعاً برام سواله که دقیقاً چی توی بعضی جوابها اذیتتون میکنه آیا لحن صمیمی و خودمونی اذیتکنندهست؟ یا تحلیلهای طولانی؟ شاید هم فقط تفاوت سلیقه داریم اگه نظرتون رو بگید، خیلی خوشحال میشم شاید بتونیم بهتر همدیگه رو بفهمیم و فضای آبادیس رو گفتوگومحورتر کنیم
سلام فضای عمومی این مشکل رو داره و بگی نگی یه جور ضد حال حساب میشه. حالا ممکنه یکی به خودش بقبولونه که حرف حسابی زدم پس دیسلایک مهم نیست. ولی باز حس بدی داره. البته من هیچوقت نفهمیدم اون شخص کیه؟ اصلا شاید بچه مدرسه ای هست که بخاطر پول تو جیبی دق دلیشو سر من خالی کرده ولی جدا کاری غیر اخلاقیه. اگر توی یک خط علت اعتراضش رو بنویسه بهتره. خدا شفاشون بده.🙏
بر گردد بخت از آن سبکرای کافزون ز گلیم خود کشد پای ✏ «نظامی»
گرز باید خورند پهلوانش باشه. اندازه نگهدار که اندازه نکوست. هر کسی را بهر کاری ساختند.
وقتی حضرت موسی با بنی اسرائیل از دست فرعون شبانه گریختند و به بحر میت رسیدند ، خداوند به موسی امر کرد که عصای خود را بر دریا بزن که بشکافد و راه خشکی و نجات تو و قومت باز شود ، چرا باید عصای موسی به دریا میخورد که دریا باز شود ؟ حتما باید عصای موسی انجام میداد ؟ خود خداوند بدون عصای موسی نمیتوانست دریا را بشکافد ؟
سلام حسن آقا جان. حدیث داریم که : خدا ابا دارد از اینکه کاری را انجام دهد مگر با وسیله. فرقی نمیکنه روزی باشه یا چیز دیگه. حتی هدایت بندگان رو هم بوسیله رسولان انجام میده گر چه قادره که بدون وسیله انجام بده. کلا خدا نظام آفرینش رو تحت (قوانین و نظم) قرار داده.🌺
توی ورق بازی حریف کپ میکنه چیه پس؟داره تعجب میکنه😬مثلا مدل مو هم داریم کپ!!مثلا خیاطا میگن بپوش ببینم کپ ش چطوریه!خیلی جاها از این کلمه استفاده میشه کپ مو کپ لباس کپ بازی حکم کپ شباهت کپ (کله کردن ماشین)
کپ در جاهای مختلف معانی مختلف میتونه داشته باشه ولی بصورت کلی . ترسیدن یا تعجب هستش. وقتی میگن طرف کپ کرد معادلش خشکش زد . از تعجب شاخ در آورد. هنگ کرد. جا خورد. برگ ریزون یا پشم ریزون کرد هستش.🌺
خطی دید از سواد هیبتانگیز نوشته کز محمد سوی پرویز ✏ «نظامی»
گزینه ی اول درسته
به وقت مرگ با صد داغ حرمان ز گرگان رفت باید سوی کرمان ز گرگان تا به کرمان راه کم نیست ز ما تا مرگ مویی نیز هم نیست ✏ «نظامی»
در خود شعر سرزمین گرگان یعنی زندگی در دنیای مادی رو اینطور گفته: به وقت زندگی رنجور حالیم که با گرگان وحشی در جوالیم سرزمین کرمان هم منظور قبر هست که این تن خاکی کرم میفته. که این خطر رو اول شعر بیان ...
چو عنوان گاه عالم تاب را دید تو گفتی سگگزیده آب را دید ✏ «نظامی»
گزینه سوم هاری درسته
خطی دید از سواد هیبتانگیز نوشته کز محمد سوی پرویز ✏ «نظامی»
گزینه چهارم درسته
به وقت مرگ با صد داغ حرمان ز گرگان رفت باید سوی کرمان ز گرگان تا به کرمان راه کم نیست ز ما تا مرگ مویی نیز هم نیست ✏ «نظامی»
به وقت مرگ با صد داغ حرمان ز گرگان رفت باید سوی کرمان زمان مرگ، باید با قلبی پر از درد و حسرت، از سرزمین گرگان به سمت کرمان حرکت کرد. زگرگان تا به کرمان راه کم نیست ز ما تا مرگ مویی نیز هم نیست بین گرگان تا کرمان راه زیادی وجود ندارد، اما فاصله ما با مرگ حتی به اندازه یک مو هم نیست.
مگر نشنیدی از فراش این راه که هر کاو چاه کند افتاد در چاه ✏ «نظامی»
چاه کن خودش همیشه ته چاهه چاه نکن بهر کسی. اول خودت دوم کسی. هر چه کنی به خود کنی. گر همه نیک و بد کنی. از هر دست بدی از همون دست میگیری. از مکافات عمل غافل مشو. گندم از گندم بروید جو زجو. ه ...
