پیشنهادهای Ali_llj (٨٤)
همون hide and seek هست که بمعنی قایم موشک بازی کردن Hide:قایم شدن Seek:دنبال چیزی گشتن، پی چیزی بودن، جست و جو کردن
تجدید نظر کردن، نظر خود را پس گرفتن، بازنگری کردن
حرف مفت زدن، چرند گفتن، مضخرف گفتن
رها کردن، ول کردن، آزاد کردن Releas him guys
بشکن زدن با انگشتان Whenever i hear this song, i wanna snap my fingers
بی خیال، خونسرد، ریلکس، آروم Someone who doesn't know how to react Relax
جرعت، جربزه، جیگر داشتن I need enough gut to tell her that i love her
خسته، خسته شدن از، وا دادن I'm sick of waiting for miracle
An expression of annoyance or disappointment ( like we say pif in farsi )
جشن، مراسمی باشکوه، کنسرت
باهم درست حرف بزن، خوب حرف بزن
از اول، از همون ابتدا I didn't like that shoes from the get go
خرابه، مشکل داره Broken
چشم، به روی چشم، حتما
ترشرو، عصبانی، دلخور، کینه Ypu don't have to get huffy I'm just trying to help
پاچه خواری، خایه مالی Don't get all slobbery, no one likes a kiss ass!
تیر کشیدن، درد، قلنج When i got twinge in my neck i turn my neck around
بی خیال شو، بس کن، ادامه نده، کشش نده
به معنی آره و بله هست بعضی وقتا برای جلب توجه هم میشه مثل: هی، هی تو Aye u
گرفتن، اسیر کردن، بازداشت کردن Seize him!
ور زدن، پر حرفی کردن، تند و سریع و پشت سر هم حرف زدن، وراجی کردن، هذیان گفتن
از دست دادن زمان و وقت، تاخیر کردن Don't dally my friend, we've got a lot to do
هدف، مسئولیت my objective was to mop the house but now it's your turn
دست خط، طرز نوشتن I can write as well but my penmanship isn't good enough
حرف تو خالی، حرف یامفت، مزخرف، چرند
در جریان بودن، در جریال حل شدن، در راه انجام شدن !The game is afoot
ولرم و نیم گرم، خیلی داغ نیست و از دهن افتاده This tea is tepid
unpleasant رومخ، ناپسند، نا خوشایند، زننده، بد، ناجور، ناراحت کننده
به جایی رفتن، برای انجام کاری رفتن Head to bed now, I'll wash the dishes
پر حرفی، وراجی، یاوه گویی
حواسا جمع! حواسا اینجا چشا اینجا رو ببینه
خودم به شخصه. . . I myself ain't interested in playing tennis
به معنی آلوده و کثیف هم میباشد بعضی اوقات This water is too murky for me
بسیارظریف، بسیار ریز