پیشنهادهای ali_llj (٣٦٣)
لیست اعضای داخلی بدن به انگلیسی: ✅Brain: مغز ✅Lung:ریه ✅Liver:کبد ✅Heart:قلب ✅Stomach:شیکم ✅Kidney:کلیه ✅Pharynx:حلق ✅Larynx: حنجره
لیست اعضای داخلی بدن به انگلیسی: ✅Brain: مغز ✅Lung:ریه ✅Liver:کبد ✅Heart:قلب ✅Stomach:شیکم ✅Kidney:کلیه ✅Pharynx:حلق ✅Larynx: حنجره
لیست اعضای داخلی بدن به انگلیسی: ✅Brain: مغز ✅Lung:ریه ✅Liver:کبد ✅Heart:قلب ✅Stomach:شیکم ✅Kidney:کلیه ✅Pharynx:حلق ✅Larynx: حنجره
لیست اعضای داخلی بدن به انگلیسی: ✅Brain: مغز ✅Lung:ریه ✅Liver:کبد ✅Heart:قلب ✅Stomach:شیکم ✅Kidney:کلیه ✅Pharynx:حلق ✅Larynx: حنجره
لیست اعضای داخلی بدن به انگلیسی: ✅Brain: مغز ✅Lung:ریه ✅Liver:کبد ✅Heart:قلب ✅Stomach:شیکم ✅Kidney:کلیه ✅Pharynx:حلق ✅Larynx: حنجره
نان لواش، نان جو، نان تست
پشیمان بودن، متاسف بودن، احساس اندوه کردن I don't feel regret at all and I've been living my best life!
وسیع، جادار We should find a roomy palace for leaving our stuffs there
احمق، خنگ، کودن Dense, stupid
هم زد، مخلوط کردن move a liquid around with a spoon or anything else
رئیس، مدیر عامل، بزرگ جایی I only take order from our chairman, no one else!
خودرو مسافرتی بزرگ، وسیله نقلیه تفریحی
از قرار معلوم، طبقه گفته، با این اوصاف، اینجور که میگن
که اینطور، پس قضیه این بوده Is that so
که اینطور، پس اینطوری بوده، پس قضیه همین بوده Is that so
گذراندن وقت، اتلاف وقت، انجام دادن کاری برای پر کردن وقت When I'm at airport or bus usually i read books to kill time
چخبر، چه خبرا How are things What's up What's good
دعا کن، امیدوار باش، امیدت رو از دست نده، خودتو نباز!
چه خبر، چه خبرا What's up
زده به سرت، دیوانه شدی Are you nuts? Crazy, foolish
مخ کسی رو زدن، کسی رو جذب کردن Are you hitting on me?
Watch your language Watch your mouth Watch your tongue حرف دهنتو بفهم، بفهم چی میگی، مراقب باش چی از دهنت بیرون میاد، !
Watch your language Watch your mouth Watch your tongue حرف دهنتو بفهم، مواظب حرف زدنت باش، بپا چی میگی!
Watch your language Watch your mouth Watch your tongue حرف دهنتو بفهم، مراقب حرف زدنت باش، بفهم چی میگی، مراقب باش چی میگی!
دردت چیه، مشکلت چیه، از چی ناراحتی، چی داره اذیتت میکنه
یعنی بیخیال کسی شدن، قید کسی رو زدن، باهاش کاری نداشتن، ولش کردن I'm over you I'm done with you
شرت کم بسلامت، بری که دیگه برنگردی
اخم کردن، قیافه در هم داشتن، قیافه ناراحت داشتن Don't pout Don't sulk هردو به معنی اخم نکن
خدایی نکرده، خدا نکنه، زبونم لال، استغفرالله
دل به دریا زدن، خطر را به جان خریدن
اصلا، به هیچ وجه، حرفشم نزن، غیرممکنه Hell no, fck no
برقارو خاموش کن Turn off Turn off the lights
اجباری، الزامی I'm under no mandatory to answer your questions
شانه خالی کردن، طفره رفتن، در رفتن از زیر چیزی یا کاری
اجبار، الزامی I'm under no obligation to answer any of your questions
یک زن با میل جنسی بیش از حد زنی که تمام طول روز میخواهد در فعالیت های جنسی شرکت کند زنی بسیار شهوتی، زنی حشری همچنین مخفف آن nympho است
مخفف nymphomaniac یک زن با میل جنسی بیش از حد زنی که تمام طول روز میخواهد در فعالیت های جنسی شرکت کند
فخر فروشی، خودنمایی، جار زدن، به نمایش گذاشتن، پز دادن، کلاس گذاشتن
ترساندن، تشر رفتن، تهدید کردن، قلدری کردن، چشم غره رفتن Threat, intimidate
متین، سنگین، محجوب، موقر She's too demure and acts well
استارت کاری را زدن، جرقه چیزی را زدن Start, embark, launch
خرخون، درس خون Nerd Someone who studies too much
بهتر کردن، بهبود بخشیدن، ارتقا Improve, make better I must enrich my life and have better lifestyle!
روستایی، دهاتی، برونشهری
آفرین! خودشه! ادامه بده! همینه! ماشاالله!
یه اصطلاحه خوب بخوابی خواب راحت داشته باشی راحت بخوابی
درد، تیر کشیدن My heart feels aching
پناهگاه، پناه، جایی که انسان بتواند آنجا بماند و پناه ببرد به آن Shelter A refuge for a homeless A shelter for a homeless
- پرورشگاه - مهدکودک