درختی کاول از پیوند کژ خاست نشاید جز به آتش کردنش راست ✏ «نظامی»
گزینه ی دوم معادل بار کج به مقصد نمیرسه و سالی که نکوست از بهارش پیداست. این ضرب المثل زمانی به کار می رود ، بنیان یک چیز از ابتدا اشتباه گذاشته شده است و چو ن از پایه ایراد وجود دارد، قابلیت اصلاح و ...
آیا احکم الحاکمین به معنی حکمران حکمرانان یا فرمانروای فرمانروایان است یا معنی دیگری میدهد ؟
خدا هزار و یک اسم داره که اگه کنار هم معنیشون کنی بهتر نتیجه میگیری که خدا از هر نظر سرآمد هستش. احکم الحاکمین. ارحم الراحمین. اصبر الصابرین. اجود الاجودین. اکرم الاکرمین.الخ تمامی قوانین مادی و معنویه ارضی و سماوی مخلوق و منقاد خدا هستند پس همه مطیع حکم خدا هستن. به این معنی که حرف اول و آخر را حکم الهی میزنه.
آیا احکم الحاکمین به معنی حکمران حکمرانان یا فرمانروای فرمانروایان است یا معنی دیگری میدهد ؟
حکمران حکمرانان میشه حاکم الحاکمین مثل قاضی القضات. احکم الحاکمین یعنی حکم کننده ترین حاکمان. اضافه شدن الف به اول کلمه عربی گاهی اونو سوالی میکنه و گاهی صفت تفضیلی بهش میده حسن جان.🌺
چو شخصی کاو به کوهی راز گوید بدو کوه آن سخن را باز گوید ✏ «نظامی»
هر چه کنی به خود کنی. گر همه نیک و بد کنی. از هر دست بدهی از همان دست میگیری. هر چه کنی به خود کنی. گر همه نیک و بد کنی. از کوزه همان برون تراود که در اوست. این جهان کوه است و فعل ما ندا. سوی ما آید نداها را صدا.🌺
من دنبال یه متنم که توش از این اصطلاح استفاده شده باشه (مثلا چسبوندمش گَلِ دیوار) اما پیدا نمیکنم. مطمئنم شنیدم این اصطلاح رو، ولی مثال براش پیدا نمیکنم. کسی میتونه کمک کنه؟ شک کردم اصلا همچین اصطلاحی کسی شنیده یا نه
گل با گاف فتحه دار به معنی بالا هستش. رفتم گل درخت یعنی رفتم بالای درخت. چسبوندمش گل دیوار یعنی فرضا یعنی تابلو را بالای دیوار اتاق چسبوندمش. این اصطلاح در مرکز ایران هنوز بکار میره.
خیلی از کلمات مانند کودک دوساله تلفظ وتغییر میشه: یخچال=چچال=چای خال =چخل =... محمد=ممد روح الله = رُلّه ماماجون =ممجون شمعدون= ممدون ... چی کلمات یا جملات شنیدی یا خواندی یا میدانی به این روشت صحبت کردن کودکانه تغییرکردند؟
این کلمات هم زیاد کاربر د داره. بجای شنبه اغلب میگیم شمبه بجای انبار اغلب میگیم امبار بجای دنبال اغلب میگیم دمبال😀🙏
منظور از هاماوران در شاهنامه فردوسی کدام سرزمین امروزی میشود؟
هاماوران یعنی مردان دریا. تختگاه سلسله کیانیان پس از کیخسرو ، در بلخ باستان بوده است . تختگاه در زمان کیقباد و کیخسرو ، در اصطخر پارس بوده است. نام هاماوران نخستین بار در جنگ دومین شاه از سلسله کیانی ...
برو پاس درویش محتاج دار که شاه از رعیت بود تاجدار ✏ «سعدی»
گزینه ی سوم درسته خیلی زیبا. درود بر شما🌺 نیاید به نزدیک دانا پسند شبان خفته و گرگ در گوسفند برو پاس درویش محتاج دار که شاه از رعیّت بوَد تاجدار رعیّت چو بیخند و سلطان درخت درخت، ای پسر، باشد ...
. . . . اما سرانجام چندان جبین ضراعت بر آستان حاجب سایید و ناله و زاری کرد. . . . سفرنامه شاردن
گزینه ی سوم درسته ضراعت عربی از ریشه ی ضرع به معنی تضرع و زاری. خوارى نمودن. خوار و حقير گرديدن. زاريدن. سست و ناتوان گرديدن. 🌺
به قدر شغل خود باید زدن لاف که زر دوزی نداند بوریاباف ✏ «نظامی»
گزینه ی دوم قطعا نزدیکتر ین هست.💐
فرق بین اسطوره و استوره رو با ذکر منبع اطلاعات بیان کنید.
اسطوره به معنی الگو و نماد هست که جمعش اساطیر . ریشه ی عربی اون سطر هست. استوره به معنی پوشش و لفافه و حجاب هستش. وابسته به معنیشون کاربرد خودشون رو دارن🌺
مفهوم ضرب المثل "حالا که ماست نشد شیر بده" چیه و به کی میگن؟
مرد الکني به دکه بقالي رفت و ظرف و پول به بقال داد و گفت: ما ما ما، هرچه کرد بگويد ماست، نتوانست. ناچار گفت: حالا که نشد شير بده! «کاوشي در امثال و حکم- يحيي برقعي» معادل کاچی بهتر از هیچی🌺
کدام یک از شاهان سلسله ای ایرانی همانند فردوسی در پروراندن زبان پارسی نقش بسزایی داشت؟ 1.شاه منصور مظفری 2.سلطان محمود غزنوی 3.پور رادمان شاه (یعقوب لیث) 4.امیر اسماعیل سامانی
گزینه ی سوم او یکی از پادشاهان ایران از دودمان ایرانی صفاری بود و بنیانگذار این شاهنشاهی بود که در سیستان حکومت میکرد و مرکز آن در زرنج بود که امروزه در افغانستان قرار دارد. از آنجایی که او یک مسگر بود، به «صفار» معروف شد. تبار او به خسرو پرویز شاه بزرگ ساسانی میرسید. یعقوب پسر لیث در روستای قرنین در سیستان به دنیا آمد
این سخا شاخیست از سرو بهشت وای او کز کف چنین شاخی بهشت ✏ «مولانا»
این سخا شاخیست از سرو بهشت وای او کز کف چنین شاخی بهشت را سخاوت شاخه ای از سرو بهشت است وای به حال کسی که این شاخه رو از دست بدهد هشتن یعنی گذاشتن و نهادن هشتم اینجا یعنی گذاشتم اینجا چقدر زیبا. درود بر شما بزرگوار🙏🌺
هیچ مشاطه جمال عفو و احسان مهتران را زشتی جرم و جنایت کهتران نیست.
هیچ آرایشی مانند عفو و بخشش چهره ی بزرگان را زیبا نمیکند که زیردستان خود را وقتی خطا کردند ببخشند.
سپیده دم که خط نور برظلام کشند براق خسرو سیاره در لگام کشند همی بر آید خورشید ازممالک شرق چو خنجری که به تدریجش از نیام کشند برای ملک روا باشد ار جهاد کنی بروی گل سزد ار مالش زکام کشند. شاه بورجا. دوره غزنوی درگذشته بسال598 ه ق
گزینه ی سوم بروی گل سزد ار مالش زکام کشند.
ریکایان پیشاپیش دوان. یساوالان. با کلاه و ورزهای مخصوص...
ریکا مرکب هست از .ری. به معنی پسر و مذکر و .کا. به معنی دارندگی. ریکایان. هم معشوقان و هم پسرداران و هم به معنی پسران معنی میده. در اینجا یعنی جوانان. یساولان هم فرماندهان هستند.
سپاه شب تیره بر دشت و راغ یکی فرش گسترده از پرّ زاغ فردوسی
داستان بیژن و منیژه براوو پر زاغ به معنی ظلمت و سیاهی بسیار هستش اینجا نمادی برای تاریکی و ظلمت شب شب تاریک مانند سپاهی بر دشت و بیابان گسترده شده است و زمین را با رنگ سیاه خود پوشانده است.
بر او زد پیل پای خویشتن را به پای پیل برد آن پیلتن را ✏ «نظامی»
بسیار زیبا باز جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام ملک در جنبش آمد بر سر پیل سوی بهرام شد جوشنده چون نیل بر او زد پیل پای خویشتن را به پای پیل برد آن پیلتن را شکست افتاد بر خصم جهانسوز به فرخ، فا ...
پوزخند تمسخر آمیز و موذیانه پوزخندی از روی تحقیر و از روی غرور و از خود راضی بودن
سلام شعر جهانی بدین خوبی آراسته بدون زانکه یاری ز کس خواسته خدایا چه یارای فهم و خرد که ره سوی کمالت برد چو غایت نباشد کمال ترا چنان وصف گوید جلال ترا
الان سوال چیه؟ این همون شعر نیایش از نظامی گنجوی (کلاس ششم) راکمی تغییر دادن. بفرمایید سوالتون چیه؟
شبیخون کرد و آمد سوی بهرام زره را جامه کرد و خود را جام ✏ «نظامی»
چهل پنجه هزاران مرد کاری گزین کرد از یلان کارزاری شبیخون کرد و آمد سوی بهرام زره را جامه کرد و خود را جام چو آگه گشت بهرام جهانگیر به جنگ آمد چو شیر آید به نخجیر قسمت جالبش اینجاست که میگه ولی چون بخ ...